- تاریخ: مهر ۵, ۱۴۰۲
- شناسه خبر: 35861
در نیستیِ نعمت
دکتر احمدی، وکیل شریف و آزادهای بود، او علاوه بر دغدغههای حقوقی و آزادیخواهی، اهل شعر و ادب نیز بود، محفل شعری که در دفتر کارش برگزار میشد، مخاطب و مشتریان خاص خود را داشت.
چهقدر باید از سوگ نوشت، از مرگ و نیستی!
امروز هم سوگوار مرگ نعمت احمدی، حقوقدان و وکیل دادگستری هستیم،
دکتر احمدی، وکیل شریف و آزادهای بود، او علاوه بر دغدغههای حقوقی و آزادیخواهی، اهل شعر و ادب نیز بود، محفل شعری که در دفتر کارش برگزار میشد، مخاطب و مشتریان خاص خود را داشت.
او عکسهای مشترکاش را با فریدون مشیری و دکتر شفيعي کدکنی و… را قاب کرده و بر دیوار دفترش زده بود، همان دفتری که یک چشم آن به وکالت و عدالت و چشم دیگرش به شعر و ادبیات بود، همان دفتری که نقش خیلی از بزرگان شعر معاصر را در جافظهاش دارد، همان دفتری که نَفَس وکلای بزرگ معاصر را در سینهاش نگه داشته است!
میدانم که محبت انسانها به اندازهی بزرگی آنهاست و من مهربانی دکتر احمدی را از یاد نمیبرم که چه با محبت و مناعت طبع، وکالت افراد بیبضاعت را بر عهده میگرفت.
او بزرگ بود و بزرگوارانه میاندیشید و سهم خود را سخاوتمندانه برای اعتلای انساندوستی پرداخت و دریغا که او نیز عجولانه از صحنه بیرون رفت.
تا همین چند وقت پیش، نوشتههای روزانه و مطالب خود را هر روز در واتساب برایم میفرستاد. با اینکه در گروه واتساپیاش بودم ولی علاوه بر آن، فرصت مطالعهی مطالباش را در صفحهی شخصی برایم ارزانی میداشت! چه قدر باید غصه خورد و چه قدر رنج کشید، آدمی مگر چه قدر ظرفیت دارد که تمام این مصائب را تاب میآورد!
یادداشت/سیدمجتبی حسینی الموسوی