- تاریخ: اسفند ۱۰, ۱۴۰۲
- شناسه خبر: 37293
گارد بسته ناشران نسبت به کتاب اولیها / انتشاراتیها در تهران به پخش کتاب دسترسی بهتری دارند
اکثر ناشرین یک گارد بسته نسبت به نویسندگان تازه کار و یا کتاب اولیها دارند که رد شدن از این حصار و وارد شدن به بازار نشر این ناشرین برای اکثر نویسندگان دشوار است.
زهره میرعیسی خانی- زخم پاییز برگزیده سیزدهمین جشنواره کشوری شعر و داستان انقلاب شد.
«سلمان کریمی» متولد سال ۱۳۵۵ و دارای مدرک کارشناسی حقوق قضایی است. او از نویسندگان زنجانی و اعضای مؤسس «خانه داستان» زنجان است.
کریمی تاکنون چندین مجموعه داستان گروهی و کودک تألیف کرده است. از کتابهای به چاپ رسیده او برای بزرگسالان میتوان به رمانهای «رویاهای یک کور مادرزاد» و «بشکوچ» اشاره کرد که در سالهای اخیر به چاپ رسیدهاند.
رمان «زخم پاییز» این نویسنده به تازگی توانسته جزو منتخبین سیزدهمین جشنواره کشوری شعر و داستان انقلاب باشد.
او در گفت و گو با پیام ملّت در مورد رمان «زخم پاییز» میگوید: این رمان اگرچه به چاپ نرسیده است، اما جزو آثار برگزیده سیزدهمین جشنواره شعر و داستان انقلاب بوده است.
کریمی اظهار میکند: این رمان جزو ۸ اثر راه یافته به مرحله نهایی این جشنواره بود که از بین ۱۰۷ اثر ارسالی توانست به عنوان اثر برگزیده این جشنواره پس از اثر بنز علیرضا نعمت الهی قرار گرفت و حق التالیف سه دوره چاپ کتاب را از آن خود کرد.
وی ادامه داد: در بخش رمان بزرگسال رمان«ابرشهر» نوشته محمد رودگر، «بیسردار» نوشته محمداسماعیل حاجیعلیان، «بنز» نوشته علیرضا نعمتاللهی، «قزل آهو» نوشته امالبنین ماهر، «ملاقات زیر رادیکال» نوشته لیلی طباطبایی «گعدههای دور آتش» نوشته سید میثم موسویان و ««وُل» نوشته میثم فرهمندیان به همراه اثر بنده نامزد شدند که کار آقای نعمت الهی جایزه ۲۰۰ میلیون تومانی را از آن خود کرد و رمان زخم پاییز به همراه یک اثر دیگر نیز توانستند نفرات برگزیده این جشنواره باشند.
کریمی با اشاره به اینکه اسم ابتدایی انتخاب شده برای این رمان «دختر» نام داشت که در اصلاحات به نام «زخم پاییز» تغییر نام داد، خاطرنشان میکند: این رمان به ماجراهای پس از هتک حرمت یک سالدات روس به یک دختر زنجانی میپردازد که طی روند داستانی که در کار رخ میدهد به بخشی از وقایع دوره دموکرات در استان نیز پرداخته میشود.
وی در خصوص برگزاری جشنوارهها و اعتبار آنها نیز میافزاید: عموما در جشنوارههایی که جایزهای بزرگ دارند، رقابت بیشتر و سختتر است منتهی نمیتوان گفت که همیشه این طور بوده و هست. گاهی اوقات نویسندگان کارهای خوبی دارند که متاسفانه چون در قالب موضوعات جشنوارهها قرار نمیگیرد کسی آن را نمیبیند.
کریمی در بخش دیگری از صحبتهای خود، در توضیح فعالیتهایش در عرصه نویسندگی و شعر میگوید: ابتدای کار من در حوزه ادبی با شعر آغاز شد؛ زمانی که یکی از غزلهای خود را به یکی از اساتیدم هدیه کردم. نقد استادم در ارتباط با شعری که گفته بودم، موجب شد که مسیر فعالیتم را تغییر داده و به سمت نویسندگی بروم.
وی شروع فعالیت نویسندگی خود را از سال ۸۰ اعلام میکند و اذعان میدارد: در طی فعالیتی که در حوزه داستان داشتم، در جلسات نقد و آموزشی شرکت کردم و در این مدت چند مجموعه داستان گروهی به چاپ رساندم.
این نویسنده زنجانی با اشاره به فعالیت ۲۰ ساله خود در حوزه نویسندگی و افت و خیزهایی که در این مدت داشته است، گفت: برای اینکه مجموعه مستقلی را چاپ کنم، ۱۵ سال صبر کردم و در نهایت «رویاهای رنگی یک کور مادرزاد» منتشر شد.
کریمی در خصوص رمان « بشکوچ» میافزاید: این کتاب زندگی یکی از تکآوران گردان بوشهر کیارش پوراحمدی (شخصیتی خیالی) را روایت میکند که متولد زنجان است.
وی ادامه داد: «کیارش» در شبی که عراق به ایران حمله میکند، به سمت خرمشهر حرکت میکند و صبح در خرمشهر است. این کتاب مقاومت ۳۴ روزه تکآوران گردان تکآوران بوشهر را روایت کند که از خرمشهر دفاع میکنند.
کریمی با بیان اینکه شخصیت اصلی داستان در گیرو دار جنگ؛ عاشق دختری از خرمشهر شده؛ این در حالی است که او آدم سرسختی بوده و اعتقادی به عشق ندارد، اظهار کرد: در ادامه داستان دختر خرمشهری در شهر خود میماند و کیارش پس از ترک خرمشهر و گذر گردان بوشهر از کنار کارون تازه متوجه میشود که او در خرمشهر مانده است.
وی با بیان اینکه غالبا احساس نیازبه نوشتن، باعث میشود که نویسنده به سراغ نوشتن در خصوص موضوعی برود، گفت: احساس نیاز موجب شده است که به سراغ نوشتن در خصوص موضوعات کارهایم بروم. گاها احساس میکنم که برخی از موضوعات مسکوت مانده از همین رو به سراغ نوشتن در مورد این موضوعات میروم در حقیقت این طور احساس میکردم که مردم نیز باید در مورد این مسائل آگاهی یابند.
او درباره رمان «رویاهای رنگی یک کور مادرزاد» نیز میگوید: این رمان با اشاره به برخی حوادث پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ و حوادث کوی دانشگاه در سال ۷۸، تشابه و تفاوت خاستگاهها بنیانهای فکری و آرزوها و آرمانهای دو نسل از جوانان ایران را به چالش میکشد.
کریمی مدعی است که در زندگیام یک سری اتفاقات بود که همواره ذهنم را مشغول میکرد که حوادث پیروزی انقلاب اسلامی و رخدادهای کوی دانشگاه سال ۷۸ از این دسته مسائل بود از همین رو تصمیم گرفتم که در مورد این مسائل بنویسم. همچنین شخصیت داستانیام را شخصی انتخاب کردم که نابینا بود و اگر چه تمایلی به صحبت در زمینه انتخاب این فرد نابینا در رمانم ندارم اما قطعا اگر کسی کتاب را بخواند متوجه خواهد شد که چرا این شخصیت نابینا است و چرا این اتفاقات برای او اتفاق میافتد؟
به گفته کریمی ایده اولیه این کتاب در سال ۹۰ به ذهنم رسید و از این سال تحقیقات خود را در زمینه این رمان شروع کردم. در وهله اول در مورد نابینایی و اینکه تفاوت یک نابینای مادرزاد و نابینایی که بعدها بینایی خود را از دست داده است را بررسی کردم و با چند نفری در این زمینه ارتباط گرفتم و سپس به تحقیق در زمینه انقلاب و وقایع کوی دانشگاه پرداختم و به دنبال این بودم که رمانی باور پذیر بنویسم.
وی با بیان اینکه رمان جایی برای از تاریخ نوشتن نیست، اظهار میکند: اگر چه رمان جایی برای از تاریخ نوشتن نیست اما نویسنده در رمانهایی که در فضای تاریخی اتفاق میافتد؛ باید توجه داشته باشد که موضوعی را بنویسد که تاریخ آن را هم رد نکند. از همین من برای تکمیل تحقیقات خود روزنامه سالهای ۵۶ تا ۶۲ و روزنامههای سالهای ۷۸ را مورد مطالعه قرار دادم و از مواردی که به درد رمانم میخورد عکس گرفتم تا بعدها مورد استفاده قرار بدهم و این کارها شاید بالغ بر ۵ سال برای من طول کشید.
این نویسنده با اشاره به اینکه نوشتن این رمان یک سال و دو سال بازنویسی آن به طول انجامید؛ اظهار میکند: نویسندگان و دوستان خوبی در این زمینه به کمک من آمدند که مجید قیصری، مرد علی مرادی، محمدعلی خامهپرست و محمود مرادی و محمدرضا شرفی خبوشان از این دوستان هستند که شاید بارها و بارها کار من را مورد مطالعه قرار دادند و به نقد آن پرداختند تا در پایان کاری شسته و رفته را تحویل مخاطب بدهم.
وی با اشاره به اینکه برای چاپ این کتاب با انتشارات متعددی تماس گرفتم و اثر را برای آنها ارسال کردم؛ خاطرنشان میکند: متاسفانه امکان چاپ این اثر با هر کدام از انتشاراتی که گلچین کرده بودم ممکن نشد تا سر انجام انتشارات «صاد» اثر را پذیرفت.
وی در مورد این انتشارات میافزاید: انتشارات صاد بیشتر از اینکه به سمت کتاب فیزیکی تکیه داشته باشد، بر روی عرضه کتاب به صورت دیجیتال و صوتی تکیه دارد و به نظر من مخاطب این کتابها در دوره خاص کنونی مخاطبین بیشتری هستند چرا که با توجه به اینکه انتشارات صاد اکثرا کتابهایی که به چاپ میرساند کتاب نویسندگانی است که تازه کار هستند و یک دو اثر بیشتر چاپ نکردند.
وی ادامه میدهد: شاید بتوان گفت که آن اقبالی که به بزرگان ادبیات داستانی در حوزه نشر وجود دارد به کتابهای این نویسندگان ( نویسندگان تازه کار) وجود نداشته باشد. اما بسیاری از مخاطبان دوست دارند که کارهای نویسندگان تازه کار را نیز مورد مطالعه قرار بدهند که کتابهای دیجیتال و صوتی با توجه به قیمتی که دارند میتواند نیاز این مخاطبین را برآورده کند.
کریمی مدعی است رویکردی که در بازار نشر وجود دارد و تجربهای که من در ارتباط با ناشرین برای چاپ کتابم به دست آوردم به خود من نشان داد که اکثر ناشرین یک گارد بسته نسبت به نویسندگان تازه کار و یا کتاب اولیها دارند که رد شدن از این حصار و وارد شدن به بازار نشر این ناشرین برای اکثر نویسندگان دشوار است. این انتشاراتها محافلی دارند و نویسندگان خاصی را حمایت میکنند. اگرچه گاها هم اجازه ورود سایرین در این حیطه را میدهند و برای من جالب بود که صاد چنین ویژگی ندارد.
وی با اشاره به اینکه اگر چه چاپ با انتشارات استان توصیه برخی از دوستان است، اما باید قبول کرد که انتشاراتیها در تهران به پخش کتاب دسترسی بهتری دارند و تحرک خوبی در زمینه پخش کتاب توسط آنها صورت میگیرد، اظهار میکند: موضوعی که ناشران استان ما کمتر به ان توجه دارند. همچنین در بحث سرمایهگذاری شاهد هستیم که ناشرین استان بیشتر تمایل دارند که نویسنده خود در زمینه چاپ کتابش سرمایهگزاری کند در حالی که ناشرین در تهران علاوه بر سرمایهگذاری، به نویسنده حقالتالیف هم میدهند و از نویسنده حمایت میکنند.
به گفته این نویسنده، پیش فروش کتاب میتواند یکی از اقداماتی باشد که در اوضاع بد کتاب میتواند به کمک ناشرین و مولف بیاید. در کشورهای خارجی هم شاهد همین موضوع هستیم که ناشرین پیش از چاپ کتاب اقدام به پیش فروش کتاب میکنند تا ریسک سرمایهگذاری برای کتاب پایین بیاید و به نظر من این حرکت باید بسیار گسترده اعمال شود؛ حداقل برای چاپهای اول تا دست ناشر بیاید که آیا این کتاب مورد اقبال مردم قرار خواهد گرفت یا خیر؟