- تاریخ: شهریور ۱۵, ۱۳۹۶
- شناسه خبر: 5926
کدام استانداران میروند؟ کدام استانداران می مانند ؟
پیام ملّت – با آغاز دولت دوازدهم و تعیین کابینه یکی دیگر از پر بحثترین موضوعات در محافل رسانهای و سیاسی بحث تغییر مدیران استانی است که هر روز اخبار ضد و نقیضی در این باره به گوش میرسد و بر اساس شنیدهها برخی از ...
پیام ملّت – با آغاز دولت دوازدهم و تعیین کابینه یکی دیگر از پر بحثترین موضوعات در محافل رسانهای و سیاسی بحث تغییر مدیران استانی است که هر روز اخبار ضد و نقیضی در این باره به گوش میرسد و بر اساس شنیدهها برخی از استانداران تا پایان شهریورماه تغییر میکنند.
پیش از این در همین راستا یک منبع آگاه در رابطه با جابهجاییها استانداران از طرف وزارت کشور دولت دوازدهم گفته بود: استانداران آذربایجان شرقی، اصفهان، هرمزگان تغییر خواهند کرد و گزینههای نهایی برای این استانها به زودی معرفی میشوند.
این منبع آگاه که نخواسته بود نامی از وی ذکر شود در ادامه اضافه کرد: «محسن نریمان» معاون وزیر راه و شهرسازی در دولت یازدهم جایگزین «ربیع فلاح جلودار» در استانداری استان مازندران میشود و «ربیع فلاح» نیز به استانداری قزوین خواهد رفت.
او در خصوص استاندار تهران نیز اظهار داشت: حسین هاشمی قطعاً در دولت دوازدهم استاندار تهران نخواهد بود و در حال حاضر فریدون همتی، استاندار قزوین در دولت یازدهم و علی اوسط هاشمی، استاندار سیستان و بلوچستان از جدیترین گزینههای جانشینی هاشمی در استانداری تهران محسوب میشوند که هنوز درباره اینکه کدام گزینه معرفی شود تصمیم نهایی گرفته نشده است.
این تغییر و تحولات در حالی در دستور کار وزارت کشور قرار گرفته است که رحمانی فضلی، چندی پیش در گفتوگویی با رسانه ملی بابیان اینکه بنا داریم جابجایی استانداران و فرمانداران حداقلی باشد، گفت که «تلاش میکنیم تا آخر شهریور این تغییرات انجام شود.»
اما ایسکانیوز هم در گزارشی اعلام کرده بود که تصمیم گرفته شده است یکی از ویژگیهای استانداران انتخابی این باشد که از افراد بازنشسته استفاده نشود و میانگین سنی استانداران ۵ سال کاهش یابد.
اسماعیل جبارزاده / آذربایجان شرقی/ می رود
اسماعیل جبارزاده (زاده ۱۳۳۹ در شهرستان خوی)، استاندار بومی استان آذربایجان شرقی در دولت یازدهم این کارنامه را از خود دارد: نماینده اصلاح طلب تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس چهارم، پنجم، ششم و هفتم، عضو هیئت رئیسه مجلس ششم، نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس هفتم و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی.
استاندار بودن در تبریز چندان کار دشواری نیست؛ ظاهراً تبریز خیلی از اولینها را در کارنامۀ خود دارد؛ اولین چاپخانه، اولین پستخانه؛ اولین مدرسه کر و لالها؛ اولین شهرداری و … بنابراین مردم سطح تواقع بالایی از شهر دارند و بر همین اساس هم اینقدر از منظر شهری دارای طراز قابل قبولی هستند که می دانند باید از مدیر چه مطالباتی داشت؛ از همۀ اینها مهمتر این است که استاندار در آذربایجان شرقی با سرمایهگذارهای زیادی مواجه است؛ اساساً عادتی که آذریها دارند و ادامهدار هم بوده این است که علاقمند به سرمایهگذاری در شهر زادگاهشان هستند و همین به دولت کمک کرده که به ویژه در آذربایجان شرقی اوضاع بهتری داشته باشد؛ بر همین اساس هم خیرین دلسوز این شهر کوشیدهاند، با جلوگیری منطقی از تکدیگری، لقب ارزشمند «تبریز شهر بیگدا» را به آن بخشیده و مساعدتهای آبرومندانه را جایگزین تکدیگری و گداپروری کنند که البته این را استاندار نباید به حساب خود بگذارد!
در اواخر عمر دولت یازدهم این استان به عنوان پایلوت اقتصاد مقاومتی معرفی شد؛ قرار بود کارهای قابل توجهی انجام شود استاندار هم اعلام کرده که ما برتر بودهایم (در مقایسه با کجا و کی و کدام استان؟ مثلا در مقایسه با دو استان پایلوت دیگر؟ یعنی لرستان و کرمان؟ از آنجایی که کرمان سرمایهگذاری بیشتر در بخش خصوصی دارد ظاهراً باید به آمارها نگاهی دوباره شود توسط استاندار آذربایجان شرقی).
اینجاست که جبارزاده استاندار آذربایجان شرقی آمار ارائه کند که توان او در جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی چقدر بوده است.
اما در مورد ماندن یا رفتن او از این استان باید گفت او در این روزها بیشتر علاقمند است در کنار مدیران عالی دولت دیده شود؛ از جهانگیری معاون اول که هم حزبی اوست تا برخی وزرا! ظاهرا او علاقمند است به بدنه دولت بپیوندد!
یکی از سایتها اعلام کرده که؛ گمانهزنیها در رابطه با جابجایی اسماعیل جبارزاده قوت یافته و رسانهها از قطعیت عدم استمرار حضور جبارزاده در کاخ استانداری آذربایجانشرقی خبر میدهند. از سویی دیگر تحلیلگران بر این باورند سفر اخیر رئیس دفتر ریاستجمهوری به تبریز هم بهمنظور بررسی عملکرد جبارزاده بوده و واعظی با دو طیف به گفتوگو نشسته است که برخلاف گروه اول، اصلاحطلبان با گلایهمندی از عملکرد استاندار آذربایجانشرقی بر واعظی تاثیر بیشتری گذاشتهاند.
هرچند بهصورت جد گزینههای جایگزین استاندار آذربایجانشرقی مطرح نشده اما آقایان پوریحسینی و علیاصغر الموسوی دو چهرهای هستند که از مدتها قبل نامشان برای تصدی پست استانداری مطرح است و شانس رئیس سازمان خصوصیسازی کشور برای رسیدن به کرسی مدیریت اجرایی استان بیشتر از کاندیدای شکستخورده انتخابات مجلس به نظر میرسد.
پوریحسینی که در زمان انتخابات ریاست ستاد روحانی را برعهده داشت، مورد قبول اصلاحطلبان است و بهخاطر داشتن مواضع سیاسی نسبتاً تند، اصلاحطلبان او را به جبارزاده ترجیح میدهند. از منظر جریان حامی دولت اسماعیل جبارزاده نتوانسته در عرصهی سیاسی از حقوقِ اصلاحطلبان دفاع و در ارائهی سهم و کرسی به آنان، عملکرد مطلوبی را به نمایش بگذارد.
قربانعلی سعادت / آذربایجان غربی/ می رود
قربانعلی سعادت (زادۀ روستای قره باغ در ارومیه)، استاندار بومی استان آذربایجان غربی در دولت یازدهم و رکورددار سمت استانداری در ایران است. وی سابقه استانداری استانهای آذربایجان غربی، قم و لرستان را نیز در کارنامه خود دارد. سعادت قبل از گزینش جهت استانداری آذربایجان غربی، مدیرعامل منطقه آزاد ماکو بود.
سعادت ظاهراً از عملکرد خود در دولت تدبیر و امید رضایت داشته و در یک نشست خبری گفته: شخص رئیس جمهوری، دولت و مدیریت استان در ابتدای فعالیت در استان ۲ دغدغه مهم احیای دریاچه ارومیه و فعالیت دوباره واحدهای تولیدی در راستای ایجاد اشتغال پایدار برای جوانان را داشتند که با تلاش کم نظیر مسئولان در سطح ملی و استانی، این دو دغدغه تا حدود زیادی رفع شد.
احیای دریاچه ارومیه دغدغه جدی دکتر روحانی بود که در ابتدای فعالیت دولت مورد توجه جدی قرار گرفت و با راهاندازی ستاد ویژه احیای دریاچه، برنامهریزیها به طرحهای اجرایی تبدیل شد و روند اجرایی به خود گرفت.
استاندار آذربایجان غربی همچنین با بیان اینکه تاکنون از هیچ خدمتی شانه خالی نکردهام، گفته: در صورتی که مدیران ارشد کشوری صلاح بدانند، کار خود را ادامه می دهم. از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون از هیچ سمتی استعفا ندادهام و در مسئولیتهای مختلف در راستای خدمت به نظام تمام توان خود را به کار گرفتهام.
اما ظاهراً او باید دیگر از استانداری آذربایجان غربی خداحافظی کند؛ او پیش از این مدیر منطقه آزاد ماکو هم بوده؛ و ظاهرا در ابتدای تصدی بر استانداری اختلافاتی هم با مدیر منطقه آزاد ماکو داشته است؛ به هر حال به علت بازنشستگی و اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان(البته اگر استانداران مستثنی نشوند) احتمالاً باید جای خود را به نیروهای جوانتر بدهند. در این قانون البته به کار گیری مقامات مذکور در بندهای الف-ب-ج- ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری و همترازان آنها؛ ایثارگران و فرزندان شهدا و جانبازان ۷۰ درصد و بالاتر در سمت های مذکور در بندهای الف- ب و ج ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری و دارندگان اختیارات خاصه مقام معظم رهبری و نیروهای مسلح و وزرات اطلاعات در دستگاه متبوع خود بلامانع است.
مجید خدابخش / اردبیل/ می رود
مجید خدابخش سابقۀ استانداری نداشته است؛ اما معاون استاندار بوده؛ البته مدتی هم سرپرست استانداری آذربایجان شرقی بوده است؛ در ابتدای حضورش در اردبیل مردم از او چند تقاضا داشتند؛ تکمیل پروژههای عظیم همچون راهآهن اردبیل، پتروشیمی، منطقه ویژه اقتصادی، منطقه ویژه گردشگری در سرعین و مشگینشهر توجه به راههای مواصلاتی استان در جنوب، شمال، شرق و غرب توجه به اصل توسعه پایدار اردبیل در بخشهای کشاورزی و گردشگری و … حالا باید دید کدامیک از این موارد انجام شده است؟
خودش میگوید: از آغاز دولت تدبیر و امید طرحها و برنامههای زیربنایی برای توسعه استان تعریف و اجرایی شده که نمونه بارز آنها چهار مگاپروژه بود که با تکمیل و بهرهبرداری کامل تحول عظیمی در استان ایجاد خواهد شد. استاندار اردبیل منطقه آزاد تجاری و صنعتی، منطقه ویژه اقتصادی، شبکه پایاب خداآفرین و شروع عملیات پهنههای معدنی را از جمله طرحهای بزرگ استان دانسته و گفته: منطقه آزاد تجاری، صنعتی در دولت تصویب شده و در مرحله بررسی نهایی در مجلس شورای اسلامی است. (البته در مورد ایجاد منطقه آزاد توضیح نداده که این موضوع واقعاً در انتظار آمدن به صحن علنی ماند و الان هم شرایطش چندان امیدوار کننده نیست).
خدابخش چقدر توانسته غیر از بودجههای تخصیص یافته سرمایهگذار به استان اردبیل بیاورد؛ باید از اینکه بانکها همکاری نمیکنند و هلدینگهای مهم سرمایهگذاری داخلی باید جلو بیایند و قوانین دستوپاگیر است و اختیارات نداریم به عنوان حرفهای تکراری دست برداریم. استاندار که به استان میرود نباید اول شعار بدهد؛ او میداند استان چه ظرفیتهایی دارد و باید به کجا برسد؛ اگر قرار بود کسانی وارد کار در دولت تدبیر و امید شوند که بخواهند مسیر پیشین را ادامه دهند که تفاوتی بین دولتها نبود؛ اهمیت دولت تدبیر این بود که گفت ما به سرمایهگذار احترام میگذاریم؛ اما برخی استانداران دنبال انجام کارهای یومیه و عمومی استاندار در استان هستند.
در صورت تمایل دولت به ادامه همکاری با مجید خدابخش در اردبیل ممکن است یک سال دیگر ماندگار شود اما احتمال حضور او در استانهای آذربایجان غربی؛ شرقی؛ زنجان و قزوین هم وجود دارد.
رسول زرگرپور / استاندار اصفهان/ می رود
از همان روزهای آغازین حضور زرگرپور در اصفهان موضوع تغییر او مطرح بود؛ اما هیچ اتفاقی نیافتاد. حتی با وجود آن هم حاشیۀ انتخابات نمایندگی مجلس هم باز برای او اتفاقی نیافتاد فقط شماره تلفن همراهش خاموش و از دسترس خارج شد.
حالا اما؛ که نخستین دوره شورای شهر اصفهان است با ۱۳ عضو آن از یک جبهه سیاسی انتخاب شدهاند و پس از ۱۴ سال حضور اکثریت یک جناح، مدیریت شهری اصفهان را جناح دیگری در دست گرفته است، شنیده ها حاکی از آن است که تغییر استاندار اصفهان نیز در دست بررسی است.
این درحالیست که اکثر ظنها برای انتخاب جایگزین رسول زرگرپور در استانداری اصفهان، گزینههایی همچون محمود حسینی و حسین رضایی را هدف قرار داده بود؛ اما گمانههای جدید خبر از طرح گزینههایی همچون طباطبائی نژاد که پیشتر نماینده اردستان در مجلس بود، دارد. البته مرتضی بانک هم یکی از گزینههاست که احتمال حضور او به عنوان دبیر شورای عالی مناطق آزاد هم وجود دارد.
سید حمید طهائی / البرز / می ماند
سید حمید طهائی (زاده ۱۳۳۱، همدان)، استاندار استان البرز در دولت یازدهم بود او جایگزین سید طاهر طاهری، استاندار سابق البرز که به مدت ۸ ماه در این سمت در دولت یازدهم شد. طهائی پیشتر معاون سیاسی استانداری همدان و استاندار استانهای مرکزی، سمنان، قم و استاندار اردبیل پس از محمود احمدینژاد و همچنین، رئیس کمیسیون اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است. او معتقد است طی ۴ سال گذشته دولت تدبیر و امید در استان نوپای البرز اقدامات چشمگیری در زمینه طرح های تولیدی، صنعتی، سرمایهگذاریهای دولتی، خصوصی و خارجی انجام داده است. وی اظهار داشت:این تلاش دولت موجب شد که استان البرز در کشور در بخش سرمایهگذاریها و رشد تولید وزیر ساختها برتر شناخته شود.
طهایی استاندار با تجربهای است؛ حضور او در دولت روحانی به نوعی سهم اصلاحطلبهاست؛ احتمال ادامۀ حضور او برای یک سال دیگر در استان البرز وجود دارد؛ اما بعید است او از چرخۀ استانداران کشور خارج شود؛ احتمال حضور او در استان همدان که شهر محل تولد اوست هم بسیار اندک است؛ به دلیل اینکه استان همدان گرایش به استاندارانی دارد که زمینههای اصولگرایی پر رنگی داشته باشند؛ در غیر این صورت کار با نمایندگان مجلس برایش بسیار سخت خواهد شد.
محمدرضا مروارید / ایلام/ می ماند
در ایلام نمایندۀ مجلس شدن و استاندار شدن، بسیار زیاد به گروهها و طوایف بستگی دارد؛ محمدرضا مروارید (زاده ۱۳۳۶ ایلام)، استاندار استان ایلام در دولت یازدهم بسیار آرام و فرزند مرحوم آیتالله محمدتقی مروارید نماینده دوره اول مجلس خبرگان است. او اگرچه در ابتدای دولت تدبیر در سال ۹۳ به خاطر عدم هماهنگی با دولت اخطار گرفت اما در باقی راه بسیار معتدل عمل کرد؛ او اساساً استانداران پیش از خود را هم دلسوز میدانست و فقط برخیها را از روی اینکه ناآگاه بودند نکوهش میکرد.
در همین راستا؛ محمدرضا مروارید استاندار ایلام در گفتگوی اختصاصی با ایسکانیوز در خصوص اینکه در دولت دوازدهم برای ابقای شما در استانداری مذاکره ای شده است یا خیر گفت: در دولت دوازدهم حضور دارم. حتی اگر به عنوان استاندار حضور نداشته باشم به عناوین دیگری هستم اما هنوز مذاکرهای در این خصوص با من صورت نگرفته و به زودی تصمیماتی برای استانداران گرفته خواهد شد.
مصطفی سالاری / بوشهر/ می رود
مصطفی سالاری (زاده ۱۳۵۵ در روستای دشت گور، شهر شبانکاره از توابع شهرستان دشتستان)، استاندار استان بوشهر در دولت یازدهم؛ او همچنین جوانترین استاندار دولت یازدهم بود.
مصطفی سالاری پس از کشوقوسهای فراوان و در میان گزینههای متعدد، در ۱۳ آذر ۱۳۹۲ به عنوان استاندار بوشهر در دولت یازدهم معرفی شد تا به عنوان جوانترین استاندار دولت روحانی، باشد. از چهرههای بومی نظیر اسماعیل تبادار، جوانشیر کدخداپور، عباس علوینژاد و عبدالرحمن ندیمی بوشهری جز گزینههای جدی تصدی استانداری بوشهر بودند.
اما امروز خبرها حاکی از آن است که سه گروه در استان بوشهر بر سرِ استاندار بوشهر در حال رقابت تنگاتنگ هستند
هم اکنون طیف نزدیک به استاندار بوشهر به شدت در حال رایزنی با مرکز برای تعیین استاندار بعدی است. این گروه سعی دارند پس از رفتن سالاری موقعیت خود را حفظ کنند و به همین دلیل بعضی از آنان انتخاب گزینه های غیربومی را هم مدنظر قرار دادهاند.
در مقابل آنان، گروه همیشه منتقد سالاری بوده که تاکنون چند گزینه را به مرکز معرفی کرده است. این گروه که در همان ابتدا سراغ گزینه همیشگی خود همچون سالهای گذشته رفته است زمانی که با مخالفتهای طیف مقابل مواجه شد چهرههای دیگری را به مرکز معرفی کرده است. البته هنوز هم گزینه اول آنان استاندار اسبق بوشهر است اما اعلام کردهاند در صورت عدم پذیرش آن توسط دولت، گزینههای دیگری هم مدنظر دارند.
در مقابل این دو گروه طیف اصلاحطلبان دشتستان وجود داشته که البته در زمان استانداری سالاری از وی حمایتهایی داشتهاند اما هیچ گاه استاندار بوشهر مطلوب آنان نبوده است.
مصطفی سالاری به دلیل اینکه حاشیهای در استان بوشهر نداشت احتمال اینکه در جرگه استانداران دولت دوازدهم هم قرار بگیرد زیاد است. شاید حضور او در استان هرمزگان و به جای جاسم جادری یکی از گزینهها باشد. یکی دیگر از احتمالات این است که او به وزرات نفت یا منطقه آزاد برود.
سیدحسین هاشمی / تهران/ می رود
سیدحسین هاشمی (زادۀ ۱۳۳۲ در شهرستان میانه، آذربایجان شرقی) از دوره چهارم در مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده شهرستان میانه حضور داشته و در دورههای پنجم، ششم، هفتم و هشتم به عنوان رئیس کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی نیز بوده است. او به احتمال زیاد از تهران خواهد رفت. یکی از گزینههای جدی جایگزینی او اوسط هاشمی استاندار فعلی سیستان و بلوچستان است. اما اوسط هاشمی میگوید: تاکنون درباره تصدی استانداری تهران با بنده صحبتى نشده و اینگونه مسائل اظهارنظر جریانات است. او تاکید میکند که اینگونه مسائل اظهارنظر جریانات است و بنده در اینباره اطلاعى ندارم. اوسط هاشمى درباره حضور مجددش در استاندارى سیستان و بلوچستان هم گفت: هنوز هیچگونه صحبتى هم در این زمینه با بنده مطرح نشده و فعلا در استاندارى حضور دارم.
احتمال حضور او به عنوان استاندار در استانهای آذربایجان شرقی و غربی؛ همچنین ادبیل هم محتمل است.
قاسم سلیمانی دشتکی / چهارمحال و بختیاری / می رود
قاسم سلیمانی دشتکی (زاده ۱۳۳۴، دشتک)، فعال سیاسی و عضو حزب کارگزاران سازندگی است. قاسم سلیمانی دشتکی منتقدان زیادی دارد؛ عملکرد او چندان رضایتبخش نبوده؛ ارتباط چندانی هم با رسانهها نداشته است؛ در آمارها آمده که: امروز و در آستانه آغاز سال پنجم دولت تدبیر و امید مردم استان با بیکاری ۲۲.۶ درصدی دست و پنجه نرم میکنند که این آمار از سال ۹۲ تاکنون تقریبا دو برابر شده است. روزی نیست که از گوشه و کنار خبری مبنیبر تعطیلی واحدهای صنعتی و کارخانجات استان به گوش نرسد صادرات استان از ۱۸۳ میلیون دلار در سال ۹۲ اکنون به ۱۶.۳ میلیون دلار در سال ۹۵ رسیده است، علیرغم سفرهای خارجی متعدد مسئولین و مدیران، خبری از سرمایهگذاری خارجی نیست.
درباره نگاه او به گردشگری هم نوشتهاند که: امروز بزرگترین ظرفیت استان یعنی گردشگری و صنعت توریسم در کما به سر میبرد صنعتی که حسن روحانی در سال ۹۲ به مردم این استان وعده داد که با تقویت آن به قطب گردشگری کشور تبدیل می کند. طرح انتقال آب بن-بروجن که مهمترین طرح انتقال آبی بود و مردم را از رنج تشنگی نجات میداد و جناب رئیس جهمور وعده بهرهبرداری آن را تا پایان سال ۹۵ داده بود اکنون تنها ۱۹ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است، راه آهن استان که سالهاست مردم چشم انتظار تحقق این پروژه برای خروج استان از بن بست هستند و قرار بود در آغاز بکار دولت یازدهم این پروژه تقریبا پنج ساله به پایان برسد اکنون خبرها حاکی از آن پیشرفتی نزدیک به صفر درصد دارد و این پروژه اکنون و بعد از گذشت سالها هنوز در مرحله مطالعه است.
در این روزها گمانهزنیها درباره بقای قاسم سلیمانی بر مسند استانداری استان و یا گزینههای جایگزین وی در محافل مختلف شنیده میشود قطعا آنچه واضح است این است که استان با وجود مدیرانی ضعیفی که بارها استاندار نسبت به تغییر آنها هشدار داد اما در عمل استان با این مدیران در راه توسعه لنگ لنگان پیش رفت.
منتقدانش میگویند: استاندار باید شجاعت برخورد قاطعانه با فساد و ناکارآمدی مدیران دستگاهها و ادارات را داشته باشد در صورتی که شجاعت در برخورد با ناکارآمدی باید از ویژگیهای استاندار باشد.
منتقدانش معتقدند: آنچه بیش از همه چیز باید مدنظر مدیران و بخصوص استاندار محترم باشد پرهیز از قومگرائی و انتصابات فامیلی است سالهاست استان ما از قومگرایی برخی مدیران رنج میبرد همین امر باعث به حاشیه رفتن حضور نخبگان و کاربلدان در مسند امور استان باشد قومیتگرائی ارتباط مدیران را با نخبگان کمتر میکند و مدیر مربوط از بطن جامعه، از نیاز واقعی مردم و از اولویتهای توسعه بیاطلاع باقی میماند.
علی اکبر پرویزی / استاندار خراسان جنوبی/ می ماند
علی اکبر پرویزی استاندار خراسان جنوبی است؛ او پیش از این استاندار خراسان شمالی بود و با پیوستن خدمتگذار به وزارت کشور جای او در خراسان جنوبی را به خود اختصاص داد؛ استان خراسان جنوبی از جمله استانهایی است که پس از انتخابات ۷ اسفند شایعه تغییر استاندار آن به گوش رسید و هم اکنون چند روزی است در شبکههای اجتماعی جابجایی استاندار خراسان جنوبی مطرح است و گزینه های زیادی نیز برای نشستن بر کرسی مقام عالی دولت در استان از سوی افراد و جناح های مختلف مطرح میشود.
بهروز بنیادی یک عضو فراکسیون امید و عضو مجمع نمایندگان استانهای خراسان در این ارتباط گفته است: در خصوص تغییر مدیران در مجمع نمایندگان استانهای خراسان تصمیمگیریهایی شده است
* در چهار سال گذشته استانداران ١١ استان البرز، خراسان جنوبي، خراسان شمالي، خوزستان، زنجان، سمنان، فارس، قزوين، قم، كرمانشاه و مركزي به دلايل مختلف تغيير كرده اند.
چهارم خرداد ٩٣ بود كه نخستين تغيير در استان البرز رخ داد و سيدحميد طهايي جانشين سيدطاهر طاهري شد. البته در دي ماه ٩٣ تغيير در استانداري مركزي به خاطر حضور محمدحسين مقيمي در وزارت كشور بود. مقيمي قائم مقام وزير كشور شد تا محمود زماني قمي سكاندار استانداري مركزي شود. اما موج اول تغييرات در سال ٩٤ كه در پايان آن سال قرار بود انتخابات مجلس دهم برگزار شود، از راه رسيد و از تير تا آبان ٩٤ پنج استاندار تغيير كردند. در روزهاي اول تير اين سال محمدصادق صالحي منش استاندار قم جاي خود را به سيدمهدي صادقي داد. استان بعدي فارس بود كه در ٩ تير سيدمحمد احمدي، استاندار آن به بهانه كانديداتوري در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داد. استعفايي كه بيشتر و به نوعي بركناري محترمانه از سوي وزير كشور به دليل مديريت نادرست استاندار وقت در ماجراي حمله به علي مطهري در شيراز قلمداد مي شد. دو هفته بعد هم سيدمحمدعلي افشاني به جاي او انتخاب شد. انتخابي كه با حواشي مختلفي همراه بود و حتي نمايندگان فارس در مجلس در اعتراض به آن تهديد به استعفا كردند ولي وزير كشور پاي انتخاب خود ايستاد تا افشاني با استقبال مردم فارس به استانداري اين استان برسد. در ٢٧ آبان ٩٤ دو استان سمنان و قزوين هم دستخوش تغيير شدند. در سمنان استان زادگاه رييس جمهور، محمد زندوكيلي اصولگرا جاي خود را به محمدرضا خباز اصلاح طلب داد. تغيير ديگر در استان قزوين رخ داد و فريدون همتي جانشين مرتضي روزبه شد. اتفاقات روز توديع و معارفه دو استاندار كه از طرفي در هنگام شروع سخنراني استاندار جديد حاضران در جلسه با شعار «روحاني، همتي حمايتت ميكنيم» از انتصاب وي حمايت كردند و از طرف ديگر روزبه در مراسم شركت نكرد، نشان از اختلاف بالاي استاندار سابق قزوين با مقامات وزارت كشور داشت.
در ٣٠ شهريور ٩٤ هم ابراهيم رضايي بابادي، استاندار كرمانشاه تغيير كرد و اسدالله رازاني جايگزين او شد. گفته مي شود يكي از رفتارهايي كه باعث تغيير بابادي شد انتصاب رييس ستاد انتخاباتي قاليباف به عنوان مشاور خود بود كه موجي از نارضايتي در ميان حاميان دولت را برانگيخت. همچنين عملكرد ضعيف او در انتخاب شهردار كرمانشاه موجب شد تا به جاي يكي از چهره هاي خوشنام شهر، يكي از نيروهاي نزديك به احمدي نژاد شهردار كرمانشاه شود. به جای بابادی؛ اسدالله رازاني، چهره اصلاح طلبي كه پيش از اين مسووليت معاونت صندوق توسعه ملي را بر عهده داشت به عنوان استاندار جديد كرمانشاه معرفي شود.
موج دوم تغيير استانداران
تغييرات ديگر در ششم تير ٩٥ اتفاق افتاد كه سيدعلي اكبر پرويزي از خراسان شمالي به خراسان جنوبي رفت تا جاي وجه الله خدمتگزار را بگيرد و كرسي خود را به محمدرضا صالحي داد. آخرين تغيير هم در استان زنجان روي داد كه جمشيد انصاري در ٣١ مرداد ٩٥ به سمت معاون رييس جمهور و رييس سازمان اداري و استخدامي منصوب شد و جاي خود را به اسدالله درويش اميري داد.
علیرضا رشیدیان/استاندار خراسان رضوی/ می رود
خراسان رضوی از آن استانهایی است که استاندارش با رأیزنیهای فراوانی باید انتخاب شود؛ نظر وزیر کشور در این میان تعیینکنندۀ نهایی نیست. حتی شنیده شده که گاه مقامهای عالی نظام هم در این مورد تاکیداتی دارند؛ بنابراین یک چهرۀ صرفاً سیاسی نمیتواند استاندار خراسان رضوی باشد. اما استاندار فعلی خراسان رضوی، بنابر اطلاعات ویکیپدیا؛ علیرضا رشیدیان معروف به علیرضا رضایی (زاده تهران) است. رشیدیان پیش از این مسئول نظارت و بازرسی حوزه نماینده ولیفقیه در امور حج و زیارت بود. همچنین او در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و خاتمی، مدیر کل اطلاعات استان خراسان بود و در دولت خاتمی معاون وزیر اطلاعات و مدتی نیز در بیت رهبری بودهاست. اما این روزها زمزمههای تغییر استاندار خراسان رضوی در این شهر منتشر شده است در همین ارتباط عضو هیئت رئیسه شورای اصلاحطلبان خراسان رضوی گفت: خراسان رضوی شرایطی ویژه داشته و به واقع استانی ملی است و مناسب است گزینه پست استاندار نیز یک مدیر در سطح ملی باشد.از آنجایی که تصمیم بر این است که یکی از ویژگیهای استانداران انتخابی این باشد که از افراد بازنشسته استفاده نشود احتمال کنار گذاشتن رشیدیان قوت گرفته است.
پیش از انتخابات ریاست جمهوری هم شایعاتی پیرامون تغییر رشیدیان مطرح شد و در برخی رسانهها از احتمال حضور سید محمد پژمان شهردار سابق مشهد، حسینعلی مظفری فرماندار نیشابور و حسین هاشمی استاندار تهران خبرهایی مخابره شد.
سید علیاکبر پرویزی / خراسان شمالی/ می ماند
سید علیاکبر پرویزی دو سال ۹ ماه در خراسان شمالی استاندار بود تا اینکه مأموریت او جانشینی وجهالله خدمتگزار در خراسان جنوبی شد. استانداری که میگفتند قربانی انتخابات مجلس شده است! در خبرها آمده بود که «شايعه بركناري وجه الله خدمتگزار از آن جهت قابل تامل است که در انتخابات ۷ اسفند مجلس در سال گذشته هر ۴ نماينده استان، از جبهه اصولگرايي بودند و كانديداهاي مورد حمايت دولت ناكام بودند. به همين خاطر ترکشهای انتخابات ۷ اسفند قربانی خواهد داشت و دولت قصد دارد تا به دوران استانداري خدمتگزار در خراسان جنوبي پايان دهد». به هر حال پرویزی از خراسان شمالی به جنوبی رفت و محمدرضا صالحی به خراسان شمالی آمد. صالحی پیش از این سرپرستی استانداریهای بوشهر و مازندران، معاونت سیاسی استانداریهای بوشهر و مازندران، فرمانداری گرگان و بندر لنگه، سرپرست فرمانداری آققلا و چند منصب کشوری را در کارنامه دارد.
او از ۱۰ تیرماه ۱۳۹۵ به خراسان شمالی آمده و بعید است تغییر کند؛ اما شنیدههایی هم در این باره مطرح است که او ممکن است به استان گلستان برود! اگرچه درباره مازندران هم این شایعات وجود دارد.
غلامرضا شریعتی/ خوزستان/ می ماند
عبدالحسن مقتدایی بعد از ۳ سال فعالیت در استانداری خوزستان برکنار شد! خودش در یک مصاحبه گفته بود؛ دلیل برکناریام نه عزل و نصبها بوده و نه چیز شبیه به این، دلیل برکناریام به درخواست آقای زنگنه و با دستور آقای رئیسجمهور بوده است.
اینکه میگویند دلیل برکناریام عزلو نصبها بوده، اشتباه است؛ معادل عملکرد من در خوزستان در برخی استانهای دیگر دو برابر بنده عزل و نصب کردهاند. بنده حتی در دوران ورودم به استانداری ۱۴ عزل و نصب داشتم، پس چرا در آن دوران بنده را برکنار نکردند؟ تحقیقاً و دقیقاً کلید برکناری من را آقای زنگنه زد و آقای روحانی آن را ختم کرد. تاسف من از این است که چرا کسانی که بیخ گوش آقای رئیسجمهور بودند اطلاعات استان را غلط به ایشان دادند. من با رئیسجمهور در مجلس سوم و چهارم همکار بودم؛ ایشان را خوب میشناسم، اما متاسفانه کسانی که خوزستانی هستند اطلاعات غلط به ایشان دادند و گناه من این بود که پایم را بر گلوی اژدههای استان گذاشتم و باج به شغال ندادم. به هر حال مقتدایی رفت و پس از او به مدت ۴۰ روز فرجالله خبیر معاون سیاسی استانداری خوزستان سرپرست استانداری شد؛ تا اینکه خرداد ۹۵ غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان شد؛
برخی منتقدان او معتقدند: « عملکرد غلامرضا شریعتی در مدت کوتاه گذشته قرابتهای تفکیک ناپذیری بامدل سیاسیون دورۀ احمدینژاد برای او رقم زده است، شریعتی برخی تخریبکنندههای محیطزیست خوزستان را نادیده میگیرد و سکوت می کند؛ او مدام سفرهای شهرستانی و بازدیدهای میدانی میرود، اما محور استراتژی خود را در اداره استان و برنامه هایی که در شأن یک مدیر ارشد اجرایی باشد ارایه نمیدهد، شریعتی یک مولتی احمدی نژاد است و نکته بد آن است که نه تیزهوشی احمدینژاد را دارد و نه آن که در میدان عمل از جسارت احمدی نژادی بهره برده است.
اما موافقان او معتقدند: «شریعتی در بحث حل مشکل آب و فاضلاب استان چه در بحث شهری و روستایی؛ گامهای اساسی برداشته و تا حدود زیادی رفع مشکل نموده در بحث ریزگردها پیگیریهای خوبی نموده بهطوری که لوح تقدیر از خانم دکتر ابتکار دریافت کرده، در بحث پروژههای نیمه تمام استان هم دکتر شریعتی با حمایت دولت خیلی از این پروژهها را به سرانجام رسانیده است و یا در حال انجام است و در سایرمسائل استان هم استاندار جوان پیگیریهای خوبی نموده است؛ در یک کلام عملکرد دکتر شریعتی برابری میکند با عملکرد ۸ ساله استانداران دولت احمدی نژاد و این نشان از توجه ویژه دولت تدبیر و امید به خوزستان را میدهد و اعتماد دولت به نیروهای جوان این نکته را به اثبات میرساند. جوانگرایی رمز موفقیت دولت خواهد بود و دکتر شریعتی استاندار جوان خوزستان میتواند الگویی خوبی برای مدیران جوان باشد».
اگر موضوع تخلفات انتخاباتی ۴ استاندار که یکی هم استاندار خوزستان است در انتخابات ریاست جمهوری در دادسرای کارکنان دولت که به ایشان تفهیم اتهام هم شده جدی نشود؛ فعلاً در استان خواهد ماند.
اسدالله درویش امیری/ زنجان/ می ماند
جمشید انصاری از۲۷ شهریور ۱۳۹۲ تا۳۱ مرداد ۱۳۹۵ استاندار زنجان بود؛ پس از او اسدالله درویش امیری استاندار زنجان شد. در همان روزهای ابتدایی حاشیههایی در مورد او مطرح شد که یکی از آنها مدرک تحصیلیاش بود. در رسانهها آمده بود که جمشید ایرانی رئیس کمیته سیاسی و انتخابات جبهه اعتدالگرایان و اصلاحطلبان گفته: «شخصی را به عنوان استاندار زنجان انتخاب کردهاند که ایشان مدرک تحصیلی پنجم ابتدایی را داشته است و به واسطه رفاقت با یکی از اعضای نهاد ریاست جمهوری، دو ماهه مدرک دیپلم گرفته و بعد طبق ضوابط مدیریتی توانسته فوقدیپلم و لیسانش را اخذ کند. وزیر کشور مدارک تحصیلی استاندار زنجان را ارائه دهد.»
با این احوال؛ گمانه زنی ها نشان می دهد که اسدالله درویش امیری در زنجان خواهد ماند.
خباز/ سمنان/ می ماند
استان دو رئیس جمهور! یکی در سرخه و دیگری در آرادان. روحانی و احمدینژاد. اما استاندار این استان در دولت تدبیر در ابتدا محمد وکیلی بود. او ۲۵ ماه سکانداری استانداری را در دست داشت تا اینکه خود به عنوان نخستین نفر خبر برکناری اش را تائید کرد و به اصحاب رسانه، گفت: خبر برکناریام از استانداری سمنان را تایید میکنم.
جایگزین او خباز شد. چهرهای سیاسی و اصلاح طلب. در این شرایط اگر برای او در دولت جایی باشد که خواهد رفت در غیر این صورت فعلاً استاندار سمنان خواهد بود.
علی اوسط هاشمی/ سیستان و بلوچستان/ می رود
اوسط هاشمی؛ اصلاح طلب است؛ او به دور از اینکه استاندار باشد یا نباشد؛ چهرهای است که نگاه ویژهای به موضوعات ایدئولوژیک دارد؛ او به درستی انسان را به عنوان یک سرمایه در جهان معاصر فرض میدارد که باید با نگاه تحلیلی به تغییر جهان پیرامون دست بزند. شاید بهتر باشد مدیران عالی دولت؛ این نوع کنشها را در مراکزی از بدنه قرار دهند که ارتباط جوانها و بخش اندیشمند جامعه با آنها بیشتر باشد؛ از جمله مراکز دانشگاهی؛ سازمان میراث؛ وزارت فرهنگ و ارشاد؛ و … این نوع نگاه نگاهی است که بیشتر میتواند در نهادهای فکری تاثیرگذار باشد تا استانداری که محلی است اغلب برای سیاستورزی. به هر حال اوسط هاشمی ۴ سال در سیستان و بلوچستان مانده است. او منتقدانی دارد. آنها میگویند: بازارچههای مرزی «گمشاد، گلشاه، چوتو، شاه گل و تخت عدالت» در شمال استان تعطیل شده؛ گاز به زهدانیها نرسیده؛ کارخانه لاستیک در شمال استان ساخته نشد؛ چابهار قطب سوم خودروسازی ایران نشد؛ در ایرانشهر واحد پتروشیمی و منطقه ویژه پتروشیمی تأسیس نشده؛ از دیگر حرفهای آنها این است که؛ احیای تالاب هامون، تعیین حق آبه زیستمحیطی تالاب، اجرای طرح پاس مرزی، اجرای طرح کولهبری، توسعه بزرگراههای استان، تعیین تکلیف برندهای میوههای گرمسیری جنوب استان، فعال شدن فرودگاههای غیرفعال، برقراری منظم پروازهای داخلی، تأسیس بازارچه مرزی «شمسر»، استفاده از منابع معدنی کوه سفید، سند توسعه شهرستانهای استان، وغیره چه سرانجامی پیدا خواهند کرد.
اما او نگاهش را همچنان پی میگیرد؛ اوسط هاشمی اعتقاد دارد که باید نگاه مردم سیستان و بلوچستان تغییر کند تا اوضاع آنها به تغییر برسد. او این تغییر نگاه را حتی به ائمه جمعه هم تعمیم میدهد، او میگوید: در سفری که به سیستان داشتم در نشست با ائمه جمعه پنج شهر منطقه سیستان، سوال کردم وظیفه شما در برابر مردم چیست؟ آیا تاکنون موفق شدید یک سرمایهگذار بومی را که در شمال و مرکز کشور سرمایهگذاری میکند، به منطقه خودش جذب نمایید.
علی اوسط هاشمی در بخشی دیگر می گوید: مهارت عدهای فقط تریبون به دست گرفتن و فریادزدن است و نقش مطالبهگری را فقط برای داشتن حاشیه امن پیشه کردند، لذا تفاوت هست بین آن کسی که مسئول است و کسی که سیاسی و نقش اپوزیسیون را دارد.
علی اوسط هاشمی مدتی است که در صفحات مجازی فعال شده است؛ این نشان میدهد سرش خلوتتر از روزگار گذشته شده و انگار دارد به این میاندیشد که دیگر روزگار خدمت در سیستان و بلوچستان به پایان رسیده؛ اگرچه یکی از گزینههای استانداری تهران احتمالا او باشد اما قطعا دیگر در استان سیستان و بلوچستان نخواهد بود.
محمد علی افشانی/ فارس/ می رود
منابع غیر رسمی در استان فارس خبردادهاند هادی پژوهش جهرمی به عنوان سرپرست استانداری فارس منصوب شده است. فضای مجازی اواخر وقت شنبه همزمان اخباری مبنی بر این منتشر کردند که حکم محمد علی افشانی استاندار فارس به عنوان معاون عمرانی وزارت کشور صادر و سرپرستی استانداری فارس به هادی پژوهش جهرمی سپرده شده است.
شنیده ها حاکی از این است که هادی پژوهش جهرمی و احد جمالی به عنوان گزینههای استانداری فارس نیز مطرح هستند.
فریدون همتی/قزوین/ می ماند
مرتضی روزبه از آذر ۹۲ تا آبان ۹۴ استاندار قزوین بود و پس از او فریدون همتی به استانداری قزوین منصوب شد. همتی پیش از این سرپرست استانداری قم هم شده بود. در آن زمان رسانهها نوشتند که: «وزیر کشور یکی از همکاران قدیم خود در دیوان محاسبات کشور را به نام فریدون همتی، به عنوان سرپرست استانداری قم منصوب کرد. همتی در زمان ریاست رحمانیفضلی بر دیوان محاسبات، معاون حقوقی، امور مجلس و تفریغ بودجه این نهاد بود و با حضور رحمانیفضلی در وزارت کشور به عنوان مشاور عالی حکم گرفت. او بعد از آنکه حکم سرپرستی استانداری قم را گرفت، بلافاصله به دیدار مراجع در قم رفت و این دیدارها احتمال قطعی شدن حکم استانداری قم را برای همتی افزایش داد.» که البته این رایزنیها سرانجامی نداشت و سید مهدی صادقی استاندار قم شد.
علیالحال زمانی که همتی به قزوین رفت نشریات محلی نوشتند که؛ «روزبه رفت، پیش از آنکه عملکرد و نتایج ۲۳ماه حضور او در مقام استانداری قزوین به درستی محاسبه و ارزیابی شود؛ اما رفتن این مدیر بومی، با اتفاق عجیبی همراه شد. آقای روزبه به قهر یا به اعتراض، حاضر نشد در مراسم تودیع خود و معارفه استاندار جدید حضور یابد و به صورت رسمی کلید استان را تحویل فریدون همتی دهد.»
برخی منتقدان همتی میگویند: « آنچه ماحصل کار همتی است به نظر بیشتر نمایشهای رسانهای است. فضای تولید و اشتغال در استان آنطور که باید پیش میرفت نرفته است. هنوز در مورد آمارهای سال گذشته حرفوحدیث است و آیتالله عابدینی هم انتقادات جدی را سال گذشته در مورد آمارهایی که ارائه شد مطرح کرد که هیچکس به این نوع انتقادات پاسخ قانعکننده نداد و تنها و تنها با جوسازی رسانهای تلاش شد تا نماینده ولیفقیه در استان مورد هجمه قرار بگیرد.
امروز مشکلات صنعتی هم حادتر شده و حل نمیشود، کلید همتی بر قفل صنعت استان نمیچرخد و نهتنها منتقدان دولت که حتی به نظر اصلاحطلبها و حامیان دولت هم از او رضایت ندارند. کمتر از دو سال از کارگردانی فریدون همتی بر نمایش ویژه استانداری قزوین میگذرد و کارنامه استانداری قزوین بیشتر همان صفحات مجازی رسانهها و صفحات واقعی نشریاتی است که منتشرشده است.
بیکاری بیداد میکند، صنعت استان تبدار است، رسانهها اوضاع خوبی ندارند، کارآفرینان گلهمندند و برونداد عملکرد همتی یکصدم انعکاس رفتار او در رسانهها هم نیست. قزوین امروز به نظر باری دیگر در انتظار تغییرات جدی است و باید دید کارگردانی همتی چگونه پایان خواهد یافت.»
اگرچه ممکن است فریدون همتی به ایلام برود و جای استاندار فعلی بنشیند؛ اما موضوعی که مطرح است فعلاً به دلیل اجماعی که روی او وجود دارد احتمالاً در قزوین خواهد ماند؛ اگر هم از قزوین برود حتما در جای دیگری در سمت استاندار حضور خواهد داشت.
سید مهدی صادقی/ قم/ می ماند
محمدصادق صالحیمنش از آذر ۱۳۹۲ تا تیر ۱۳۹۴ استاندار قم بود. پس از او سید مهدی صادقی استاندار شد. صادقی دارای سوابق مدیریت در بخش های دیپلماسی، اقتصادی و اجتماعی است. وی ریاست شرکت انبارهای وزارت کار و عضو هیئت مدیره سازمان هواپیمایی کشوری را در کارنامه کاری خود دارد و از مدیران سابق وزارت اطلاعات است. صادقی در سابقه مدیریتی خود معاونت استانداریهای خوزستان، سمنان و کهگیلویه و بویراحمد، معاونت وزیر آموزش و پرورش و همچنین ریاست ستاد نوسازی مدارس کشور را نیز داراست . به دلایل متعدد شاید بهتر است افرادی که در قم استاندار میشوند سبقههایی امنیتی داشته یا با نهادهای امنیتی روابط مطلوبی داشته باشند. قم هم مانند مشهد؛ هم برای نمایندگی مجلس بسیار زیر ذرهبین است و هم برای استانداری. با این توصیفات احتمالا صادقی در قم خواهد ماند.
عبدالمحمد زاهدی/ کردستان/ میرود
عبدالمحمد زاهدی هفدهمین استاندار کردستان پس از انقلاب است. غیر از حسن زهرهای (چند روز استانداری بود) از سال ۶۳ و حضور علیرضا تابش، عبدالحسین مقدم باقرزاده، حمید حاجی عبدالوهاب، محمدرضا رحیمی، عبدالله رمضانزاده، اسدالله رازانی، اسماعیل نجار، علیرضا شهبازی همه حدود ۴ سال یا کمی بیشتر در استان کردستان استاندار بودهاند.
اما زاهدی در کردستان چه کرد؟ مهمترین حرف زاهدی در این ۴ سال به کردستانیها و مدیران عالی نظام این بود که «باید نقش کردستان را در توسعه کشور تعریف کنیم». پاسخ به این پرسش، هم کردها را اقناع و هم تکلیف مدیران عالی نظام را با کردستان بیشتر نمایان میکند.
زاهدی در گروه مشاورانش از اصولگرای معتدل تا اصلاحطلب معتدل را وارد کرد. او فهمید که کردستان استانی است که به رعایت و تبعیض مثبت نیاز دارد. او با مردم کردستان همراهی کرد؛ این را حتی منتقدان دولت هم به صراحت اعلام کردهاند.
او مدیریت دستوری را نفی و مدیریت رفتاری را در کار خود سرلوحه کرد. توجه ویژه به مسائل فرهنگی داشت آنگونه که مقام معظم رهبری هم تاکید داشتند در مورد کردستان که استانی فرهنگی است. امکان تبادلات فرهنگی بین ایران و اقلیم کردستان عراق را با سفرهای متقابلش به استان کردنشین ایجاد کرد. در پی موضوعات تبادلات آموزشی بین اقلیم کردستان عراق و ایران بود و از همین رو به نوعی کار وزارت خارجه را در دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی در پیش گرفت. آموزش نیروی انسانی در استان کردستان را مورد اهمیت قرار داد. به وضعیت کشاورزی در استان توجه کرد و … . البته او منتقدانی هم داشت.
با این احوال زاهدی از کردستان خواهد رفت. یا به دلایل بازنشستگی و یا به دلیل پایان ماموریت ۴ ساله در استان؛ اما احتمال حضور او در استانهای کردنشین وجود دارد. البته ممکن است او گزینۀ استانداری همدان هم باشد.
کرمان/ رزمحسینی/ میماند
رزمحسینی طی سالهای جنگ ایران و عراق در عملیاتهای امام مهدی در سال ۱۳۵۹ جبهه سوسنگرد و عملیات ثامن الائمه، بیتالمقدس، فتحالمبین، رمضان، بدر و خیبر حضور داشته است. وی از بنیانگذاران مهندسی مخابرات عملیات جنگ در جبهههای جنوب بود و از همرزمان سرداران احمد کاظمی، حسین خرازی، احمد متوسلیان و همرزم و دوست حسن باقری بودهاست.
وی قائممقام فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان (سردار قاسم سلیمانی) و جانشین عملیات قرارگاه خاتمالانبیا در دوران جنگ بود و در عملیات خیبر جانباز شد و نشان فتح از سوی مقام معظم رهبری دریافت کرد. رزمحسینی پس از جنگ، اقدام به پایهگذاری بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس کرد.
چند روز قبل از رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ برخی از چهرههای استان کرمان با ایشان دیدار داشتند. در این جلسه که ظاهراً آخرین جلسه دیدارهای رسمی آیتالله هم بوده موضوعاتی مطرح میشود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخشی از سخنان خود با ستودن افکار و عملکرد استاندار کرمان، به طرحهای بسیار خوب در مناطق محروم استان مخصوصاً قلعه گنج اشاره کرده و میگوید: اگر گزارش جامع و میدانی از تأثیرگذاری این طرحها برای مردم و مسئولان کشور تهیه و منتشر شود، بسیاری از استانهای کشور از این الگو استفاده خواهند کرد.
در آن جلسه استاندار کرمان میگوید: تاکنون ۴۴ جلسه ستاد اقتصاد مقاومتی با ۱۴۸ مصوبه تشکیل شده و در کنار آن شوارایاریهای اقتصاد مقاومتی نیز آغاز به کار کرده اند. وی تکمیل طرح شهر نمونه اقتصاد مقاومتی قلعه گنج، ایجاد زونهای اقتصادی، بهبود فضای کسب و کار و واگذاری پروژههای نیمه تمام را از جمله اقدامات استان کرمان در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی دانسته و ادامه میدهد: بخشی از اقدامات استان کرمان در مسیر اقتصاد مقاومتی در قالب ۱۵۶ پروژه ابلاغی از سوی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی اجرایی شده که ۱ر۵۱ درصد رشد داشته است. بخشی دیگر از پروژههای اقتصاد مقاومتی پروژههای تعریف شده در استان بوده که در این راستا ۱۳۷ پروژه مصوب شده و ۶ر۵۵ درصد پیشرفت داشته است. ۱۳۱پروژه بخش خصوصی نیز در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی در استان کرمان اجرایی شده که این پروژهها نیز ۲ر۴۰ درصد رشد داشتهاند. استاندار کرمان افزود: سامانه نظارت و کنترل پروژههای اقتصاد مقاومتی در استان کرمان راه اندازی شده که به صورت آنلاین روند پیشرفت این پروژهها را بررسی میکند. وی به واگذاری پروژههای نیمه تمام دولتی نیز اشاره کرد و افزود: در این راستا۲۵۰ پروژه دولتی دراستان کرمان قابل واگذاری به بخش خصوصی هستند که۳۴۷۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارند و تاکنون ۹۳ پروژه با سرمایه۹۸۰ میلیارد تومان واگذار شده است.»
استاندار کرمان در آن استان چند کار مهم کرد که حتی این موفقیتها باعث شد برخی که خود را صاحب کرمان میدانند خرسند نشود؛ و احساس کنند جایگاه آنها ممکن است متزلزل شود؛ اما رزم حسینی چند کار مهم کرد.
۱ – ایجاد الگویی برای توسعه به نام مثلث توسعه اقتصادی ۲ – دخالت دادن ائمه جمعه در توسعه استان بر پایۀ همین مدل توسعه مثلث اقتصادی (درباره این مدل آیتالله هاشمی رفسنجانی بارها تاکید کرده بود که در کشور بینظیر است) ۳ – جدیتر کردن ورود بخش خصوصی در اداره کشور ۴ – تلاش و ممارست برای اینکه کرمان را در لیست استانهای پایلوت اقتصاد مقاومتی قرار دهد ۴ – همکاری و همراهی با قبایل و طوائف جنوب کرمان برای امنیت منطقه و توسعه بخش اقتصادی . برای نمونه شهر قلعهگنج که الان بسیار توسعه یافته و متفاوت شده است؛ این کار با همکاری مهندس سعیدیکیا در بنیاد مستضعفان صورت گرفته است. ۵ – همکاری با تمام طیفهای سیاسی و شخصیتها. چهرههایی چون موحدی کرمانی، باهنر، ثمره هاشمی، محمدرضا پورابراهیمی، محمد مهدی زاهدی و … در کنار چهرههایی چون حجتی کرمانی، مرعشی، دعایی و برای توسعۀ کرمان کنار هم قرار گرفتند. ائمه جمعه شهرستانها و امام جمعه کرمان همه در کنار هم برای توسعه غیر سیاسی کرمان دست در دست هم قرار دادند.
البته کارهای دیگری هم در توسعه کرمان صورت گرفت که طرح از وظیفۀ این متن خارج است.
رزمحسینی چند حامی در کرمان دارد. اول مردم و عملکرد اوست؛ دوم حمایت آیتالله هاشمی رفسنجانی بود که دیگر نیست؛ سوم حمایت سردار قاسم سلیمانیست که ظاهراً رزمحسینی خود را وامدار فرماندۀ دوران دفاع مقدس خود میداند.
در یک نگاه منطقی باید گفت احتمالاً رحمانی فضلی وزیر کشور، استانداری پرکار و پیگیر و تلاشگر در حوزه جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی را برای خود امتیازی محسوب میکند؛ بنابراین اگر فشارهایی بر او نباشد و رزمحسینی هم علاقه به ماندن داشته باشد بعید است رحمانی فضلی علاقهای به تغییر رزمحسینی داشته باشد. چون او هم در سمت استاندار فقط علاقمند به خدمت در کرمان و مردم سرزمین مادریاش است.
اسدالله رازانی / کرمانشاه/ میماند اسدالله رازانی شانزدهمین استاندار کرمانشاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. از سال ۶۵ تا امروز؛ غیر از حجتالله دمیاد در دولت احمدی نژاد و ابراهیم رضایی بابادی در دولت روحانی که به ترتیب یک سال و حدود دو سال استاندار کرمانشاه بودند باقی استانداران که عبارتند از سیدعلی نکوییزهرایی، غلامرضا صحراییان، محمدحسین مقیمی، احمد ترک نژاد، مجید غفوری روزبهانی، دادوش هاشمی گل سفیدی، چهار یا کمی بیشتر استاندار بودهاند. حالا با این توضیحات میتوان گفت دولت دوم روحانی چندان علاقهای به تغییر استاندارش در کرمانشاه ندارد؛ چرا که او تازه به استان وارد شده و تغییر استاندار هزینههایی دارد که دولت ترجیح میدهد بیشتر کار کند تا اینکه درگیر رایزنیهای حاشیهای باشد. اما این به معنای تایید عملکرد رازانی در کرمانشاه نیست.
برخی منتقدان او در رسانهها نوشتهاند که: « دکتررازاني که دیگردريافته است اين استان را نميتوان با آمار و ارقام و گزارشهاي تكراري كه سرلوحه كار برخي مديران شده است و تنها با اين رويه سعی دارند مسند رياست و مسووليت را برای خود حفظ کنند، اداره نمود، بایستی خیلی پیشتر از این به هشدارهایِ دلسوزانِ این دولت توجه میکرد و از این مدیران برائت میجست، نه اینکه با اصرار برماندنِ مدیرانِ حساب پس داده و یا بازماندگانِ دولتِ قبل، با شرایط سختی مواجه شود . لذا اگر استاندار محترم به جای اهمیت دادن به تصویرسازیِ کینه توزانه بعضی اطرافیانش از بزرگان این استان و نیز از اصلاحطلبان منتقد، درصدد دمیدن روح تازه ای ازکار و تلاش در بخشهاي مختلف بر میآمد و با رها شدن از سيستم كنوني مديريتي به استفاده از افراد كارآمد و تحول گرا رو میآورد؛ دیگر نیازی به تقابلهای کلامی و تأکید بر سبقه سیاسی اش نداشت چرا که افکار عمومی خود به خوبی عملکردها را رصد کرده و به خوبی میتوانند درباره منشاﺀ اثر بودن افراد قضاوت نمایند.»
اما موافقان او هم از عملکرد رازانی راضی هستند و او را مدیری مدبر میدانند. موافقان دربارۀ او نوشتند: «رازانی در ابتدای ورود به کرمانشاه به شکل بسیار پخته و منسجم عمل نمود و با تعامل سازنده با گروههای مختلف و به ویژه اصلاح طلبان توانست تغییرات مدیریتی خوبی را در استان رقم بزند و برخی چهرههای بدون شناسنامه سیاسی را کنار زد و این قدم موثر بسیار مورد توجه قرار گرفت هرچند باز تعدادی از اصلاحطلبان که به دنبال سهم خواهی بودند متاسفانه در زمین حریف به بازی گرفته شدند و ایشان بدون توجه به مصالح عمومی و دولت همراه دلواپسان شدند.
شناسایی نقاط قوت استان برای سرمایهگزاری نیز از ویژگیهای رازانی است که با تشکیل تیمهای کاری مختلف میتوان گفت مثبت عمل نموده است و توانسته برای کرمانشاه که میتواند از قطبهای بی نظیر گردشگری کشور باشد برنامههای متنوعی تدارک ببیند تا شاید این استان را به حد و اندازهای که در گردشگری باید باشد برساند.»
رازانی با افرادی که در تغییر و تحولات استان نقش اساسی دارند ارتباطات خوبی دارد. این نکته میتوان ضرب نفوذ او و امکان ادامۀ حضور او در کرمانشاه را هموارتر کند. رازانی در گمانهزنیها جزو استاندارانی است که خواهد ماند. دستکم برای دو سال دیگر. و این ماندن ربطی به صدای سوت قطار ندارد!
سیدموسی خادمی / کهگیلویه و بویراحمد/ میرود
سیدموسی خادمی نوزدهمین استاندار کهگیلویه و بویراحمد بعد از انقلاب است. هیچ استانداری در این استان بیش از ۴ سال ماندگار نبوده است خادمی هم احتمالا از این قاعده مستثنی نخواهد بود. اردیبهشت سال گذشته موضوعاتی مطرح شد مبنی بر اینکه فرماندار تهران قرار است استاندار استان بشود. عیسی فرهادی فرماندار تهران چیزی در این باره نگفت اما خادمی این موضوع را تکذیب کرد و گفت: «تاکنون چنین چیزی را نشنیدهام و فعلا در استان ماندگارم.» و البته ماندگار هم شد.
اما امسال و بعد از انتخابات شایعه تغییر جدیتر شد. در رسانهها نوشتند که: «بحث تغییر استاندار کهگیلویه و بویراحمد در دو سال اخیر بارها در فضای رسانهای کهگیلویه و بویراحمد مطرح بوده که هر بار نیز این تغییر که مورد حمایت بخشی از اصلاح طلبان کهگیلویه و بویراحمد هست رخ نداده است. اکنون برخی گمانه زنیها و تحلیلها از خداحافظی سید موسی خادمی با استانداری کهگیلویه و بویراحمد خبر میدهد که وی در دولت دوازدهم دیگر استاندار کهگیلویه و بویراحمد نخواهد بود. هرچند که گزینه های مطرح زیادی برای کرسی استانداری کهگیلویه و بویراحمد مطرح است اما در حال حاضر نام دو چهره بیشتر مطرح شده؛ یکی از گزینههای این روزهای استانداری کهگیلویه و بویراحمد فتاح محمدی مدیرکل سیاسی امنیتی استاندار کهگیلویه و بویراحمد است که رئیس ستاد انتخابات کهگیلویه و بویراحمد در دو انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری دوازدهم را بر عهده داشته است.
هادی زارعپور مدیرکل فعلی آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد از دیگر گزینههای کرسی استانداری کهگیلویه و بویراحمد است که نامش برای کرسی استانداری مطرح است.
برخی دیگر دو چهرۀ دیگر را به عنوان گزینه معرفی کردهاند. سید رضا توفیقی رئیس ستاد روحانی و سید ضیاء الدین هاشمی دو گزینۀ بعدی هستند. البته گاه وزارت کشور فردی را در نظر میگیرد که در هیچکدام از نظرسنجیها نیامده است.
حسن صادقلو / گلستان/ میرود
تا کنون هفت استاندار برای استان گلستان از زمان تاسیس آن انتخاب و منصوب شدند. سید ابراهیم دراز گیسو، علی اصغر احمدی، هاشم مهیمنی، علیمحمد شاعری، یحیی محمودزاده، جواد قناعت، حسن صادقلو و حال بهنظر میرسد باید منتظر هشتمین استاندار گلستان باشیم .
معمولا گمانه زنیها در خصوص نام گزینههای مورد نظر استانداری در رسانهها و فضای مجازی شتاب بیشتری دارد و هر از گاهی برخی افراد نامشان برای تصدی این مقام مهم برده میشود؛ اما در این میان برخی نیز خودشان به عنوان بازارگرمی بدشان نمیآید که اسمشان را مطرح کنند .برخی سایتها این نامها را به عنوان گزینههای اصلی برشمردهاند: سید عبدالله میراکبری، محمد رضا صالحی، عبدالرضا شهبازی، سید نجیب حسینی، احمد مجیدی، علی اصغر طهماسبی، محمدرضا خباز، سید سبحان حسینی حیدرآبادی.
برخی دیگر نامهای دیگری که عبارتند از: مجتبی انوری، علی اصغر طهماسبی، محمد رضا صالحی، حسینقلی قوانلو، حبیب الله دهمرده، سید طه هاشمی. بهنظر میرسد با فشارهایی که به حسن صادقلو از طرف اصلاحطلبها وارد شد، آن شور و انگیزه پرطمطراقی که سال ۹۲ برای انتخاب استاندار بومی وجود داشت، الان نیست و اکنون دنبال افراد متخصص و متعهد هستند که بتواند گره از کار مردم گشاید.
لازم به ذکر است که سال ۹۵ هم شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان گلستان با صدور بیانیهای در انتقاد از عملکرد صادقلو استاندار گلستان، خواهان تغییر در مدیریت اجرائی استان شد.
محمدعلی نجفی / گیلان/ میرود
از ۲۷ بهمن ۵۷ یعنی زمان حضور حبیبالله دوران در دولت موقت که یک سال استاندار گیلان بود تا امروز که محمدعلی نجفی چهاردهمین استاندار گیلان بوده است؛ هیچ استانداری غیر از سید علیاکبر طاهایی در دولت ششم (او پیشتر استاندار مازندران از ۲۳ آبان ۱۳۸۸ تا ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ در دولت دوم احمدینژاد بودهاست)؛ و مسعود سلطانیفر (استاندار دولت اول احمدینژاد به مدت ۴ سال) هیچکدام از استانداران به ۴ سال نرسیدهاند.
در باره عملکرد استاندار گیلان گفتنیها بسیار است. اما در شرایطی که رییس جمهور در شعارهای انتخاباتیاش از اصلاح کابینه سخن گفته است، تغییر استاندار گیلان محتمل به نظر میرسید. حال باید این سوال را پرسید، جانشین دکتر نجفی در استانداری گیلان چه کسی می تواند باشد؟
برخی از گزینههایی که رسانهها در استان گیلان مطرح میکنند عبارتند از: کیوان محمدی؛ محمدجعفر علیزاده؛ محمد حسن اصغریان؛ هادی حق شناس؛ سید احمد حسینی؛ ابوذر ندیمی.
برخی دیگر از رسانهها گزینههای دیگری را مطرح کردهاند که عبارتند از: رضا مسرور، محسن باقری چناری، محمدعلی (کیوان) محمدی، محمد احمدیپور.
حال باید دید که بعد از محمدعلی نجفی چه کسی سکان استانداری گیلان را در دست خواهد گرفت. اگرهم نجفی در این استان بماند؛ حتماً کمتر از یک سال تغییر خواهد کرد.
هوشنگ بازوند/ لرستان/ میرود
تیر ۹۶ نماینده مردم پلدختر و معمولان در مجلس از عملکرد ضعیف استاندار لرستان انتقاد کرد و گفت: اعتراض مردم استان نسبت به عملکرد وی را به وزیر کشور اعلام کردهایم. سید حمیدرضا کاظمی در خصوص وضعیت استان لرستان به عنوان پایلوت اقتصاد مقاومتی، اظهار داشت: استان لرستان با توجه به اینکه با مشکل بیکاری به طور جدی روبه رو است، اقداماتی که استاندار انجام میدهد از نظر افکار عمومی یک کار تبلیغاتی است. وی با بیان اینکه وزیر کشور به عنوان وزیر معین دولت در استان لرستان به عنوان پایلوت اقتصاد مقاومتی، در استان حضور پیدا می کند، بیان داشت: اعتقاد ما این است که کار خاصی در استان لرستان انجام نشده و این اعتراض را به وزیر کشور در موضوع با وضعیت مدیریت لرستان اعلام کردهایم که مدیریت استان نتوانسته است کار موثری در حوزه اشتغال، تولید و توسعه استان انجام دهد. وی گفت: درخواست ما از معاون اول رئیس جمهور این است که کارگروه ویژهای برای توسعه لرستان را در نظر گیرند و مراتب نگرانی مجمع نمایندگان استان را نیز به وزیر کشور اعلام کردهایم.
تیرماه ۹۵ در خبرها آمد که ۷ تن از نمایندگان مردم لرستان در خانه ملت، در تذکر کتبی خود به رحمانی فضلی «وزیر کشور» از عملکرد استاندار لرستان انتقاد کردند و از او خواستند تا اقدامات صورت گرفته توسط بازوند را مورد بررسی قرار دهد.
در مدت حضور بازوند در لرستان او تاکید بر جذب سرمایهگذار در بخش خصوصی داخلی و خارجی داشته است؛ حالا باید گفت چقدر شخص استاندار در این مورد تلاش کرده است؛ او ممکن است در ساختار مدیریتی و در تعریفی که از استاندار داریم وظیفهای در این مورد نداشته باشد؛ اما کار هدایت استان به سمت احترام به سرمایهگذار و تلاش برای جذب آن؛ حتماً وظیفه استاندار است. بازوند پاسخ بدهد که غیر از روابط خوب و حسنه با مردم و مسئولان چه کار کرده است؟ او که استانش جزو سه استان پایلوت اقتصاد مقاومتی است غیر از گلایه از بانکها به خاطر همراه نبودن، چه کرده است؟ استاندار باید بتواند با رأیزنیهای مختلف و همراهی با نمایندگان ولیفقیه، ائمه جمعه، چهرههای شاخص استان؛ مجمع نمایندگان و نمایندگان ادوار استان؛ تغییراتی اساسی در استان شکل بدهد. آیا در لرستان این اتفاق افتاده است؟
او در مرداد ۹۶ و در جلسه ستاد اقتصاد مقاومتی استان لرستان گفته بود:«از مانعتراشی برخی مدیران دستگاههای اجرایی در تحقق اقتصاد مقاومتی گلایه دارم؛ و از عملکرد آنها ناراضی نیستم. او با انتقاد از مانع تراشیهای برخی مدیران در تحقق اقتصاد مقاومتی هم گفته بود: برای تامین اعتبار جهت ایجاد این تعداد شغل تکیه به اعتبارات ملی کافی نیست و باید در این زمینه سرمایهگذاری در بخش خصوصی را تقویت کنیم؛ متاسفانه برخی مدیران در واگذاری پروژهها به بخش خصوصی مانع تراشی میکنند که سبب ایجاد فرصتسوزی در استان میشود.»
اینها موضوعاتی است که بیشتر شبیه به شانهخالی کردن در برابر کمکاریهاست.
اما جالب اینجاست که بازوند در مصاحبهای گفته بود که: «بیشتر از ۴ سال به عنوان استاندار نمی مانم. او گفته: «این تصمیم را دولت میگیرد، اما به نظرم ماندن در لرستان دیگر کافی است، چرا که در این چند سال برای توسعه لرستان توان زیادی در جهات مختلف گذاشتم که به نظرم کافی است و لذا در دولت بعدی حتی اگر خواهان ادامه حضورم به عنوان استاندار در لرستان باشند، در لرستان نمیمانم».
خطاب به استاندار لرستان باید گفت که پایلوت شدن یک استان فرصتی است استثنایی که تمام مدیران کشور موظف هستند با آن همکاری کنند. این یک حکم حکومتی است! حکمی که دستور توسعه در آن است؛ چطور مدیری در استان شما کم کاری میکند و شما هنوز دست به کار برکناری آن نشدید!؟
به هر حال باید گفت احتمالاً یکی از گزینههایی که برای استانداری همدان در نظر گرفته شده هوشنگ بازوند است که با توجه به عملکرد اقتصادیاش در لرستان، و استفاده نکرده از فرصت پایلوت شدن این استان و اجماع همه برای تغییرات اقتصادی در این استان؛ آیندۀ خوبی را برای همدان رقم نخواهد زد.
ربیع فلاح جلودار / مازندران/ میرود
ربیع فلاح جلودار به عنوان بیست و یکمین استاندار مازندران اگرچه عملکرد مثبتی در این استان نداشته، اما در کنار سید علیاکبر طاهایی که دو دوره استاندار مازندران بوده، رکورددار حضور در این استان در مقام استاندار است.
دربارۀ او در رسانههای بومی مطالبی مطرح شده برخی از آنها معتقدند: «موضوع ساماندهی زباله، عدم استفاده از ظرفیت مناسب گردشگری، دستاندازیهای جدی که به محیط زیست مازندران میشود، نامناسب بودن وضعیت راههای استان مازندران، عدم رسیدگی مناسب به وضعیت روستاهای استان مازندران، عدم تکمیل بسیاری از پروژههای بر زمین مانده، وضعیت نامناسب اشتغال در سطح استان، عدم بهکارگیری نیروهای توانمند در حوزههای مختلف استانی و عدم بهکارگیری از ظرفیت نخبگان در توسعه استان و نداشتن برنامه مدون برای رفع مشکلات فعلی استان از جمله نقدهای دلسوزانهای بود که گاهی در رسانهها مطرح میشد و این نقدها همچنان به ربیع فلاح وارد است و همچنان مشکلات در استان پابرجا است».
نقد نسبت به عملکرد ربیع فلاح در استانداری مازندران حتی در جلسه مطبوعاتی معاون علمی و فناوری رئیس جمهور نیز کشیده شد و خبرنگار رسانه دولت از عدم ساماندهی پسماند در استان و مشکلاتی که گریبانگیر طبیعت مازندران شده و اقداماتی که رضایتکننده نیست، انتقاد کرد. از طرف دیگر نکتههایی که نماینده ولی فقیه در خطبه نماز جمعه استان مازندران مطرح کرده نشان میدهد که اقدامات مطرح شده مدیران استانی در ارتباط با توسعه چندان مورد رضایت نیست و مازندران نیاز به مدیران جهادی دارد.
اما رسانهها میگویند: «ربیع فلاح پس از برگزاری انتخابات به حضور مجدد خویش در استانداری مازندران بسیار امیدوار بود و حتی در شواری اداری در بابلسر با صراحت اعلام کرده است که میماند و تغییراتی در استان مازندران اعمال میکند.»
حالا یکی دو روزی هست که شایعۀ برکناری ربیع فلاح مطرح است که اینها در حد گمانهزنیست.
اما یکی دیگر از نقدهایی که به عملکرد استاندار مازندران وارد است مسالۀ روابط عمومی و ارتباط با رسانههاست. رسانههای بومی نوشتهاند که: «احمد مظفری؛ مدیرکل روابط عمومی استانداری و پیش از انتصاب از چهرههای منصوب به اصلاح طلبان بود که بعد از رسیدن به جایگاه فعلی ماهیتش را دگرگون کرد و در جایگاه اصولگرایی دو آتشه قرار گرفت. سیاستهای وی موجب شد که تقریباً تمامی رسانههای محلی مازندران (جز تعدادی انگشت شمار که منافع خاصی دارند) رودروی ربیع فلاح قرار بگیرند. وی از زمان آغاز به کارش حتی یک نشست رسانهای در جایگاه سخنگوی استانداری نداشته و بیشتر حکم کمک راننده استاندار را دارد تا مدیرکل روابط عمومی». (پایگاه خبری «عبارت» ۲۷ مرداد۱۳۹۵).
محمود زمانی قمی/ مرکزی / میماند
به گزارش آفتاب صبح؛ محمود زمانی قمی از اردیبهشت ۹۴ در استان مرکزی است. حضوری که با حاشیه آغاز شد. کشمکش انتخاب زمانی قمی برای این استان از زمانی آغاز شد که محمد حسین مقیمی، استاندار سابق استان مرکزی به معاونت سیاسی وزیر کشور در دولت یازدهم منصوب شد. از آن روز به بعد گمانهزنیهای زیادی در مورد استانداری استان مرکزی در محافل سیاسی رونق گرفت.
سرانجام محمود زمانی قمی توانست به عنوان استاندار جدید استان مرکزی از هیأت وزیران رأی اعتماد بگیرد. رئیس جمهور در این جلسه در توصیف استان مرکزی اظهار داشت؛ استان مرکزی به لحاظ صنعتی، ترانزیتی و فرهنگی از موقعیت ویژهای برخوردار است.
در اولین واکنش در پی معرفی محمود زمانیقمی به عنوان گزینه پیشنهادی استاندار مرکزی از سوی وزارت کشور به هیئت دولت، جمعی از افراد با تجمع در مقابل درب استانداری مرکزی نسبت به این انتخاب واکنش نشان داده و اعتراض خود را اعلام کردند.
دومین واکنش مربوط میشد به حجت الاسلام والمسلمین دری نجف آبادی نماینده ولیفقیه و امام جمعه اراک ایشان از دولت گلایه داشت که چرا با وی در این باره مشورت نشد؛ او در جلسه معارفه هم حضور نیافت.
حاشیهها اما همه بر طرف شد و زمانی قمی الان دو سال است که در استان مرکزی حضور دارد.
توجه به فعالیتهای سازنده؛ رفتار بدون حاشیه و مدبرانه؛ و ارتباط با حجت الاسلام والمسلمین دری نجف آبادی و برخی از ۷ نمایندگان مجمع نمایندگان استان مرکزی اسباب این را فراهم میآورد که زمانی قمی حداقل دو سال دیگر در استان بماند.
جاسم جادری / هرمزگان / میرود
جاسم جادری هفدهمین استاندار هرمزگان و سه دوره نماینده مجلس بوده است. سید مصطفی ذوالقدر نماینده شرق استان هرمزگان جادری در مورد جادری میگوید: شاید بنده در بعضی از موارد با آقای جادری اختلاف داشته باشم؛ اما در کل عملکرد ایشان را خوب و مثبت ارزیابی میکنم و ایشان با ارتباطات مرکز پیگیر حل بسیاری از مشکلات استان هستند و در موضوع گاوبندی با تمام توان ایستاد و هزینه داد و اعتقاددارم مدیران دولتی در هرمزگان تمام تلاش خود در جهت حل مشکلات مردم را انجام میدهند و موانعی هم وجود دارد که وظیفه ما رفع این موانع است.»
منقدان جادری میگویند: سالی از حضور جاسم جادری در سمت استاندار هرمزگان گذشته است با این حال عملکرد وی و مدیرانش چندان مورد رضایت بخشی از نخبگان، نمایندگان ،احزاب روزنامه نگاران و شخصیت های سیاسی نیست.این نارضایتی صرفا معطوف به طیف مستقل و اصولگرا نیست و جادری توفیق چندانی در همراهی بزرگان اصلاح طلب و اعتدالیون استان کسب نکرده و اینان نیز در ابتدای شروع بکار دولت دوازدهم خواستار تعویض وی هستند. فاصله گرفتن جادری از طیف اصلاح طلب استان در ابتدای حضورش و اشتباه محاسباتی در انتخاب مدیران و مشاوران بخش رسانه ای و روابط عمومی که مورد اعتراض طیف اصلاح طلب استان بود آغاز شد. این روند طی چهار سال گذشته ادامه پیدا کرد و روابط عمومی استانداری با درگیریهای غیر ضروری بخصوص با یکی از نمایندگان نشان داد که استاندار در این زمینه عملکرد ناموفقی داشته و چه بهتر بود نصایح بخش بزرگ رسانهای اصلاح طلب استان را در نظر میگرفت. جالب اینجاست که جاسم جادری بارها از عملکرد رسانههای رقیب دولت نظیر صداوسیمای هرمزگان انتقاد کرده و از اینکه توفیقات دولت را در هرمزگان پوشش نمی دهند گلایه کرده است که البته امری عجیب و غریبی نیست، اما نکته اینجاست که چرا استانداری از جراید مهم اصلاح طلب استان فاصله گرفته است. استاندار هرمزگان سال گذشته در یک نشست مطبوعاتی بیان داشت: معتقدم از طرف دولت کسی حرف نمیزند و دفاع نمیکند که این موضوع بیانگر آن است یا رسانه نداریم یا امکاناتمان کم است یا امکانات تبلیغی مؤثری نداریم. جادری گفته: از این موضوع گلهمندم که چرا مدیران گزارش کاری از عملکرد خود نمیدهند و از آنها خواستم عملکرد خود را براساس واقعیت ارائه دهند تا دولت مورد هجوم و قضاوت غیرمنصفانه قرار نگیرد. حال باید از وی پرسید آیا به ارزش مطبوعات اصلاح طلب و همسو با دولت پی بردهاید یا همچنان در بر یک پاشنه میچرخد؟ عملکرد رسانهای استانداری به سبب نگاه خاص استاندار به عدهای و بی اهتمامی به بدنه اصلی مطبوعات همسو با دولت اگر همچنان ادامه یابد ضرر اصلی را استانداری خواهد برد که از نظرات طیف نخبگان همسو با دولت بهره نمی برد و در تنگناها بی یاور خواهد ماند. ازسویی عملکرد نسبتا ضعیف استانداری در این چند ساله قابل اعتناست و اگر نگاهی به جراید بیندازیم به جز تمجید جناب ذولقدر نماینده شرق استان از عملکرد استاندار عملا تحسینی مشاهده نمیشود. در مجموع ضعف عملکرد استانداری تنها معطوف به حوزه رسانهای نمی شود، اما اینکه نماینده عالی دولت در استان تعاملی با مطبوعات اصلاح طلب نداشته را باید یک ضعف بسیار مهم انگاشت که البته نباید از نگاه ریٸس جمهور محترم دور بماند.»
احمد مرادی نماینده مردم بندرعباس هم گفته: استاندار باید فردی بومی، توانمند و همراه با دولت باشد و چنین گزینههایی را در استان کم نداریم.
اما جادری در مورد کارنامۀ خود میگوید: کسب رتبه اول اقتصاد مقاومتی، رتبه سوم کارگروه رفع موانع تولید، رتبه نخست جذب اعتبارات صندوق توسعه ملی، قرار گرفتن در بین پنج استان برتر کشور در تکمیل پروژه های عمرانی، رتبه نخست درآمدهای گمرکی و کسب رتبه نخست بنادر استان در ترانزیت خارجی از موفقیت های این استان در دولت تدبیر و امید بوده است.
با این حال جادری در هرمزگان نخواهد ماند؛ اما بعید است از جرگۀ استانداران دولت کنار برود!
محمدناصر نیکبخت/همدان/میرود
از همان ابتدای حضور نیکبخت در همدان؛ «شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان همدان» با انتشار بیانیه از انتصاب او به عنوان استاندار همدان انتقاد کرد.
نیکبخت دی ماه سال گذشته در جلسه قرارگاه اقتصاد مقاومتی استان همدان گفته بود: «برخی در برخورد با سرمایه گذاران معتقدند کسی نباید نان بخورد و خمیره درستی ندارند؛ این انسان های تنگ نظر و کثیف که امروز مانع سرمایه گذاری می شوند در زمانی هم که همدان از ارز هفت دلاری استفاده نکرد، حضور داشتند و خداوند تمام این افراد را که مانع اشتغال می شوند، لعنت کند.»
آیا واقعیت همدان این است!؟ همدان در تمام دورهها به گونهای گرایش به اصولگراها داشته است؛ چهرههایی که برای همدان تصمیمسازی و تصمیمگیری میکنند هم اغلب از اصولگراها هستند! دولت تدبیر و امید توفیقی در همدان نداشت.
نیکبخت مانند بسیاری دیگر از استانداران بازنشست شده است؛ اگر قانون منع به کارگیری بازنشستگان، استثنا نداشته باشد؛ او باید برود؛ البته حاشیههایی از جمله اتهام تخلفات انتخاباتی در انتخابات اردیبهشت ماه سالجاری که به تبع آن نیکبخت به دادسرای کارکنان دولت احضار و تفهیم اتهام شده حمایت صفدر حسینی (نجومی بگیر) از او شاید ادامۀ راه در همدان را برای او تقریباً غیر ممکن کند.
نیکبخت از همدان میرود اما اصلاً نباید به این امیدوار بود که دولت همدان را در اختیار اصلاحطلبان قرار دهد؛ گزینههای دولت ممکن است در بهترین حالت میانهرویی اصولگرا باشد؛ البته گزینههایی هم از استانداران فعلی سایر استانها مطرح است که یکی از آنها هوشنگ بازوند است.
سید محمد میرمحمدی/ یزد/ میرود
سید محمد میرمحمدی یازدهمین استاندار یزد پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. یزد یکی از بیحاشیهترین استانهای کشور و توسعهیافتهترین آنهاست. یزدیها بیشتر به فکر کار کردن هستند تا حاشیهسازی؛ میر محمدی هم در این دوره بیشتر درگیر انجام امور روزمره بود تا اینکه به حاشیهها دامن بزند. او ممکن است عملکرد ویژهای در استان یزد نداشته اما واقعه بر ریل توسعه استان حرکت کرد و سعی کرد با رویهای اعتدالی امور را جلو ببرد.
اگرچه منتقدانش میگویند او چون در یزد نیست ممکن است با مشکلات به صورت ملموس مواجه نباشد اما باز این هم نتوانسته چندان برای او نقطۀ منفی باشد. میرمحمدی اگرچه ممکن است در یزد نماند اما به نظر از جرگه استانداران دولت دوازدهم خارج نخواهد شد.