- تاریخ: تیر ۲۷, ۱۴۰۱
- شناسه خبر: 28312
غدیر، معتبرترین نص اسلامی در رد باور غلط جدایی دین از سیاست است
.غدیر حامل دو حقیقت و دو پیام اصلی است: نخست آنکه دین از سیاست جدا نیست؛ دیانت عین سیاست است و سیاست عین دیانت. حقیقت دوم آنکه امام علی از سوی خداوند سبحان منصوب به ولایت سیاسی شده است.
حجتالاسلام دکتر داود مهدویزادگان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی- هر موضوعی که پاسخگوی مساله مشترک باشد، وحدتبخش است. وقتی پرسش، مشترک میان افراد و گروههای مختلف باشد. پاسخی که به آن پرسش داده میشود، خود به خود موجب اتحاد نظری یا عملی میشود. بنا نیست با عید غدیر همچون حاکمان بیدغدغه؛ تشریفاتی عمل شود. غدیر برای حاکم اسلامی جدی است و هرگز نباید آن را تا حد بزرگداشت تشریفاتی فرو کاست. غدیر، فلسفه حکومت اسلامی است که ارزش آن از طریق توجه به انحراف مشترک اساسی میان مسلمانان، معلوم میگردد انحراف بزرگتری برای ملتهای مسلمان، خصوصاً برای شیعیان اتفاق افتاده است. جهان اسلام، انحرافات زیادی را شاهد بوده است، لکن انحراف بزرگ و اساسی همان اندیشه جدایی دین از سیاست است. امام خمینی(ره) میفرمایند: اعوجاج زیاد پیدا شده، اما بزرگترینش این است که دستهایی از زمان سابق از زمان خلفای اموی و عباسی از آن زمان دستهایی پیدا شده است که بگویند که دین، علی حده از مسائل است و سیاست، علیحده از حکومت است.
ممکن است تصور شود که تأثیر باور انحرافی جدایی دین از سیاست، منحصر در شیعیان است؛ زیرا شیعیان از همان آغاز تا کنون با حکومتها فاصله داشتند. تشیع تنها در پارهای از مقاطع تاریخ به حکومت نزدیک شده است. این امر، زمینه فکری برای باور به درستی جدایی دین از سیاست را پدید آورده است اما چنین زمینهای برای نهادینه شدن این باور در میان اهل سنت موجود نبوده است؛ چون غالباً حکومتها، سنی بودند لذا، هیچگاه فاصلهای میان خلفا و اهل سنت پدید نیامده بود تا زمینه فکری برای جزم به جدایی دین از سیاست شکل بگیرد بنابراین، چگونه میتوان گفت که چنین باور غلطی، مساله اساسی و مشترک میان شیعه و سنی است؟! امام خمینی در توضیح عام و فراگیر بودن باور انحرافی جدایی دین از سیاست، همگان را به نظریه سیاسی رأی میان اهل سنت، توجه داده است. به عقیده ایشان، مهمترین دلیل بر سلطه این انحراف در میان اهل تسنن، سیطره نظریه سیاسی «غلبه» است. آن کس که جدایی دین از سیاست را باور ندارد هرگز نمیتواند نظریه «الحکم لمن غلب» را بپذیرد. اگر اسلام درباره سیاست و شرایط حاکم، دستوراتی را ابراز کرده است، نمیتوان پذیرفت که شخص غالب با هر گونه ویژگی حق حاکمیت دارد از این رو امام خمینی مساله جدایی دین از سیاست را مساله مشترک میان بلاد اسلامی دانسته است: «الان در سر تا سر کشورهای اسلامی داریم میبینیم، در همه جا این مسائل هست. باور کردند علمای اهل سنت به اینکه اطاعت از هر قلدری باید کرد این هم به دست اشخاص قلدر پیدا شده است. امکان دارد یک همچون چیزی که پیغمبر اسلام احکام بفرستد و بگوید از آتاتورک که احکام ما را محو میکند اطاعت کنید! این را کدام عقل میپذیرد؟»
غدیر، معتبرترین و محکمترین نص اسلامی در رد باور غلط جدایی دین از سیاست است، اما چگونه ممکن است موضوعی که به ظاهر، میان فریقین درباره آن اختلاف و نزاع کلامی برقرار است بتواند پاسخگوی این مساله مشترک باشد؟ قطعاً اگر غدیر پاسخگوی مساله مشترک باشد، از سویی، حقیقت وحدت بخش آن آشکار میشود و از سوی دیگر، باور غلط جدایی دین از سیاست را باطل میکند تبیین امام خمینی از غدیر خم بر همین اساس استوار است. امام خمینی(ره) میفرماید آنچه در غدیر خم اتفاق افتاد، انتصاب علی به مقام ولایت سیاسی یا همان ولایت تشریعی بود آن حضرت در غدیر خم منصوب به ولایت معنوی و تکوینی نشدند. اساس ولایت تکوینی انتصابی نیست. ولایت معنوی برای امام علی با همان آفرینش آن حضرت ایجاد شده است هیچ لزومی ندارد که رسولالله ولایت معنوی علی را بر مسلمانان ابلاغ کند؛ زیرا نه آن حضرت به چنین ابلاغی نیاز داشت- مردم بدانند یا ندانند، امام علی مظهر اسم اعظمالله، انسان کامل است- و نه بدخواهان از آن جماعت که به ظاهر اسلام آورده بودند در دل باور به این حقیقت داشتند پس آنچه لازم بود بر مسلمانان ابلاغ شود مساله جانشینی و استمرار حکومت اسلامی توسط کسی که از سوی خداوند سبحان تعیین شده است. امام میفرماید: قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است والا مقامات معنوی قابل نصب نیست؛ یک چیزی نیست که با نصب، آن مقام پیدا شود… مساله، مساله حکومت است. مساله، مساله سیاست است. حکومت، عِدلِ سیاست است؛ تمام معنای سیاست است. خدای تبارک و تعالی این حکومت را و این سیاست را امر کرد که پیغمبر به حضرت امیر واگذار کنند، چنانچه خود رسول خدا سیاست داشت و حکومت بدون سیاست ممکن نیست این سیاست و این حکومتی که عجین با سیاست است، در روز غدیر برای حضرت امیر ثابت شد.
حکومت برای امام علی(ع) هیچ ارزشی ندارد. آن کس که مظهر اسم عظمالله است و باذنالله قادر به تصرف در عالم کائنات است، چه ارزشی دارد که منصوب به ولایت سیاسی شود مگر آنکه به این واسطه اقامه عدل کند. اساساً اگر مقام ولایت تکوینی برای آن حضرت نبود از سوی خداود منصوب به ولایت سیاسی نمیشد. امام در جایی میفرماید: «اینکه در روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر را آن قدر ارزش و تجلیل کردهاند، نه از باب اینکه حکومت یک مسالهای است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس میگوید که «به قدر این کفش بیقیمت هم پیش من نیست» آنکه هست، اقامه عدل است.»
غدیر حامل دو حقیقت و دو پیام اصلی است: نخست آنکه دین از سیاست جدا نیست؛ دیانت عین سیاست است و سیاست عین دیانت. حقیقت دوم آنکه امام علی از سوی خداوند سبحان منصوب به ولایت سیاسی شده است. ممکن است پارهای از گرایشهای مذهبی به هر دلیلی حقیقت دوم را انکار کنند لکن انکار حقیقت دوم موجب نمیشود که حقیقت نخست (عدم جدایی دین از سیاست) را نیز انکار نمایند. امام خمینی(ره) با تکیه بر احتمال غدیر بر حقیقت اول، به عموم مسلمانان- اعم از شیعه و سنی- خطاب کرده است. اختلافات عقیدتی نباید موجب اختلاف در سیاست شود: «عقاید مختلف اسباب اختلافات خارجی چرا بشود؟ چرا در این امری که همه مشترک هستیم با هم نباشیم.»
بدین ترتیب، از منظر ایشان، غدیر، نه تنها ابطالی بر باور غلط جدایی دین از سیاست است، بلکه پیامآور وحدت میان مسلمین نیز هست. بر این اساس، هر مسلمانی؛ اعم از شیعه و سنی که دل نگران رواج سکولاریسم سیاسی و اندیشه جدایی دین از سیاست در جهان اسلام را دارد، باید به حقیقت پیام غدیر تسمک کند و بر مبنای آن میتواند با مسلمانان معتقد به سکولاریسم سیاسی احتجاج کند. نباید عالم شیعی حقیقت غدیر را به ولایت تکوینی تأویل ببرد و همچنین نباید عالم سنی به دلیل اختلافات عقیدتی غدیر را از اساس انکار کند. همه مسلمانان معتقد به ضرورت ولایت سیاسی در اسلام، برای احتجاجهای سیاسی، محتاج استناد به غدیرند.
این متن بخش هایی از گفت و گوی حجت الاسلام دکتر داود مهدویزادگان است که درروزنامه صبح نو به چاپ رسیده است .