- تاریخ: بهمن ۲۸, ۱۴۰۰
- شناسه خبر: 26771
دهه فجرو شوری که داشتیم و دیده نشد
گوشه ای از میدان ارتش نشستم و مردم را نگاه کردم. دلشان آماده شادی بود.حتی برخی هایشان اشک هم داشتند. اما دریغ از یک فضاسازی پر شورکه محلی برای شادی مردم در جشن انقلاب باشد.این وظیفه صراحتاً متوجه شهرداری بود که این بار ...
زینب سودی- دیروز رییس شورای شهر زنجان در جلسه علنی شورا از سازمان فرهنگی شهرداری به خاطر فضاسازی شهر به مناسبت ایام دهه فجر تشکر کرد . البته خلاف انتظار من که فکر می کردم شورا هم نظرش با مردم یکی است و لابد باید نسبت به این کوتاهی عطاب و خطابی به شهرداری داشته باشد. سالهاست که دیگر ازحرکت های مردمی و خودجوش در جشن های دهه فجر خبری نیست و علی رغم اینکه همه دولتی ها اصرار دارند این جشن ها باید مردمی برگزار شود، هرسال دولتی ترهم می شود. یعنی مردم انتظار برگزاری جشن ها را توسط نهادهای دولتی دارند نه اینکه حس و حال و شور و اشتیاق جشن نداشته باشند.
اما در زنجان در جلسات ستاد مراسم ایام الله دهه فجر بر پرشور بودن و انتقال شور انقلابی به جوانان در مراسم های دهه فجر تاکید شد و قرار بر این شد که همه جشن ها هم شور انقلابی داشته باشد و هم دستاوردهای انقلاب را به جوانان بگوید و هم مشکلی از مردم به یمن این ایام حل شود.
با دو موردِ حل مشکلات مردم و بیان دستاوردها فعلا کاری ندارم که بحثش مفصل است همین قدر که بگویم که در این موارد هم سرکار بودیم کافی است تا بعد. برای من شاهد مثال این سرکار بودن هم آن جمع زنان حاشیه نشین است که گفتند ما با کدام دلخوشی مرگ بر امریکا بگوییم؟
اما جشن و شور و شادی در جشن های پیروزی انقلاب که هرچه از کودکی فاصله گرفتیم کمتر شد، ساده ترین و آسانترین کاری است که میشد انجام داد و خیال ساده ما که فکر کردیم لااقل همین یک مورد را بعد از چندین سال شاهد خواهیم بود. حرفم حتی نه بر ده روز ایام دهه فجر که ناظر به شب ۲۲ بهمن است. اگر شما هم مثل من برای مراسم نور افشانی در شب ۲۲ بهمن خودتان را به میدان ارتش رساندید، حتما دیدید که نه تعداد جرقه های به اصطلاح نورافشانی شان به تعداد انگشتان دو دست بود نه از جشن و شور خبری بود. آن هم در زمانه ای که در مراسم تولد و عروسی مردم هم تشریفات نورافشانی بیش از این است که در شب ۲۲ بهمن دیدیم. آقایان حتی به خود زحمت ندادند همان آهنگ و سرودهای انقلابی را هم از گوشی موبایلشان پشت بلند گو در خیابان پخش کنند. انگار که گرد عزا در خیابان ها پاشیده باشند.
پس از شهادت حاج قاسم که ما را تکه تکه کرد و هرکداممان را به گوشه ای پرت کرد در شرایطی هستیم که به هرچیزی که دوباره این تکه های مان را کنار هم جمع کند نیازمندیم و این شور و جشن و احساس همبستگی و شادمانی زیر پرچم مشترک را برای همین می خواستیم که آقایان مسئولین آن را هم دریغ کردند . گوشه ای از خیابان میدان ارتش نشستم و فقط مردم ر انگاه کردم. دلشان آماده شادی بود.با حجاب و بد حجاب و پیر و جوان باهم بودند. حتی برخی هایشان اشک هم داشتند. اما دریغ از یک فضاسازی درست و پر شور و که این احساس همبستگی و این شور را به مردم القا کند و محلی برای شادی مردم در جشن انقلاب باشد. این وظیفه صراحتاً متوجه شهرداری بود که امروز بهانه نبود شهردار و اختلاف در مجموعه اش هم در کار نبود . خوشبختانه امروز هم شهردار داریم و هم انقلابی هم است . نمی خواهم یاد یکی از روسای سازمانهای شهرداری بیفتم که گفت : “قرار نیست ما برای هر مناسبتی برنامه داشته باشیم” .چون هرچه فکر می کنم می بینم جشن انقلاب آن هم در این شرایط که به این احساس همبستگی نیازمندیم، “هر مناسبتی” نیست. اصلا چه مناسبتی بزرگتر و مهم تر از این ؟ کوتاه کنم سازمان فرهنگی شهرداری اگر تا کنون توانسته از آنچه باید انجام بدهد به بهانه هایی کوتاهی کند، از این به بعد هیچ بهانه ای نیست و سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری به عنوان پیشانی عملکرد شهرداری مورد قضاوت مردم است. حیف از آن شوری که دیده نشد و در قلب ها ماند.