- تاریخ: تیر ۱۶, ۱۳۹۷
- شناسه خبر: 7318
کودکان با کنجکاوی در جستوجوی پدیده جدید هستند
کارشناس ارشد روانشناسی گفت: کودکان از طریق کنجکاوی درجست و جوی یک پدیده جدید هستند. به عبارت بهتر کنجکاوی برای آنها ابزاری جهت آموختن بهتر مسایل است. رباب فرهادیان در گفتگو با پیام ملّت – اظهار کرد: مبالغه آمیز نخواهد بو ...
کارشناس ارشد روانشناسی گفت: کودکان از طریق کنجکاوی درجست و جوی یک پدیده جدید هستند. به عبارت بهتر کنجکاوی برای آنها ابزاری جهت آموختن بهتر مسایل است.
رباب فرهادیان در گفتگو با پیام ملّت – اظهار کرد: مبالغه آمیز نخواهد بود اگر بگوئیم تربیت صحیح کودکان وآشنایی با خصیصه های رفتاری آنها سخت ترین کار برای هر والدینی است . گرچه در این میان آشنایی با ویژگیهای رفتاری آنها رهگشای بسیاری از مسایل خواهد بود.
وی با اشاره به اینکه کشف و جستجوی محیط اطراف از ویژگیهای ذاتی رفتار کودکان است چیزی که بعدها با بزرگتر شدن کودک، نام کنجکاوی به خود میگیرد، عنوان کرد: نوزاد از همان روزهای ابتدایی زندگی با استفاده از حواس طبیعی خود از راه دیدن و شنیدن، همچنین لمس محیط اطراف خود امر شناسایی را آغاز می کند.
این روانشناس ادامه داد: بعدها با مجهز شدن کودک به ابزار زبان او از روش سوال کردن برای ابراز کنجکاوی خود بهر میگیرد. بی شک سوال کردن یکی از قویترین ابزارهای تفکر عاقلانه و منطقی است. کارکرد اساسی سوال کردن تا حدی است که یکی از ویژگیهای انسان از همان نوزادی، حس کنجکاوی و پرسش است اما به جای رشد و تقویت آن، این حس عمیق و روشنگرانه به دلیل تربیت نادرست، بیحوصلگی و نداشتن حس مسئولیت در مقابل فرزندان از همان کودکی سرکوب میشود.
برخی والدین به جای اینکه خوشحال باشند فرزندشان مراحل رشد خود را به سلامت طی می کند، از سوالات فرزند خود کلافه شده و تصور می کنند کودکشان فضول است و به هر چیزی کار دارد، وی با بیان این مطلب بیان کرد: در حالی که او با پرسش در حال یادگیری و شناخت دنیای اطراف خود است. کودکان از طریق کنجکاوی درجست و جوی یک پدیده جدید هستند. به عبارت بهتر کنجکاوی برای آنها ابزاری است جهت آموختن بهتر مسایل.
این روانشناس زنجانی از تقویت جنبه کنجکاوی کودکان برای سودمندی در موفقیت و سعادتشان سخن به میان آورده و افزود: هر چند باید برای دامنه کنجکاوی آنها متناسب با رشد و توانیی ذهنیشان یک مرز درست کنیم. بررسی رشد رفتاری در کودکان نشان می دهد که کنجکاوی آنها در سه ماهگی تا شش ماهگی معمولا در حول و حوش یک متر است. از شش ماهگی تا نه ماهگی معمولا در پیرامون خودشان در یک اتاق معمولی در فضایی دو، سه متری دنبال چیزهای جدید می گردند. از نه ماهگی تا دوازده ماهگی کنجکاوی آنها از این فراتر رفته و دوست دارند در خارج از محدوده پدر و مادر کنجکاوی و جست و جو کنند و بعد از آن، از یک سال تا یک و نیم سال، کودک دوست دارد کاملا در خارج از محدوده پدر و مادر کنجکاوی کند.
فرهادی اظهار کرد: بنابراین اگر میخواهیم کنجکاوی کودک خود را تقویت کنیم باید به این ویژگیها توجه کرد. برای نمونه در این فاصلهها به تناسب سن آنها وسایلی قرار دهیم که در معرض نگاه آنها قرار گیرد.
وی با اشاره به اینکه از طرف دیگر کودک به طور طبیعی دوست دارد به هر چیزی دست بزند و از آنجایی که هنوز مفهوم خطر برای او شکل نگرفته لذا در این خصوص احساس ترس هم ندارد، گفت: بنابر این برای پرهیز از این بکن، نکنها و این محدودیتها والدین باید مرزهایی را لحاظ کنند برای مثال وسایل پرخطر را دور از دسترس کودکان قرار دهند. (تعیین حد و مرز برای کودک) این کار باعث می شود کودک برای بازی کردن به ناچار به اتاق خودش رفته و کنجکاوی را با کشف وسایل خود که امنتر هستند ارضا کنند. این امر کمک میکند کودک باثباتتر، قانون مدارتر و مطیعتر بار بیاید.
این روانشناس با بیان اینکه معمولاً از دو سالگی به بعد برای کنجکاوی بچهها قانون گذاشته میشود، عنوان کرد: مثلا میگوییم قانون استفاده از وسایل خطرناک. برای مثال در مورد استفاده از قیچی والدین باید قانون مشخصی را برای کودک تعریف کنند تا او بفهمد که نمیتواند در همه شرایط و بدون نظارت والدین کنجکاوی خود را بیان کند.
وی اضافه کرد: گاهی اوقات برخی از والدین این احساس را دارند که اگر اجازه ندهند بچهها به چیزی دست بزنند ممکن است عقدهی بار آیند. در این صورت اگر نیاز به کنجکاوی آنها را برآورده کنیم، کودک پرتوقع بار آمده و دوست دارد به هر چیزی دست بزند و بعدا برای والدین و اطرافیان مشکل ایجاد می شود. برای اینکه کنجکاوی بچه ها را در یک قالب علمی پیاده کنیم باید این قانون را از دو سالگی با گذر از شش مرحله به کودک آموزش داد؛ مرحله اول اینکه کودک باید آماده باشد تا با والدین خود ارتباط برقرار کرده و قانون را درک کند.
فرهادی با بیان اینکه در مرحله دوم باید اسم قانون را به بچه بگوییم؛ برای مثال، قانون عبور از خیابان، افزود: در مرحله سوم قانون را به صورت جزیی بیان کنیم. برای مثال برای توضیح قانون بالا میگوییم، دست خود را به من بده، حال ابتدا سمت چپ را نگاه کرده، حرکت میکنیم و بعد سمت راست را نگاه میکنیم اگر ماشینی ندیدیم آهسته به آن طرف خیابان میرویم. بنابراین او میفهمد با اجرای قانون میتواند از خیابان عبور کند.
در مرحله چهارم اگر کودک به آنچه گفته شد عمل کرد به او امتیاز میدهیم، وی با بیان این جمله اظهار کرد: اگر قانون را اجرا نکرد او را تنبیه میکنیم. اگر آن مورد پرخطر بود از تنبیههای خشنی مانند محروم کردن و یا زمان سکوت استفاده میکنیم اما اگر رفتار بدش از مواردی بود که کودک قصد داشته صرفا مورد توجه قرار گیرد و عمدی در کار نبوده میتوان از تنبیههای سبکی مانند جبران کردن آن خطا، گرفتن امتیاز و یا نادیده گرفتن رفتار او استفاده کرد. در مرحله ششم نیز وقتی ما مراحل اجرای قوانین مربوط به کنجکاوی را در هر زمینهای برای کودکان توضیح دهیم، او یاد میگیرد که میتواند انتخاب کند اما صرفا طبق قوانینی که والدین برایش در نظر گرفتهاند.