- تاریخ: خرداد ۱۷, ۱۴۰۰
- شناسه خبر: 23318
نامزدها چه وعده ای ندهند؟
یک منتقد فرهنگی با اعتقاد بر اینکه اغلب کاندیداهای ریاست جمهوری وعدههای کلی درباره موضوعات فرهنگی و هنری میدهند، میگوید که «همه ما خوب میدانیم فرهنگ مهم است و چه و چه. آنچه لازم مینماید این است که کاندیداها در حوزه ...
یک منتقد فرهنگی با اعتقاد بر اینکه اغلب کاندیداهای ریاست جمهوری وعدههای کلی درباره موضوعات فرهنگی و هنری میدهند، میگوید که «همه ما خوب میدانیم فرهنگ مهم است و چه و چه. آنچه لازم مینماید این است که کاندیداها در حوزه فرهنگ و هنر پاسخ مشخص به چند سوال مشخص بدهند.»
سید محمد طباطبائی حسینی ـ نویسنده و منتقد حوزه فرهنگ ـ با انتشار یادداشتی، به طرح پرسشهایی پرداخته است که انتظار میرود نامزدهای ریاست جمهوری به آنها پاسخ دهند.
متن کامل این یادداشت که در اختیار ایسنا قرار گرفته، به شرح زیر است:
«اینکه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری حرفی درباره فرهنگ و هنر نمیزنند اصلا عجیب نیست، اینکه از آنها انتظار است در این باره حرفی بزنند عجیب است. اینکه حرفی نمیزنند دلیل مشخص دارد، طرح و برنامه مشخص و مدونی برای حوزه فرهنگ ندارند و این که برنامهای ندارند هم بیدلیل نیست؛ دغدغهای ندارند. نگارنده بر این باور است کاندیداهای انتخابات چنانچه حرفی هم در حوزه فرهنگ و هنر بزنند فقط جملههایی است که مشاورانشان به آنها دیکته کرده و آنها حفظ کردهاند. با این همه از آنجایی که گویا ما همچنان امیدوار به دغدغهمندی مسئولان برای حوزه فرهنگ هستیم، بد نیست برای آنها مشخص شود وقتی میخواهند با اهالی فرهنگ و هنر و فعالان این حوزه در رشتهها و بخشهای متعدد و گوناگون گفتوگو کنند و به آنها وعده بدهند، باید درباره چه و چگونه سخن بگویند و وعده بدهند.
صحبت از فرهنگ و هنر در تمام دورههای انتخابات به طور کلی و بدون پرداختن به جزئیات بوده است؛ جزئیاتی که شاید مهمتر و کاربردیتر از کلیات باشد. اینکه کاندیداها بگویند فرهنگ و همه زیر مجموعههای آن مهم است، سینمای ملی باید تقویت شود، فعالان نشر باید حمایت شوند، هنرمندان تئاتر باید مورد توجه قرار بگیرند، موسیقی ایرانی و نواحی نیاز به توجه ویژه دارد ـ اگرچه حتی محض خالی نبودن عریضه هم که شده درباره تئاتر و موسیقی حرفی نمیزنند ـ و … نه تنها اصلا اهمیت ندارد که به مصداق آن جمله معروف که «از کرامات شیخ ما این است، شیره را خورد و گفت شیرین است» حتی موجب مزاح هم میشود. همه ما خوب میدانیم فرهنگ مهم است و چه و چه. آنچه لازم مینماید این است که کاندیداها در حوزه فرهنگ و هنر پاسخ مشخص به چند سوال مشخص بدهند؛ پاسخ شفاف و جزئی نه در لفافه و کلی.
یکی از مهمترین سوالاتی که کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری باید پاسخ دهند، موضوع پیوستن به معاهده برن است؛ نظرشان در این باره چیست و چه برنامهای در این حوزه دارند؟ اینکه این موضوع باید به صورت قانون در مجلس تصویب و در شورای نگهبان تائید شود بر کسی پوشیده نیست، اما اینکه رئیس جمهور و دولت او چه نظری در این حوزه دارند و چه تلاشی در این موضوع میکنند و چه وعده مشخصی را در این زمینه میتوانند ارائه کنند بسیار مهم است. به طور حتم پیوستن به کنوانسیون برن و رعایت حق مالکیت (کپی رایت) برای کشور ما محدودیتها و ظرفیتهایی را به همراه خواهد داشت، بر این اساس دیدگاه و مسیری که دولت در این موضوع در نظر داشته و طی خواهد کرد اهمیت زیادی دارد.
موضوع دیگر دیپلماسی فرهنگی است؛ چه ایرادی دارد کاندیداها بگویند برنامهشان برای مراودات فرهنگی و هنری با دیگر کشورها چیست؟ آیا قرار است مثل همه سالها به چند سازمان مشخص و غیرمشخص بودجههایی را بدهند که آنها هم بین چند چهره مشخص تقسیم کنند و چند برنامه در چند کشور برگزار شود و بعد اسمش را بگذارند دیپلماسی فرهنگی؟ نقش آفرینی موسسات فرهنگی و هنری فعال در کشور، گروههای هنری در رشتههای گوناگون و فعالان بخش خصوصی فرهنگ در دپلماسی فرهنگی چگونه تعریف خواهد شد؟ حضور در رویدادهای مهم فرهنگی و هنری جهان چگونه خواهد بود؟ آیا قرار است مثل همه این سالها بخش دولتی به عنوان نماینده کشور حاضر شود و بخش خصوصی فقط به عنوان زینت المجلس، دولت را همراهی کند یا قرار است نقش آفرینی مشخص و کاربردیتری داشته باشد؟ برنامهای اگر برای این موضوع دارند، چیست؟
موضوع دیگر بودجه فرهنگ و هنر است. خوب است کاندیداها مشخص کنند در صورت انتخاب شدن چه درصدی از بودجه را به حوزه فرهنگ و هنر اختصاص میدهند و تقسیم بندی بودجه در حوزه فرهنگ و هنر چطور خواهد بود؟ سهم هر کدام از حوزههای زیرمجموعه فرهنگ چطور و بر اساس چه فرمولی تعیین میشود؟
اقتصاد فرهنگ موضوع اساسی و مهمی است اما تاکید بر این اهمیت، مصداق همان حرف کلی زدن است. خوب است کاندیداها بگویند طرح و برنامه کاربردی و مشخصی که برای تقویت اقتصاد فرهنگ در حوزههای گوناگون دارند چیست؟ به طور قطع نمیتوان برای اقتصاد نشر همان نسخهای را پیچید که باید برای اقتصاد سینما یا موسیقی یا تئاتر یا تجسمی یا هنرهای سنتی نوشت. هر کدام از اینها، ساز و کار خود را میطلبد، پس خوب است بدانیم طرح و برنامهشان ـ اگر داشته باشند ـ برای تقویت اقتصاد هر کدام از این حوزهها چیست.
مدیریت فضای مجازی و نقش آفرینی در این حوزه موضوع مهم دیگری است که سوال مشخص دارد و پاسخ مشخص میطلبد؛ نظرشان درباره رفع فیلتر بعضی شبکههای اجتماعی چیست؟ همه میدانیم که در تصیمگیری درباره فضای مجازی دولت اختیار کامل ندارد اما این حق فعالان حوزه فضای مجازی است که نظر فردی که قرار است رئییس جمهور شود را در این زمینه بدانند.
و اما موضوع دیگر اینکه نوع رابطه دولت با صنوف فرهنگ و هنر چگونه است؟ به طور مثال کاندیداها بگویند اگر رئیس جمهور شوند آیا به نهادها و ارگانهای فرهنگی زیرمجموعه دولت دستور میدهند که برگزاری تمامی جشنواره ها و رویدادهای ملی و سراسری مهم در همه حوزههای فرهنگ و هنر به صنوف تخصصی واگذار شود؟ آیا حاضرند جشنواره و رویدادهای حوزهای قرآن، کتاب، تئاتر، موسیقی، فیلم، هنرهای تجسمی را به صنوف مرتبط واگذار کنند؟ اگر موافق نیستند که خب دلایل عدم موافقت خود را بیان کنند و اگر موافق هستند راه و مسیری که برای این واگذاری تعیین کردهاند چیست؟ همه خوب میدانیم صنوف فرهنگ و هنر آن طور که باید قوی و استوار نیستند و باید حمایت شوند اما به اندازهای ریشه دار، معتمد و مطمئن هستند که بتوان به آنها بیش از اینها اطمینان کرد.
عدالت فرهنگی موضوعی است که حالا فقط یک شعار است و بس. از هر کدام از کاندیداها هم سوال شود بیشک میگویند ضرورت توسعه فرهنگ، عدالت است اما اگر از آنها سوال شود برای این موضوع چه برنامه مشخصی دارید سکوت میکنند یا به بیراهه میروند. با طرح چند سوال مسیر پاسخگویی آنها را در این باره مسطح میکنیم؛ هنرمندان فعال در شهرستانها از کمبود امکانات فرهنگی بسیار رنج میبرند، تامین و تجهیز امکانات فرهنگی در شهرستانهای کوچک نیازمند بودجه مجزاست؛ چه درصدی از بودجه را برای این امر اختصاص میدهید و برنامه اجرایی و زمانبندیتان برای این برنامه چیست؟ تعداد زیادی از هنرمندان جوان در سراسر کشور پشت در ماندهاند چرا که امکانات و بودجهها بیشتر صرف تولیدات تعداد محدودی از هنرمندان میشود، برنامهتان در این باره چیست؟ (لطفا از پاسخهای نظری خودداری شود)، رویکردتان در توزیع حمایت از هنرمندان با توجه به تنوع فکر و اندیشه در میان اهالی هنر چگونه است؟ آیا هنرمندان منتقد و مستقل بدون خدشه وارد شدن به رویکرد انتقادی و استقلالشان مورد حمایت خواهند بود؟ (لطفا از پاسخ بله و خیر خودداری شده و برنامه اجرایی ارائه شود)، برای رعایت عدالت در تقسیم بودجه حوزه فرهنگ و هنر میان رشتههای گوناگون چه برنامهای دارید؟
موضوع دیگری که با اهمیت مینماید نگاه دولت در عرصه مدیریت حوزه فرهنگ است. با توجه به تعدد نهادهای مسئول در حوزه فرهنگ، چه کسی و کدام نهاد به طور مشخص پاسخگوی مسائل و مشکلات این حوزه است؟ به عبارت دیگر موازیکاری و تداخلهای موجود در عرصه مدیریت فرهنگی چگونه مدیریت خواهد شد؟
و یک درخواست؛ لطفا درباره ممیزی و نظارت بر حوزه فرهنگ و هنر هیچ وعدهای ندهید چون نمیتوانید به آن عمل کنید، فقط قول بدهید اگر در مسیر نظارت خسارتی به فعالان حوزه فرهنگ و هنر وارد شد دولت شما موظف خواهد بود جبران کند، همین.»
انتهای پیام