• تاریخ: دی ۱۷, ۱۴۰۳
  • شناسه خبر: 39747

دَرد و دَرمان

اما صحبت من با بعضی از شماست که روی صندلی زرین برای سبقت بردن نامتون نشستید ، آیا خبردارید همین کارخانه های روی شما آرزوی زندگی سالم رو در این شهر پر گرد و غبار و از نفس افتاده تبدیل به یه حسرت کرده .

باید برای عکاسی از یک رویداد بزرگ به تهران می‌رفتم؛ همایش گلریزان انجمن خیریه مهرانه، ملجأ و پناهگاهی برای بیماران سرطانی که مهرانه چشم و چراغ و خانه امیدشان است.


اما نتوانستم در این مراسم شرکت کنم.
میان تمام روزمرگی‌های ما، دوستان، آشنایان و حتی اعضای خانواده‌ای هستند که از سرطان رنج می‌برند و سال‌هاست برای بهبودشان به هر دری زده‌اند.
اما صحبت من با بعضی از شماست که روی صندلی زرین برای سبقت بردن نامتون نشستید ، آیا خبردارید همین کارخانه های روی شما آرزوی زندگی سالم رو در این شهر پر گرد و غبار و از نفس افتاده تبدیل به یه حسرت کرده .
مردمی که از جون خودشون میگذرن تا روز به روز شما جون بگیرید و به دارایی های شما افزوده بشه . این ثروت و بخشیدنش برای شما عاقبت به خیری نخواهد داشت تا زمانی که عامل سرفه های شبانه پدری ۴۰ ساله در کُنج خانه ای نَمور هستید .
انشالله به زودی زود هزینه تامین خرید دستگاه رادیوتراپی مهرانه از محل(( کمک های مردمی ))تامین شود نه از خونبهایی که شما خواهید پرداخت .
تصویر بالا آلودگی شهر زنجان و نمای شهرک روی ۱۴۰۳/۱۰/۱۴

یادداشت شخصی /// مهدی الماسی

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست