- تاریخ: شهریور ۲۰, ۱۴۰۲
- شناسه خبر: 35873
نیمنگاهی به رویاهای رنگی یک کور مادر زاد
اقتصاد و سیاست بخش لاینفک زندگی روزمرهی مردم ایران است، از کشاورز روستایی گرفته تا کارخانهدار و دانشجو و استاد دانشگاه و روحانی و حتی کسی که در بورس سرمایهگذاری میکند دستکم نیم نگاهی به آن صحنههای همیشگی دارند.
سلمان کریمی داستاننویس شناخته شدهی شهر ماست که با همهی جدیتاش کمتر دست به انتشار آثار خود زده است و همچنان با وسواس بیشتری پیش میرود.
کریمی امروز متاع درخوری در آستین دارد. دو مجموعهی او به زودی وارد باز نشر خواهند شد و بدین ترتیب بخشی از کم کاریهایش را جبران خواهند کرد. اثر جدید کریمی با عنوان «رویاهای رنگی یک کور مادر زاد» است. این داستان یک داستان عاشقانه بین یک پسر نابینا و یک دختر است که در آن عنایاتی نیز به وقایع سیاسی معاصر کشور شده است. همانگونه که در زندگی عادی، همه چیز ما با سیاست ربط پیدا میکند اینجا نیز چنین وقایعی به وقوع میپیوندد.
اقتصاد و سیاست بخش لاینفک زندگی روزمرهی مردم ایران است، از کشاورز روستایی گرفته تا کارخانهدار و دانشجو و استاد دانشگاه و روحانی و حتی کسی که در بورس سرمایهگذاری میکند دستکم نیم نگاهی به آن صحنههای همیشگی دارند.
رمان از دو نقطه دید روایت میشود یکی روایت اول شخص از دیدگاه پویا و یک روایت سوم شخص معطوف به ذهن از دیدگاه شکوه اما آن چیزی که نویسنده در نهایت به آن رسیده، روایتی است که هم به وقایع حال میپردازد و هم علاوه بر واکاوی گذشته، رازهایی را از دل آن بیرون میکشد و به شکل جذابی روایت میکند.
این کتاب در ۲۵۰ صفحه توسط نشر صاد منتشر شده است که با اشاره به برخی حوادث رخداد انقلاب ۵۷ و کوی دانشگاه ۷۸، تشابه و تفاوت خاستگاهها، بنیانهای فکری، آرزوها و آرمانهای دو نسل از جوانان ایران را به چالش میکشد.
البته نویسنده تفاوت رمان با تاریخ نگاری را به خوبی میداند و وقایعی که در بطن داستان رخ میدهد الزاما همهی آنها رخدادهای واقعی نبوده و از جهتی نیز به معنای خلاف رخدادهای تاریخی نیز نمیباشد. به هر حال این کتاب داستان یک کتاب موفقی است و حیف که با یک انتشاراتی برجستهای منتشر نشده است.
برای سلمان کریمی تبریک میگویم و روزهای روشنی را برای او آرزومندم.
نویسنده/محمد مهدی خسروی