- تاریخ: دی ۱, ۱۳۹۷
- شناسه خبر: 10310
در آثارم با مخاطب ارتباط برقرار می کنم
اسدالله قربان زاده ؛ پیام ملّت – علاقه او به مجسمه سازی چیزی نبود که در حرف خلاصه شود. او مرد عمل است و در این راه دید آکادمیک دارد. دوست داشت، روزی مجسمه هایی در سطح مجسمه سازان مطرح اروپایی بسازد. این هنرمند بهتر ...
اسدالله قربان زاده ؛ پیام ملّت – علاقه او به مجسمه سازی چیزی نبود که در حرف خلاصه شود. او مرد عمل است و در این راه دید آکادمیک دارد. دوست داشت، روزی مجسمه هایی در سطح مجسمه سازان مطرح اروپایی بسازد.
این هنرمند بهتر از هر کس دیگری می دانست که باید تحصیلات دانشگاهی در این رشته داشته باشد تا از مکتب اساتید صاحب نام بهره ها ببرد. با کوله باری از علاقه و پشتکار رهسپار باکو می شود.
شهری که قدمتی طولانی در هنر دارد. موسیقی تا مجسمه سازی در این شهر تاریخی قدمتی به وسعت تاریخ دارد.
هنوز هم حس کنجکاوی برای ساختن مجسمه در وجود او موج می زند و حالا با تجربه ای فراوان به زنجان آمده تا کارهای نو و بدیع انجام دهد، اما افسوس که هنوز در دیارش هنر او به دلیل ناآشنا بودن مدیران شهری با هنر فاخر مجسمه سازی ناشناخته مانده است.
علی چراغی، دانش آموخته دانشگاه هنر باکو در گفتگو با «پایگاه خبری – تحلیلی پیام ملّت» از خودش و مسیری که پیموده است، می گوید:
چرا مجسمه سازی؟
زندگی در خانواده ای که همگی از هنر برخوردار بودند، من را هم به این وادی کشاند. خانواده من ذاتا هنری بودند و من نیز از بچگی به کارهای هنری علاقه نشان دادم. پدرم نجار بود و کار با ابزار آلات این حرفه را دوست داشتم. اوج علاقه من به مجسمه سازی از کارتون بچه های آلپ شروع شد. در این کارتون«لوسین» کوچک مجسمه درست می کرد و من با دیدن کارهای او کم کم علاقه را در خودم دیدم.
اولین استاد مجسمه سازی شما چه کسی بود؟
«ناصر هوشمند وزیری» اولین استاد من که در آن زمان از موسسان انجمن مجسمه سازان ایران در این رشته بود. او اهل همدان و بزرگ شده تهران بود و حضو در کلاس های او بر علاقمندی من به مجسمه سازی افزود. تصمیم گرفتم برای کسب تجربه بیشتر در دوره های مختلف و نیز دوسالانه های مجسمه سازی شرکت کنم.
چرا برای ادامه تحصیل به جمهوری آذربایجان رفتید؟
علاقه به ساخت مجسمه های به سبک آثار کلاسیک در من بیشتر بود و تصمیم داشتم، برای ساختن متدهای جدید خارج از کشور هم که شده تحصیل کنم. در سال۲۰۰۸ برای شناخت جمهوری آذربایجان به این کشور یک سفر توریستی داشتم. در آنجا با دیدن سبک مجسمه سازی، معماری و قدمت دیرین آن ها در این هنر تصمیم گرفتم که سراغ تحصیل در این هنر بروم. اما در سفر دوم به این کشور با تهیه رزومه کاری به دیدار عمر الداروف، رئیس دانشگاه هنر باکو رفتم. او با دیدن آثار و رزومه کاری من، برای ادامه تحصیل در این دانشگاه و این رشته جذاب پیشنهاد داد.
خانواده مخالف رفتن شما به باکو نبود؟
آن ها وقتی علاقه من را به هنر مجسمه سازی می دیدند، خیلی مشتاق بودند که برای تحصیل به جمهوری آذربایجان بروم. این را هم بگویم که من در خانواده ای هنری بزرگ شده ام و این یک دلگرمی و پشتوانه برای من بود.
چند سال در جمهوری آذربایجان مشغول تحصیل بودید؟
دوره کارشناسی و ارشد را در جمهوری آذربایجان به مدت ۷ سال سپری کردم و این مدت بر تجربیات و نگاه من به این هنر فاخر افزود.
در این مدت به خواسته هایی که در مجسمه سازی داشتید، دست پیدا کردید؟
بله!. این هفت سال برای من دنیایی از تجربه را فراهم کرد. در این مدت با شیوه های مجسمه سازی کلاسیک آشنا شدم.
ابتدای تحصیل در باکو چه مشکلاتی داشتید؟
در ابتدا با مشکل مالی مواجه نبوم، اما در ادامه نوسان نرخ ارز موجب شد تا در پرداخت شهریه دغدغه داشته باشم. با توجه به توانایی مختصر که نوشتن خط های کوفی از آیات قرآنی داشتم با نوشتن و عرضه این آثار توانستم، هزینه های خود را تامین کنم.
در ابتدا تحصیل برای شما سخت نبود؟
در ابتدا خیلی سخت بود، اما در ادامه راه قدم ها را محکم برداشتم و اکنون ادعای رقابت با آن ها را در تکنیک دارم. آنها در مجسمه سازی یک کماندو را تربیت می کردند که از ساعت ۹ صبح تا ۱۲ شب هر روز مجسمه سازی را باید پیگیر می شد.
سطح تحصیل در این رشته خیلی وقت گیر است؟
بله!. به غیر از شنبه و یکشنبه که روزهای تعطیل بود، در سایر روزها از صبح تا پاسی از شب باید دروس مختلف تئوری و عملی را دنبال می کردیم. حتی در روزهای تحصیل نیز این فرصت فراهم بود تا دانشجو کارهای خود را پیش ببرد.
انتخاب دانشجو در مقطع ارشد برای دانشجویان خارجی بر چه مبنایی بود؟
اساتید دانشگاه بر مبنای استعداد شخصی افراد که در دوره کارشناسی شناخت داشتند، دانشجو را برای مقطع ارشد انتخاب می کردند؛ البته این شرط لازم بود نه کافی. بعد از آن باید در مقطع ارشد آموزش های لازم را طی می کرد که مسیر سخت و دشواری بود.
با این حساب قدمت مجسمه سازی در جمهوری آذربایجان خیلی بالاست؟
این رشته همچون موسیقی این کشور که قدمت طولانی دارد نیز باسابقه است و این موضوع را در آثار تاریخی و منابع کهن این کشور شاهد هستیم. این رشته برخلاف ایران که تا مقطع کارشناسی است، در باکو از جایگاه بالایی برخوردار است و اساتید صاحب نام اصول و شیوه های مختلف مجسمه سازی را آموزش می دهند، طوری که مدرک تحصیلی این دانشگاه از ارزش علمی بالایی در کل دنیا برخوردار است
آیا دوست داشتید، در دانشگاه محل تحصیل خودتان مدرس مجسمه سازی باشید؟
بعد از خاتمه مقطع ارشد اساتید ام این پیشنهاد را به من دادند. آنها به کار من ایمان داشتند و می دانستند که به چه سطحی از کار دست پیدا کرده ام. قبول این پیشنهاد برای من به خاطر خانواده در زنجان و اینکه دوست داشتم، در شهر خودم و کنار مادرم باشم، مقدور نبود. من باید در ابتدا اقامت جمهوری آذربایجان را اخذ می کردم، ولی به دلیل اینکه دلبستگی به خانواده داشتم، راه زنجان را در پیش گرفتم.
اکنون در آثارتان چه تغییری احساس می کنید؟
احساس می کنم در کارهایم به آن سطحی رسیده ام که بی نیازی حس می کنم. دوست دارم کارهایی را قبول کنم که در بیرون مخاطب داشته باشد. اصولا دنبال کارها و ایده هایی هستم که بتوانم از طریق آن با مخاطبان ام ارتباط برقرار کنم. بیشتر دنبال طراحی تندیس های چهره های فاخر علمی، فرهنگی، هنری و ملی بودم که تحصیل در آنجا باعث شد به تجربه کافی دست پیدا کنم.
با مدیریت شهری زنجان چقدر ارتباط دارید؟
متاسفانه در سال های گذشته و اکنون نتوانسته ام، ارتباط مطلوبی برقرار کنم. این موضوع به نوع نگاه دو طرف برمی گردد. بنده نگاه هنری به قضیه دارم، موضوعی که به خاطر آن سختی های غربت را به جان خریده ام و حاضر نشدم، آثار پیش پا افتاده و کم اهمیت قبول کنم.
از سوی دیگر وجود رانت در بدنه شهرداری نگاه بازاری به قضیه دارد و این در کارها و ارتباط من با شهرداری برای قبول پروژه شهری تناقض ایجاد می کند. بری نمونه چند سال قبل زیباسازی شهرداری از من درخواست کردند که برای شهید شهریاری ماکت طراحی کنم.
بعد از انجام پیگیر کارهای قانونی آن شدم تا پروژه در مسیر قانونی بعد از عقد قرارداد قرار بگیرد که متاسفانه راه به جایی نبرد. با روی کارآمدن شهردار کنونی نیز پیگیری برای اجرای این پروژه ادامه داشت، اما در نهایت بدون اینکه دلیل خاصی درباره رد آن گفته شود، عملا اجرای آن متوقف شد.
در کمیته زیباسازی شهرداری در نقش ناظر بر کارها در کنار اساتید صاحب نظر هنر، معماری و شهرسازی حضور دارم و متاسفانه به دلیل نبود توجه مدیریت شهری به نظرات کمیته کارهای بسیار ضعیف در شهر را شاهد هستیم.
اعضای این کمیته را چه کسانی تشکیل می دهند؟
در ابتدا کمیته شکل کارشناسی داشت و طرح ها برای اجرا در شهر به نحو مطلوب پیش می رفت، اما در دوره کنونی با ورود برخی افراد غیرمتخصص و ذینفع در پروژه ها این کمیته عملا از حالت تخصصی فاصله گرفت. این افراد در نقش مشاور طرح هایی را پای کار می آورند که بسیار سطح پایین است و حتی صحبت های ما برای متقاعد کردن آنها به دلیل نگاه هنری و سابقه کاری راه به جایی نمی برد.
این قبیل کارها ماهیت کمیته زیباسازی شهرداری زنجان را زیر سوال نمی برد؟
اتفاقا احساس می کنم، تشکیل این کمیته در حد نام خلاصه شده و به عنوان یک بیلان کاری برای شهرداری است؛ چرا که عملا رایزنی های اساتید بومی عضو کمیته که با بافت فرهنگی و تاریخی شهر شناخت دارند، بی نتیجه می شود. چند وقت قبل نیز جلسه ای داشتم که همان افراد با یکسری طرح های پیش پا افتاده آمدند و اعلام کردند که شهردار به این طرح ها نظر مساعد دارد و این در حالی است که همین طرح ها باید از کانال زیباسازی و در راس آن بحث کارشناسی اعضای کمیته نهایی می شد.
در همین جلسه موضوع مطرح کردن طرح های خرد و کلان مطرح شد که اعضای اصلی کمیته انتقادهایی را درباره مطرح کردن همه طرح ها داشتند که این موضوع باعث به وجود آمدن دوگانگی بین شهرداری و کمیته می شد.
با این رویه سرانجام این کمیته به کجا خواهد رسید؟
با وجود اینکه اساتید صاحب نظر در این کمیته عضویت دارند، اما سیاستی که دنبال می شود، در نهایت به کمرنگ و ضعیف شدن این کمیته علمی منجر خواهد شد و در نهایت راه به جایی نخواهد برد. احساس می کنم، دست هایی پشت پرده است تا این کمیته راه به جایی نبرد.
۱۱۰/ق