- تاریخ: اسفند ۱۵, ۱۳۹۴
- شناسه خبر: 1343
بزرگا مردی که او بود
پیام ملت – غلامعلی رجایی در یادداشتی با ذکر نیکی ها و سخت کوشی های مرحوم آیت الله واعظ طبسی به بیان آخرین دیدار آیت الله هاشمی و حضور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بر بالین ایشان اشاره کرد و نوشت : دیشب از مشهدالرضا ب ...
پیام ملت – غلامعلی رجایی در یادداشتی با ذکر نیکی ها و سخت کوشی های مرحوم آیت الله واعظ طبسی به بیان آخرین دیدار آیت الله هاشمی و حضور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بر بالین ایشان اشاره کرد و نوشت :
دیشب از مشهدالرضا به تهران بازگشتم.
چهارشنبه عصردرمعیت آیت الله هاشمی به عیادت آیت الله طبسی که الآن اعلام شد به رحمت حق پیوسته به مشهد رفته بودم.آیت الله حاج سید حسن آقای خمینی وبرادرش حجت الاسلام والمسلمین سید یاسرخمینی که بسیار شبیه جوانیهای پدرمرحومش است هم دراین سفربا ما بودند.
پزشکان دربیمارستان به هاشمی گفتند مغزایشان کارنمی کند وریه و..از کارافتاده وهوشیاری بسیارپایین است. چهارشنبه ضمن عرض ارادت به فرزندان آیت الله آقا ناصر و دکترمصطفی به ناصرآقاگفتم به فلانی- اهل دلی که میشناسد- می گویم برای پدر دعایی بکند. تشکرکرد .
دیروز ازحرم به آن اهل دل تلفن زدم و گفتم برای شفا دعایی بکند. گفت به ناصربگو پدرش به زودی راحت می شود .گفتم این خبر را نمی توانم بدهم .ولی همان ش که فرمود و راحت شد.
مرحوم واعظ طبسی آدم بسیار بزرگی بود.
اقرارمی کنم تا قبل از ورود به مجمع درباره او شناخت مفیدی نداشتم مثل خیلی ها .ولی دراین چند سال که بارها با او ازنزدیک دیدارداشتم خیلی او را بزرگ دیدم.بسیارفروتن بود ومهربان وازهمه مهمتر وفادار به یاران امام.
در دوران غربت هاشمی که به لطف خدا از سال ۹۲ درحال برطرف شدن است! شجاعانه به رغم عدم تمایل بعضی ها درکنارهاشمی ایستاد وهروقت آیت الله به مشهد رفت درتعظیم ازاو سنگ تمام می گذاشت.دراستقبال، دربدرقه، درپذیرایی، درشرکت درجلسات هاشمی درتالار آیینه که گاه اصلاح طلبان هم بودند و.. به نمونه ای اشاره کنم.
صحنه ای که دردو سفرقبل برای هاشمی گفتم این بود که به اوگفتم آقای واعظ هنوز با تکیه ای سخت بردوعصا دربدرقه به زحمت سرپاایستاده تا هواپیما ازباند بلند بشود .هاشمی پرسید: خودت این را دیدی؟ تا گفتم آره. الان از پنجره دیدم ازشنیدنش بسیارمتاثرشد وچشمش را بست که اشکش را نبینم.
این احترام متقابل بود. وقتی مرحوم طبسی پس ازشرکت درجلسه مجمع وجلسه ای خصوصی پس از نمازصرف نهار که غالبا حدود ساعت دوونیم بود می خواست مجمع را ترک کند و برود آقای هاشمی درحرکتی بی مانند پا به پای او می ایستاد تا وی که بسیار بسیار آهسته راه می رفت – ده مترفاصله اتاق را با ماشین حدود پنج تاهفت دقیقه طی می کرد – سوار ماشین شود .این اواخر دیگر خیلی کندترازقبل راه می رفت.
یکبار شاهد اصرار او بودم که وقتی دید آقای هاشمی خیلی معطل راه رفتن اوست او را قسم داد برود ومعطل نماند و آقای هاشمی هم با لحن مهربان وخاصی به او گفت شما به وقت من کارنداشته باشید من اینجا هستم تا سواربشوید.
دیروز که گردشی درچند صحن کردم به خدمات بی مانند ش برای امام رضا وزوار غبطه خوردم . خدایش غریق رحمت کند.
شک ندارم امام رضا قدر زحمات بیش از سی و چند ساله شبانه روزی اش راخواهد دانست.
مرحوم طبسی درکنار شهید هاشمی نژاد وآیت الله خامنه ای از بزرگان مبارزه در خراسان ومشهد بود.
ایت الله هاشمی دربیمارستان درباره او حرف خوبی زدند و گفتند جای او را کسی پرنخواهد کرد.حق همین است.
برای شادی روح وعلو مقامش فاتحه ای بخوانیم وهدیه نماییم.