• تاریخ: بهمن ۱۷, ۱۳۹۷
  • شناسه خبر: 11047

چرا جمهوری اسلامی پابرجاست ؟

بنیان های حکومت پهلوی «استبداد داخلی و وابستگی خارجی» پیام ملّت ؛ علی اکبر شیوخی – بنیان‌های حکومت پهلوی بر دو رکن «استبداد داخلی و وابستگی خارجی» استوار بود. قوه قهریه و سرکوب منتقدان و مخالفان داخلی و دست‌نشاندگی ...

بنیان های حکومت پهلوی «استبداد داخلی و وابستگی خارجی»

پیام ملّت ؛ علی اکبر شیوخی – بنیان‌های حکومت پهلوی بر دو رکن «استبداد داخلی و وابستگی خارجی» استوار بود. قوه قهریه و سرکوب منتقدان و مخالفان داخلی و دست‌نشاندگی و وابستگی به بیگانگان مهم‌ترین خصیصه حکومت وقت بود.

ریشه‌های انقلاب مردم ایران در سال ۱۳۵۷ به دوران مشروطیت بی‌ارتباط نیست. بررسی نهضت مشروطیت و چگونگی شکل‌گیری این نهضت، عدالت‌خواهی و همچنین انزوا و شکست آن توانست نمایه‌های روشنی پیش پای رهبران نهضت و مبارزان قرار دهد.

زمینه‌های فکری، فرهنگی، عقیدتی و سیاسی بعد از وقایع مشروطیت سبب شد، بغض فرو خفته مبارزان علیه استبداد در حوادث و رخدادهای قبل از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ظهور کند.

سخنرانی و افشاگری‌های امام خمینی(ره) به عنوان رهبر مبارزه علیه وابستگی کشور به بیگانگان و ستم حکومت درباری در ماجرای کاپیتولاسیون و آزادی فرهنگی وارد فاز جدیدی از مبارزه علنی شد.

حکومت وقت برای به رخ کشیدن قدرت خود، فاجعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را رقم زد و جمعی از روحانیون را با آن خوی وحشیانه به شهادت رساند. این واقعه خونین مسیری روشن و ماندگار پیش پای مبارزان قرار داد تا با نگاه به گذشته و امید به آینده با تکیه بر رهبری دانا و همچنین سفاهت حاکمان بسترهای مبارزاتی را بسط دهند.

تغییر و تحولات اقتصادی منتهی به سال‌های ۱۳۵۳ و ۱۳۵۵ و رشد درآمدهای نفتی و انباشت ثروت برای بخش محدودی از جامعه از یک سو و همچنین رشد فزاینده محرومیت برای بخش غالب جامعه زمینه‌ساز فضای دوقطبی «فقیر و غنی» در کشور شد.

* شکست پروژه آرزوهای بلندپروازانه شاه

تعادل اقتصادی کشور منتهی به سال ۱۳۵۶ به هم ریخت و آرزوهای بلندپروازانه شاه دوام نیاورد و اصلاحات پیرامون مسائل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بستری جدی و کارآمد برای مبارزه شد.

حکومت محمدضا پهلوی در بهمن ۱۳۵۷ در کمال ناباوری تحلیل‌گران سیاسی سقوط کرد. حامیان خارجی حکومت در بزنگاه تاریخ به شاه پشت کردند و البته تجربه تاریخ همیشه نشان داده، نسخه تکیه بر بیگانه شفا بخش نیست و نخواهد بود.

«استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» اصلی‌ترین، ماندگارترین و آرمانی‌ترین شعار انقلاب اسلامی است، این شعار به صورت شفاف و خلاصه‌وار اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی را نمایان کرده است. همین شعارها، نیروهای مشارکت‌کننده، اهداف و آرمان‌ها ماهیت انقلاب را مشخص می‌کند.

جمهوری اسلامی ایران طی ۴۰ سال گذشته با فراز و فرودهای بسیار جدی مواجه بوده است. جنگ‌های داخلی، اختلافات داخلی مسئولان عالی‌رتبه نظام، ترور رهبران اصلی مبارزه و انقلاب، کشمکش‌های سیاسی، تعارضات و مناقشات فرهنگی و اجتماعی، نابسامانی‌های اقتصادی، حمله نظامی خارجی ـ جنگ تحمیلی ۸ ساله، مناقشات پردامنه انتخاباتی و … تنها نمایه‌هایی از وضعیت گذشته جمهوری اسلامی است.

اکنون پرسش این است که چرا جمهوری اسلامی پابرجاست؟

رهبران جمهوری اسلامی از ابتدای نهضت ـ ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ـ تا امروز به این نکته باور پیدا کرده‌اند که تنها با تکیه بر «باور درونی» و «عزم عمومی» می‌توانند جمهوری اسلامی را حفظ کنند. جمهوری اسلامی با تکیه بر عناصر و مؤلفه‌های درون فرهنگی توانسته مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را مبتنی بر توان و ظرفیت‌های داخلی قوام بخشد و «مردم» پاشنه آشیل توفیق و استمرار جمهوری اسلامی هستند.

اما نکته دیگر در ۴۰ سالگی جمهوری اسلامی این است که مسئولان در کجای این ساختار قرار دارند. آیا مجموعه اقدامات مدیران و مسئولان سطوح مختلف در « قد و قامت» جمهوری اسلامی ایران بوده است یا خیر؟

اگر مجموعه اقدامات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد بررسی و پایش قرار بگیرد، تفاوت‌ها و تمایزها نمایان می‌شود. سطح دسترسی مردم به بهداشت عمومی، آموزش عمومی، وضعیت راه و دسترسی به نقاط مختلف کشور، وضعیت کشاورزی و روستاها، سطح رفاه عمومی و … معیارهای عینی برای تبیین بحث است.

در کنار نقاط قوت و تلاش‌هایی که برای توسعه و تعالی صورت گرفته، کشور با چالش‌های کوچک و بزرگی نیز مواجه است که بخشی از آن محصول عملکرد مدیران و تصمیم‌گیران است.

در عرصه اقتصاد و تولید، آشفتگی در نظام قانون‌نویسی، عدم شفافیت مالی در بنگاه‌های اقتصادی، بحران در مدیریت منابع آب و خاک، بی‌توجهی به محیط زیست، بدخلقی‌های سیاسی و … از ضعف‌های جدی کشور است.

برای هموار کردن ناهموارهای موجود به همت همگانی و باور درونی نیاز است؛ اما آنچه کشور طی چهار دهه به دست آورده، به درستی برای مردم و نسل‌های بعد از انقلاب تبیین نشده است و مجموعه دستگاه‌های متولی رسالت‌شان را به خوبی انجام نداده‌اند. نتیجه ضعف در تبیین ماهیت موضوع سبب شده لایه‌هایی کدر بر روی حقایق بنشیند و نتوان آن را در قامت واقعی دید.

سخنان فتح‌الله حقیقی استاندار زنجان در جمع اعضای شورای روابط عمومی دستگاه‌های اجرایی استان زنجان مبتنی بر ضعف اطلاع‌رسانی و عدم پاسخگویی متأسفانه حقیقتی تلخ اما غیرقابل نفی است.

* جمهوری اسلامی و اقناع عمومی

دو نکته اساسی بر این سخنان وارد است؛ اول اینکه مخالفان جمهوری اسلامی تصویری نادرست از کشور و تحولات آن با تکیه بر انگاره‌های فرهنگی ساخته‌اند و مجموعه‌ای آمیخته به غلط و درست را به صورت کانالیزه تبلیغ می‌کنند و مرادشان را می‌جویند.

دوم اینکه برخی مسئولان و متولیان کشوری و استانی در حوزه اقناع عمومی و اطلاع‌رسانی چندان تفهیم نشده‌اند یا نمی‌خواهند تفهیم شوند.

تلفیق تبلیغات مخالفان جمهوری اسلامی و بی‌تفاوتی برخی مسئولان و مدیران کشور ایجاد فضای یأس به آینده، نوستالوژیک‌سازی گذشته را در اذهان تداعی می‌کند.

استاندار زنجان در این نشست به صورت صریح مطرح کرد: از اطلاع‌رسانی مدیران دستگاه‌های اجرایی استان زنجان ناراضی هستم. برخی مدیران دستگاه‌های اجرایی از اطلاع‌رسانی در حوزه خدمتی‌شان دلهره دارند.

در قد و قواره خدمات جمهوری اسلامی اطلاع‌رسانی نمی‌شود. اگر دستگاه‌ها در جمهوری اسلامی در قامت نظام و درست اطلاع‌رسانی می‌کردند زمین اطلاع‌رسانی در اختیار بیگانگان قرار نمی‌گرفت.

با نگاه به گذشته و بررسی جدی و دقیق چالش‌ها و توجه به توفیقات می‌توان به آینده امید داشت و ایرانی در قد و قواره ایرانی ساخت. پاشنه آشیل تبیین توفیقات جمهوری اسلامی اطلاع‌رسانی و اقناع عمومی است و این اصل سرلوحه عصر حاضر در سیاست‌ورزی و حکومت‌داری است.

*روزنامه نگار

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست