• تاریخ: مرداد ۱۸, ۱۳۹۷
  • شناسه خبر: 7778

خبرنگار تنهاست

مریم میرحسینی- اکنون که به سال هایی که در حرفه روزنامه نگاری گذشت، نگاه می کنم، شاید کمتر احساس واقعی خبرنگار بودن را داشتم. یادم هست، سال۹۳ که در سرپرستی روزنامه همشهری استان قزوین کار می کردم‌، در یک روز سرد زمستانی کس ...

مریم میرحسینی- اکنون که به سال هایی که در حرفه روزنامه نگاری گذشت، نگاه می کنم، شاید کمتر احساس واقعی خبرنگار بودن را داشتم. یادم هست، سال۹۳ که در سرپرستی روزنامه همشهری استان قزوین کار می کردم‌، در یک روز سرد زمستانی کسی با تحریریه تماس گرفت.

کارگر کارخانه کنتورسازی بود. می گفت؛ کارگران اعتصاب کردند؛ اما هیچ کس همراه آن ها نیست، کسی حتی از آنان حرفی نمی زند. می گفت؛ خبرگزاری ایلنا که برای کارگران است، حتی با فشار مدیر عامل  جوان که کارخانه را به عنوان کادوی تولد هدیه گرفته بود، خبر اعتصاب را، از رسانه حذف کرده است. یادم هست گزارش دیگری می نوشتم. آن را کنار گذاشتم و چون و چرای اعتصاب کارگران را پیگیری کردم.

آن روز گزارشی از کارگران کنتورسازی نوشتم و برای چاپ فرستادم. هر چند آنچه چاپ شد، بخشی از نوشته های من بود‌. چند روز بعد چند مرد با یک بسته شکلات به دفتر همشهری آمدند و از من برای گزارشی که نیمی از آن سانسور شده بود، تشکر کردند. هنوز مزه شیرین آن شکلات زیر زبانم هست. این یکی از روزهایی بود که احساس واقعی خبرنگار بودن داشتم؛ اما این شیرینی دیری نپایید و خیلی زود تمام تحریریه چمدان برداشتیم و به اجبار از همشهری خداحافظی کردیم. اما کسی نبود برای ما خبری بنویسد و گزارشی تهیه کند.

کسی حتی همراه دلمان نشد و حتی خانه ای که به نام مطبوعات ساخته شده بود، همراه ما نشد. این زمان بود که فهمیدم، خبرنگار تنهاست‌. دیگر نه از کسی توقعی داریم نه درد دلمان را برای کسی می گوییم. آرام و بی صدا در این حرفه پایمردی می کنیم و به راه خود ادامه می دهیم. نه از حقوق کم می گوییم، نه از نبود امنیت شغلی. نه بیمه می خواهیم و نه حتی از رفتار مسئولان با خودمان گلایه می کنیم. ما تنها، خبرنگار هستیم.

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست