- تاریخ: بهمن ۶, ۱۴۰۱
- شناسه خبر: 30892
دکه ها دیگر جای مطبوعات نیستند/ دکه های روزنامه فروشی کم کم از حافظه جمعی ما حذف می شوند
بین جمع کردن دکه ها و اجازه فروش سیگار و سایر تنقلات همراه مطبوعات، باید دومی را انتخاب کنیم چون واقعا فروش روزنامه و مطبوعات نمی صرفد ودکه دارها حتما اگر مجبور باشند دکه را جمع می کنند.
زینب سودی- مدت ها است که جلوی دکه روزنامه فروشی توقف نکرده ام که یکی یکی تیتر روزنامه ها و مجله ها را بخوانم و حدس بزنم به دنبال کدام ماجرا این تیتر را زده است. راستش آخرین بارها دیگر احساس می کردم اصلا اشتباهی آنجا ایستاده ام، آنقدر که دکه ها دیگر شبیه روزنامه فروشی نیستند. نمیدانم فقط من از دیدن اوضاع دکه های روزنامه فروشی دلم می گیرد یا همه همینطوراند؟ شاید متولدین دهه شصت و قبل تر از آن که دوران نوجوانی اهل روزنامه و مجله بودند روزنامه فروشی های زنجان را یادشان بیاید، عمو خلیل (مرحوم خلیل چاپاری) در چهارراه سعدی، پیرمرد خوش خلقی که در میان انبوه روزنامه ها و مجلات گم می شد یا سبزه میدان روبروی سینما که هرمجله و روزنامه ای که میخواستی داشت و فروشنده از میان انبوه مجلات سرش را جلو می آورد که جوابت را بدهد .قدیمی ترین ها در سبزه میدان که حالا پیاده راه شده مستقر بودند. از مجله ماشین تا آشپزی و جدول و همشهری داستان و مجله اینترنت و هرآنچه چاپ می شد برای هرسلیقه ای. اما امروز اگر به سمت دکه ای بروی کمتر احتمال می دهد که مجله و روزنامه می خواهی. اگر مطمئن شود که سیگار و آب معدنی و .. نمی خواهی در جواب سوال فلان مجله نیامده؟ با بی حوصلگی می گوید: هرچه داریم همین است و حالا تویی که باید خودت را راضی کنی که بین چندتا مجله تاریخ گذشته بگردی ببینی آنچه دنبالش هستی را پیدا می کنی یا نه ؟ آخر سر هم یا باید به نسخه الکترونیکی اش راضی شوی یا باید اینترنتی سفارش بدهی که ناچار هزینه پست را هم تقبل کنی .
کاری به تاریخچه ایجاد محل ثابت برای فروش مطبوعات به نام دکه ها یا کیوسک ها ندارم. فعلاً آنچه مهم است این است که دکه های روزنامه فروشی که حالا دیگر جزء لاینفک زندگی شهری و روزنامه خوان ها شده اند، دارند کم کم از حافظه جمعی ما حذف می شوند؛ بدون آنکه نه روزنامه خوان ها و نه روزنامه فروش ها و نه توزیع کننده ها به آن راضی باشد؟
در مورد دکه های روزنامه فروشی ما با دو موضوع مواجه هستیم . یکی خود دکه ها و جانمایی آنها و مسائل مربوط به مجوز و خدمات شهری در شهرداری است و دیگری مربوط به توزیع و فروش روزنامه و مجلات است که مردم برای خرید آن باید به دکه ها بروند. از طرفی مردم نیاز به خرید روزنامه و مجلات دارند و یا حتی نیاز به نیازسازی در این مورد دارند و از طرفی بیشتر دکه ها به خاطر عدم فروش روزنامه تغییر ماهیت داده اند و سیگار و…. فروشی شده اند. در مورد اول که باید گفت: ساماندهی و مجوز و جانمایی کیوسک ها در شهر به عهده سازمان ساماندهی مشاغل شهری شهرداری است که براساس مصوبه سال های پیش مجوز جدیدی برای دکه های جدید صادر نشده است در حالی که شهر بزرگتر شده و شهرک های جدیدی به شهر اضافه شده اند. موضوع فروش سیگار و تنقلات و اقلامی غیر از مطبوعات در دکه های روزنامه فروشی هم خلاف قانون است که مسئول برخورد با آن همان سازمان ساماندهی مشاغل شهری است. موضوعی که همچنان بین شهرداری و صاحبان دکه ها مورد مناقشه است و به نظر میرسد مسئولان شهرداری، خودشان هم به این نتیجه رسیدهاند که با حذف فروش سیگار و تنقلات و … مالکان این دکهها دیگر درآمدی نخواهند داشت.
رئیس سازمان ساماندهی مشاغل شهری شهرداری زنجان در این خصوص در گفت و گو با پیام ملّت گفت: با اینکه فروش تنقلات وسیگار و…. در دکه روزنامه فروشی خلاف قانون است و متاسفانه در همه دکه های روزنامه فروشی شاهدش هستیم، ولی کاری هم نمی توانیم بکنیم. به دلیل اینکه فروش روزنامه به تنهایی صرفه اقتصادی ندارد و اگر دکه دار را محبور کنیم جمع می کند و می رود.
مهدی مهاجری گفت: یعنی این یک واقعیت است که بین جمع کردن دکه ها و اجازه فروش سیگار و سایر تنقلات همراه مطبوعات، باید دومی را انتخاب کنیم چون واقعا فروش روزنامه و مطبوعات نمی صرفد و حتما اگر مجبور باشند دکه را جمع می کنند.
مهاجری در مورد مجوز دکه جدید هم گفت: مجوزکانکس داده نمی شود و نه در خواستی برای آن وجود دارد. با این حال تعداد همه کانکس های زنجان یعنی جمع میوه فروشی و مطبوعات بیشتر از شهرهای دیگر است و شهرهای دیگر به اندازه زنجان کانکس میوه و مطبوعات ندارند. مثلا همدان و کرمانشاه.در حال حاضر ۱۳۰ کانکس میوه و روزنامه فروشی در سطح شهرداریم که شاید ۲۰ تای آنها روزنامه فروشی می کنند.
مهدی مهاجری گفت: درحال حاضر حتی درخواستی نداریم که بخواهیم مجوزی صادر کنیم. حتی کانکس فروش میوه به تنهایی را هم قبول نمی کنند و می گویند بدون تنقلات، میوه هم فروش چندانی نخواهد داشت و نمی صرفد.
رئیس سازمان ساماندهی مشاغل شهری شهرداری در مورد اجاره دکه ها هم گفت: اجاره دکه ها و کانکس ها براساس مزایده است. معمولا بین ۷۰۰ تا ۱و نیم میلیون تومان است ولی واگذاری به غیر ممنوع است و اگر هم باشد به صورت غیر رسمی است و اگر مستند باشد حتما غیر قانونی است و برخورد خواهد شد.
مهدی مهاجری بار دیگر تاکید کرد: برای اضافه شدن دکه های روزنامه فروشی اصلا درخواستی نیست . اصلا فروش روزنامه و کتاب به تنهایی تقاضایی ندارد که به فکر اعطای مجوز هم باشیم . مسئله اینست که امروز بدون تنقلات و سیگار و چای و … فروش روزنامه و مجله عملاً سودی ندارد که کسی دنبالش باشد. متاسفانه این یک مشکل فرهنگی است که راه حلش هم این است که اداره ارشاد یارانه خرید روزنامه و تضمین عدم خرید به دکه دارها بدهد شاید در این صورت دکه دارها هم ترغیب به آوردن مطبوعات و فروش آن شوند.
وقتی از یکی از دکه دارهای زنجان هم پرسیدم فروش چه طور است. اول گفت: خوب است درآمد بد نیست. با تعجب پرسیدم: خوب است ؟ یعنی روزنامه و مجله خوب می فروشد؟ گفت: نه . فروش دکه بد نیست اما نه از روزنامه. از روزنامه درآمد زیادی نداریم. قبلا تیراژ مجلات و روزنامه ها خیلی بیشتر بود. چاپش بیشتر بود. بیشتر مجلات دیگر چاپ نمی شوند و بعضی هایشان را هم در شهرستانها توزیع نمی کنند . در مورد اجاره دکه هم پرسیدم که آیا خودشان شخصا از شهرداری گرفته اند ؟ که گفت: نه من اجاره را به شخص دیگری می دهم . یعنی شخص دیگری اجاره کرده است و من اجاره را به او می دهم. الان یک میلیون و پانصد هزار تومان اجاره می دهم .درآمد من بیشتر از فروش همین تنقلات و چای و سیگار و آب معدنی و اینها است و نمی توانیم سیگار نفروشیم چون بیشتر در آمد ما از همین راه است . روزنامه درآمد انچنانی ندارد .اصلا هم مردم هم این روزها روزنامه و مجله نمی خرند ولی خب. بودنش یک امتیاز است .
اما احمد حسنی یکی از توزیع کنندگان استان، دلیل کم رونقی دکه ها و فروش روزنامه و توزیع را عدم توجه استانداری و ادارات استان می داند. حسنی در گفت و گو با پیام ملّت با اشاره به اینکه موضوع دکه ها خیلی نیازی به یارانه اداره ارشاد ندارد گفت: این موضوع اول به استانداری مربوط است. یک زمانی استانداری ۳۰ میلیون تومان روزنامه از ما می خرید. اداره کل امور کتابخانه نزدیک ۴۰ میلیون و همینطور به فرمانداری و ادارات دیگر نزدیک ۱۶۰ تومان فروش روزنامه داشتیم و همین باعث می شد که ما یکی دونفر توزیع کننده بیشتر داشته باشیم که الان به بهانه کرونا دیگر نمی خواهند. مثلا اگر از تهران ۵۰ تا روزنامه می آمد ۲۰ تا همینطوری فروش می رفت بقیه اش می رفت در ادارات و سازمانها و خب باعث می شد دیده شود و بخوانند . برخی روزنامه ها درست است که ۳۰۰ تا ۵۰۰ تا تیراژ داشت اما همین نخریدن ها باعث شده که بی تفاوت بشویم به روزنامه ها . استانداری هر روز بیش از ۸ تا روزنامه می گرفت ، یا فرمانداری روزی ۲۵ تا روزنامه میگرفت که حداقل باعث می شد که افراد باسواد که با مطبوعات آشنا بودند و اگر روزی هم نبود خودشان از دکه ها می خریدند و یا شخصاً برای خودشان سفارش می دادند.در حال حاضر حداقل ۲۵۰ شخصیت سیاسی در استانداری و فرمانداری و..داریم که اگر همین ها متقاضی روزنامه ها باشند، مشکل فروش و توزیع نخواهیم داشت . اگر هر کدامشان مرتب به دکه ها و روزنامه فروشی ها سر بزنند. روزنامه فروش هم فکر نمی کند که فروش ندارد. دکه ها تکی نمیتوانند اقدام کنند. دکه دار وقتی می بیند از ۱۵ تا روزنامه ای که برایش می بریم فروش نمی رود دیگر میلی ندارد که روزنامه ها را آنجا تلنبار کند. حسنی معتقد است : در حال حاضر فقط ۴ تا دکه در زنجان هست که فقط روزنامه می فروشند. بقیه شده اند مینی سوپر که کار اصلی شان فروش سیگار و تریاک و چای و تنقلات دیگر است که چندتا روزنامه و مجله تاریخ گذشته هم در پیشخوان گذاشته اند. کدامشان روزنامه می فروشند؟ درحالی که شهرداری اجاره همان ۴ دکه مطبوعات را مثل بقیه دکه ها حساب می کند. مهم ترین مسئله در دکه های مطبوعات جانمایی آن است که آن هم بعد از این جابجایی ها رعایت نشد. دکه حاج صمد که یکی از قدیمی ترین ها بود و ۷۰ سال سابقه داشت را منتقل کردند به جلوی بانک ملی . هرچقدر گفتیم اینجا فروش نمی رود گفتند: مگر چه فرقی می کند ؟همه اش چند متر با جای قبلی فاصله دارد. ولی دیدیم که چقدر فرق داشت .
حسنی در خصوص عدم توزیع برخی مجلات که متقاضی دارد ولی در دکه ها پیدا نمی شود هم گفت: ما دیگر به دکه ها مجله توزیع نمی کنیم چون فروش نمی رود؛ اما توزیع روزنامه های کثیرالانتشار دست ماست. برخی هایش هم که دیگر در شهرستان ها توزیع نمی شوند.
شاید اگر هزار بار هم این گفت و گو ها تکرار شود نتیجه ای از آن نگیریم . چون هرکسی دلایل خودش را دارد . اما مو ضوع من در این نوشتار مردمی هستند که با این شرایط باید باور کنند که دیگر باید روزنامه فروشی مثل قبل را فراموش کنند و یا جوان و نوجوانی که ممکن بود با دیدن یک مجله در همان دکه ها به صورت اتفاقی مشتری دائمی اش شود دیگر این اتفاق برایش نیفتد.
شاید با خود بگویید امروزه که با گسترش گوشی های هوشمند و شبکه های اجتماعی افراد کمتری نیازمند روزنامه و مجلات و…هستند. شاید حق باشما باشد. بالاخره باید بپذیریم الکترونیکی شدن روزنامه ها و سرعت خوانش آنها در گوشی موبایل و سایت ها یکی از دلایل کم فروغ شدن دکه ها است. اما با همه تغییراتی که در امر اطلاع رسانی به وجود آمده، دکه ها هنوز طرفداران خود را دارند.
ساماندهی کیوسک های روزنامه فروشی سال هاست که بلاتکلیف باقی مانده است و تصمیم جدی در مورد آنها گرفته نمی شود. حتی اگر قرار است کم کم با دکه های روزنامه فروشی خداحافظی کنیم نیاز به اراده جدی در شهرداری و اداره ارشاد و خانه های مطبوعات است . البته که این تصمیم شدنی نیست. امروز در برخی شهرها زمزمه کاربردی تر کردن کیوسک ها مطرح است. باید دید خانه مطبوعات و اداره ارشاد و همچنین شهرداری چه تصمیمی خواهند گرفت؟
کیوسکها را نمیتوان از روزنامه و جراید جدا کرد.همه میدانند اگر همین دکه ها نبودند توزیع مطبوعات در ایران با چه مشکلی مواجه می شد. بخواهیم یا نه، طبق برخی مطالعات انجام شده، هنوز رسانه مکتوب، مشتری خودش را دارد و دکه های روزنامه فروشی به عنوان حلقه ارتباط مطبوعات با مردم باید این ارتباط را حفظ کنند ولی اگر بخواهند به همین منوال ادامه دهند کم کم با کم فروغ شدن دکه ها، دیگر کمتر روزنامه و مجله ای در معرض دید رهگذران قرار خواهد گرفت که در آنصورت ممکن است مطبوعات شامل (از دل برود هرآنکه/آنچه از دیده برفت) بشوند.