- تاریخ: آبان ۳۰, ۱۳۹۹
- شناسه خبر: 20095
حال انجمن خوشنویسی خوب نیست
پیام ملّت-زمانیکه اسلام طلوع کردخطی بود به نام خط کوفی که نوشتن وخواندنش دشواربود،وقتی که به ایران رسید اساتید به نام ما خط های دیگری ازاین استخراج کردند در واقع بایدگفت امروزکشورهای اسلامی در مورد خط، وامدار ایران هستند ...
زینب سودی-هنر خوشنویسی با ریشه بسیار کهن و مستندات بیش از ۱۷۰۰ ساله در کشور ما هنر دیرینه ایران زمین است. اکنون بیش از ۳ سال است که از ۲۱ مهرماه تا ۲۸ مهر ماه هفته خوشنویسی نام گذاری شده که برای از این هنر متعالی گفتن فرصت مغتنمی است. به همین مناسبت گفت و گویی صمیمانه با استاد حمید آل یاسین از اساتید خوشنویسی خوش اخلاق و خوش ذوق استان زنجان داشته ایم که بخش هایی از این گفت و گو را در این صفحه می خوانید:
خوشنویسی هنری ذاتی است یا اکتسابی؟
باید عرض کنم که هردو . یعنی برای پیشرفت در خوشنویسی و یا خوشنویس شدن باید انسان هم دارای استعداد فطری در وجود خودش باشد که این هم شامل دوقسمت است یک نبوغ ذاتی و دومی علاقه بسیار بسیار فراوان چون با علاقه معمولی نمی شود به جایی رسید چون هنر دشواری خاص خودش را دارد. دومی هم اکتسابی و با آموزش هست که در اثر آموزش و تمرین و تلاش های مستمر می شود انسان به مرحله بالایی از خوشنویسی برسد.
چرا خوشنویسی در بین هنرها حضور کمرنگی دارد؟ یا نه من اینطوری فکر می کنم ؟
باید عرض کنم که متاسفانه درست است. علل مختلفی را می شود گفت؛ولی اساسی ترین علتش شاید این هست که در زمان های قدیم خوشنویسی یک شغل بود از راه آن یکی امرار معاش می کرد. مثلا یک دانشمندی کتابی را تألیف می کرد و یا یک مقاله ای را می نوشت خوشنویسان را دعوت می کردند برای تکثیر آن و مشغول نوشتن می شدند و بسیار هم پر مشغله و پرکار بودند. وقتی که صنعت چاپ آمد دیگر این امرار معاش از بین رفت. بنابراین فقط همان عشق و علاقه به هنر خوشنویسی ماند و به خاطر این عشق و علاقه هم در دنیای پر از زرق و برق ماشینی امروزی بیش از این نمی شود انتظار داشت که هنر خوشنویسی بهتر از این باشد. از طرفی هم به مرور زمان این هنر از برنامه های درسی و مدرسه حذف شد و رفته رفته مورد بی مهری قرار گرفت و اگرنبود تعدادی از خوشنویسان که به خاطر عشق و علاقه به این هنر زیبا تلاش می کنند و دست از قلم برنمی دارند چه بسا اینی که الان هم داریم را به این صورت نمی داشتیم.
آیا خوشنویسی یک شغل است ؟ الان که کتابت هم به خوشنویس ها خیلی سفارش داده نمی شود؟
به نظر من تنها عده معدودی از اساتید به نام، شغل خاص دیگری ندارند و فقط خوشنویسی می کنند.به غیر از این ها بقیه افراد که اتفاقا سطح خوبی از این هنر را هم دارند ولی نمی توانند به عنوان یک شغل روی خوشنویسی تکیه کنند بنده همواره به هنرجویان خودم گفتم که مبادا به این امید که از این خوشنویسی بتوانید به عنوان یک شغل تمام و کمال بهره ببرید خوشنویسی را شروع کنید. چون جامعه اقبال خوبی ندارد و یا به عنوان شغل دوم در نظر بگیرید و یا بهترین چیز برای ایام فراغت و تلطیف احساسات و عواطف و پیشرفت و داشتن یک هنر زیبا در کنار شغل دیگر می توانید به خوشنویسی روی بیاورید.جا دارد یادی کنم از مرحوم استاد حاج جواد رضایی زنجانی که افتخار این منطقه بودند در خوشنویسی و عمری را برای این هنر گذاشتند. در اواخر راضی نبودند فرزند خودشان خوشنویس بشود به همین دلیل چون این کار درآمدی ندارد که کسی بتواند با آن خانواده ای را اداره کند.
رویکرد جهانی به خوشنویسی چگونه است ؟
نوشتن در اصل یک وسیله انتقال پیام است که با گذشت زمان در اثر تشویق بزرگان و افراد دارای ذوق هنری تبدیل شد به یک هنر بسیار اصیل و پرطرفدار که خاستگاه اصلی اش ایران بود که با وجود اساتید نام آوری که در ایران جلوه کردند کم کم این هنر به کشورهای اسلامی دیگر هم گسترش پیدا کرد و حتی در بعضی از کشورهای دیگر هم ریشه ای از این هنر هست منتهی نه به اندازه جهان اسلام بالاخص ایران .
تاثیر تربیتی هنر خوشنویسی چیست ؟ آیا خوشنویسی ذاتا در خودش حامل اخلاق و معنویت است ؟
به نظر حقیر ناچیز تاثیر تربیتی و اخلاقی و معنویت خوشنویسی در دو مقوله خلاصه می شود یکی آن مطلبی که خوشنویس می نویسد چون هنرمند خوشنویس هرکلام و جمله ای را نمی نویسد معمولا آیه ای و یا شعری و یا جمله ای که اول خودش را تحت تاثیر قرار داده آن را انتخاب می کند برای نوشتن .این خودش تاثیر مستقیمی روی خلق و خوی خودش هم دارد و از طرف دیگر در حضور استاد از معنویت و اخلاق ورفتار استاد هم بهره می برد.
رابطه دین با هنر را چگونه می بیند؟ و آیا خوشنویسی هم وامداردین و مفاهیم دینی هست؟
باید عرض کنم که دین و هنر دریک جا به هم می رسند. خود دین و اموزه های دین اعم از دفاع از مظلوم و نیکی و دستگیری از دیگران و همه این ها دنبال زیبایی است. یعنی دین امر به زیبایی می کند و هنر خوشنویسی هم زیبا نویسی و زیبا کردن گفته ها و نوشته است. بنابریان این رابطه دوسویه است. هم هنر خوشنویسی می تواند آموزه های دینی را به شکل زیبایی ارائه کند و همچنین دین می تواند با آموزه هایش خوشنویسی را غنا ببخشد .در ورایات دینی هم داریم که سفارش “علیکم به حسن الخط” برشماست که خطتان را خوب کنید. حتی در نهج البلاغه دستوری در این زمینه هست که حضرت فرمودند :”سعی کن مرکب خودت را از گرد و غبار خالی کن و کلمه ها را به هم نزدیک و سطرها را از هم دور بنویس” این یک اصل بسیار واضحی است در خوشنویسی که کلمه ها به هم هرچه نزدیک تر و سطرها بینشان فاصله باشد فی نفسه خط نگارنده زیبا می شود.
مسیر خوشنویس شدن طولانی است؟ چقدر از علاقه مندان می توانند این مسیر را با حوصله طی کنند؟
در جواب باید عرض کنم که بله متاسفانه خوشنویسی سال های زیادی از عمر انسان را به خودش اختصاص می دهد. بنده توصیه ام به همه این نیست که بروند دنبال خوشنویسی. همیشه دنبال استعداد های خوب هستم که کشف کنم و به اینها بگویم اگر علاقه ای هم در کنار این استعداد دارید به خوشنویسی روی بیاورد و الّا این گونه نخواهد بود که هرکسی دنبال کند و به نتیجه برسد. هم زمانبر است و هم باید استعداد در وجود انسان باشد وگرنه نتیجه نمی دهد.
در موسیقی می گویند تا “هنرمند با سازش به وحدت نرسد نمی تواند در حد کمال و نبوغ بنوازد”، آیا در خوشنویسی هم همینطور است ؟
بله . فرقی بین موسیقی و خوشنویسی و حتی سایر هنرها در این زمینه نیست. اصلا آموزش هنر همین به وحدت رساندن خود وابزارش است. یعنی به قدری باید مهارت و تسلط پیدا کند در اثر ممارست و تمرین که این ابزارچه ساز نوازنده موسیقی باشدو چه قلم خوشنویس باشد باید تبدیل بشود به عضوی از بدن که دیگر لازم نیست در آن لحظه فکر کند و به یاد بیاورد . به قدری در اثر تمرین به آن عدات می کند که با ابزارش انس می گیرد.
تغییرات در ذائقه ذهنی و اجتماعی در طول سالیان گذشته آیا در خوشنویسی هم اثر داشته یا نه ؟
بله حتما داشته بالاخره سلایق افراد و جامعه همیشه در طول زمان دستخوش تغییر و تحول می شود که عوامل زیادی هم در آن دخیل اند و خوشنویسی هم از این امر مستثنی نیست و دستخوش تغییرات شده منتهی نه خیلی زیاد چون خوشنویسی محدود به حروف و کلمات هست و از برخی قواعد پیروی می کند که نمی تواند خیلی پا را فراتر بگذارد ولی با این حال آثار هنرمندان دوره های مختلف را که نگاه می کنیم کاملا مشهود است که دچار تغیر و تحول شده است .
خلاقیت و نوآوری در خوشنویسی چگونه تعریف می شود؟ و چگونه می توان زمینه های بروز خلاقیت و نوآوری در خوشنویسی ر به وجود آورد؟
در خوشنویسی و بسیاری از هنرها ابتدا پیشنیازش این است که باید مراحلی را طی کرد و رسید به آن مرحله ای که درآن زندگی می کنیم. سبک خوشنویسی و زیبایی و نوع خطی که از استاد یاد بگیری و وقتی رسیدی به آن حد اعلا، از آن به بعد در سبک تغییراتی بدهی و صاحب سبک بشوی و یک نوآوری هایی بکنی که حتی خیلی ها اختراعاتی دارند منهی لازمه اش این است که این مراحل را پیموده باشی در یک جمله اگر بخواهم بگویم هنر مثل یک پنجره نیست که بیایی از ان نگاه کنی و یاد بگیری بلکه مثل یک جاده است باید ان را طی کنی تا به مراحلی برسی و این آسان نخواهد بود.
تمایز خوشنویسی عرب و ایرانی را در چه می بینید؟
خیلی سوال خاصی است و نیاز به بحث طولانی دارد؛ اما اگر بخواهیم خلاصه کنیم خوشنویسی موجود ما در ایران بعد از اسلام طلوع کرد و آن زمان این تقسیم بندی های امروز که نبود. اگر بخواهیم در یک جمله بگوییم زمانی که اسلام طلوع کرد خطی بود به نام خط کوفی که بسیار نوشتنش و خواندنش دشوار بود و وقتی که به ایران رسید و شد دنیای اسلام تغییراتی بنیادینی روی این خط ها به وجود آوردند اساتید به نام ما خط های دیگری از این استخراج کردند که تبدیل شد به نسخ و نستعلیق و ثلث و تعلیق و ایوانی و طغری و مثنی و … در واقع باید گفت امروز کشورهای اسلامی در مورد خط، وامدار ایران هستند. یک خطی دارند به نام ربعه که روزمره از آن استفاده می کنند به غیر از آن خط نسخ و ثلث که هردو این ها اختراعش به دست ایرانی ها بوده و حتی نشرش . الان طی سالیان معاصر در کشورهای اسلامی هم خوشنویس های خوبی طلوع کرده اند که به این دوخط بیشتر می نویسند. ولی اصل اختراعات خط و نشرش متعلق به ایران است .
خریداری آثار هنرمندان خوشنویسی و نگهداری آنها در موزه ها چه اثری دارد؟ نظر شما چیست ؟
تاثیرش کاملا روشن است ما از روی خطوطی که در موزه ها و گنجینه ها مانده می فهمیم سلسله دوره ها و پیشرفت های اساتید را در دوره های مختلف . بدیهی است که اگر این اتفاق نیفتد برای آیندگان چیزی نخواهد ماند. ضمنا تشویقی خواهد بود برای هنرمندانی که الان داریم و باید آثار این ها هم در موزه ها نگهداری بشود و هم بها داده شود.
وضعیت فروش آثار هنری خوشنویسی در ایران چگونه است؟در خارج از کشور چگونه است؟
باید بگویم خیلی ضعیف است . غیر از تعداد معدودی از اساتید طراز اول که در کشور داریم و آثارشان با رقم های بالایی در ایران و خارج از کشور فروخته می شود، بقیه هنرمندان با اینکه بهره خوبی از خوشنویسی دارند ولی برای فروش آثار خیلی استقبال در ایران وجود ندارد.
اولین درسی که به شاگردانتان می دهید چیست ؟
اولین درسی که به شاگرانم دادم این بوده که اول هدفشان را تعیین کنید و بعد به وسیله این هنر که ابزاری است برای رسیدن به این هدف آموزش ببینید چونکه خوشنویسی سال های زیادی از عمر انسان را به خود اختصاص خواهد داد بنابراین باید اول باید هدف را روشن کردو مقابل چشمان خود دید و بعد با ابزار هنر برای رسیدن به آن تلاش کرد.
وضعیت انجمن خوشنویسی چطور است ؟ اصلا وضعیت هنر خوشنویسی در زنجان چگونه است؟
اصلا دلم نمی خواست این سوال از من پرسیده شود. وضع انجمن خوشنویسان ایران زیاد خوب نیست سال های قبل که در اوج رشد و شکوفایی بود و انتشاراتش چنان کار می کرد که بسیاری از ناشران نامی کشور غبطه می خوردند .ولی آن شکوفایی رفته رفته به دو دستگی و … کشیده شد. الان دوباره این انجمن نوپا ان شالله که بتواند روی پای خودش بایستد و دوباره شاهد شکوفایی اش باشیم . وضعیت انجمن زنجان را در یک جمله شاید بگویم با اینکه همین هم گفتنش برایم سخت است ولی مجبورم بگویم که میتوانست خیلی بهتر از این باشد آرزو می کنم آن روز را ببینم و بعد بمیرم .
خود خوشنویسی چه نقش و جایگاهی در زندگی شما دارد؟ نقش خانواده شما در این هنر و اصلا برخورد آنها و مواجهه انها با این هنر چگونه بود؟ و هست ؟ همراه بودند یا خیر؟
خوشنویسی در زندگی من فوق العاده نقش ارزنده ایی دارد. خودم هم نمی دانستم در اوایل که خدا با این هنر چه هدیه خوبی به من داده است . الان یکی از بهترین دلخوشی های من شاگردانی هستند که تربیت کردم و با آنها ارتباط بسیار نزدیکی دارم. عشق و علاقه ای که بین ما وجود دارد را با دنیا عوض نمی کنم . شاید یکی از امیدهای من هم همین باشد که من اگر روزی خداحافظی کنم این گل هایی که پرورش دادم جای خالی امثال من را بهتر از من پر خواهند کرد. خانواده هم همیشه با گشاده رویی از من و هنرم استقبال کردند. کمک حالم بوده اند و همیشه مشوقم بوده اند. به خصوص مرحوم پدر که حق زیادی در زمینه این هنر خوشنویسی بر گردن من دارد. پدرم ابتدا استاد من بود ولی دراثر تمرین چندسالی گذشت که من به ایشان سرمشق میدادم. هیچوقت اینها از یادم نمی رود.
شما در منزلتان چه آثا هنری روی دیوار دارید؟
در منزل ما مثل هر هنرمند دیگری آثاری که خیلی به دلم می نشیند( اگر دیگران به سرقت نبرند) روی دیوارمان پیدا می شود.
می گویند “برای هنر مند شدن باید یک انسان خوب بود” اگر بخواهید تشریحش کنید؟
این معروف است که عامه مردم می گویند که حتی به شعر هم درآمده ” داند آنکس که آشنای دل است که صفای خط از صفای دل است ” ولی خب این ها بیشتر در شعر است وتحقیق نشده که ببینیم در خوشنویسی یا هنر مقدس دیگری این ها انسان را انسان تربیت کردند و یا نه انسان به خاطر خصوصیات خاصی که داشته رفته سراغ این هنر و آن را انتخاب کرده و مرز تاثیر گذاری متقابل این ها چقدر است ؟شاید هنوز به صورت علمی کار نشده و من می توانم در دنیای خودمان ببینم افراد بسیاری که مثلا خط خیلی خوبی دارند ولی الزاما انسان خوبی نیستند و بالعکس. بنابراین بنده خودم اینجوری تقسیم بندی می کنم خطاط غیر از هنر مند است ، موزیسین غیر از هنرمند است ، هنر قداستش خیلی بالا است خطاط شدن خیلی آسان است ولی هنرمند پیشنیازهایی دارد که به هرکسی این مقام نمی رسد. من که نتوانستم امیدوارم شاگردان عزیزم و هنرمندان دیگر لایق این کلمه مقدس باشند و هنرمند بهشان اطلاق شود که لازمه اش داشتن حقیقت و پاکی است .