- تاریخ: آذر ۲۰, ۱۳۹۷
- شناسه خبر: 10145
بحران شناخت مخاطب چالشی در رسانهها است
پیام ملّت؛ اسدالله قربان زاده- نیم نگاهی که به گذشته می اندازم، روزهای خوش کودکی را می بینم که با چه شور و اشتیاقی سراغ روزنامه و مجلات در کیوسک های مطبوعاتی می رفتم. آخر هفته ها فرصتی بود تا مجلات آن سال های طلایی را خر ...
پیام ملّت؛ اسدالله قربان زاده- نیم نگاهی که به گذشته می اندازم، روزهای خوش کودکی را می بینم که با چه شور و اشتیاقی سراغ روزنامه و مجلات در کیوسک های مطبوعاتی می رفتم. آخر هفته ها فرصتی بود تا مجلات آن سال های طلایی را خرید کنم، حتی اگر به قیمت قرض گرفتن پول برای خرید باشد!.
تابستان دوران کودکی بخشی از اوقات فراغتم با روزنامه و مجله سر می شد. روزنامه رنگی آن سال ها که طرفداران پروپاقرصی داشت،« همشهری» بود. «دوچرخه» ضمیمه آخر هفته همشهری با دنیایی از مطالب رنگارنگ من را بیشتر با عالم نوشتن آشنا کرد. مطالب جذاب مختص دنیای کودکی از نویسندگان حوزه کودک و نوجوان.
«فریبا خانی» جزوء تحریریه دوچرخه بود و حالا بعد از سال ها هنوز هم قلم خود را برای نوشتن از دنیای کودکان و نوجوانان زمین نگذاشته است. با سپری شدن آن سال ها امروز به سراغ او رفته ام تا از خودش و دنیای روزنامه نگاری کودکان برایمان بگوید:
خودتان را برای مخاطبان ما چطور معرفی می کنید؟
فریبا خانی متولد۱۳۵۲ در تهران به دنيا آمدم. رشتهی تحصیلی من در دانشگاه، زبان و ادبیات فارسی بود و حدود ۲۴ سال است که روزنامه نگارم. البته عاشق ادبیات و داستان نویسی هستم.
در كنار روزنامه نگاري، داستان مينويسم. دو كتاب دارم، يكي در حوزهي ادبيات بزرگسال به نام «آدامس با طعم اكاليپتوس» و كتابي در حوزهي خاطره- داستان براي نوجوانان به نام « من سوزن قورت دادم!» كه نشر پيدايش آن ر ا منتشر كرد.
در گذر این سال ها با کدام نشریات همکاری داشته اید؟
با روزنامهها و مجلات مختلفی کار کردم. مجلهی روز هفتم، هفته نامهي محلهی ما روزنامه همشهری، مجلهی زنان، مجلهی سپیده زندگی، روزنامهي ایرانیان، صبح امروز، خرداد و فتح، یاس نو، نوروز، همبستگی و … . در تمام این روزنامهها گزارشگر اجتماعي بودهام.
در سال۱۳۷۹به درخواست استاد عزیزم، لیلا رستگار که یکی از بهترین روزنامه نگاران ایرانی است و جناب فريدون عموزاده خلیلی نویسنده و روزنامه نگار ارجمند برای هفته نامهی دوچرخه ویژهنامهی کودک و نوجوان روزنامهي همشهری شروع به کار کردم و اکنون هفده سال است که در کودکان مشغول کار هستم.
دنیای کودکی شما چگونه سپری شد؟
دنیای کودکی ام طلایی بود. با خواهر و بردارانم روزگار خوشی داشتیم. پدر و مادر مسئول و مهربانی داشتم و سفر میرفتیم و جادههای فراوانی را کشف میکردیم و لذت میبردیم. دوچرخه سواری بازی مورد علاقهی من و خواهر و برادرانم بود و بیشتر وقت ها در حیاط خانه دوچرخه میراندیم.
شما از چه سالی کار روزنامه نگاری را شروع کردید؟
از اواخر۱۳۷۳ من با نشریهی محلهیمای همشهری شروع به کار کردم.
مشوقان شما چه کسانی بودند؟
قرار نبود، روزنامه نگار شوم. در دانشگاه داستان مینوشتم و به مجلههای ادبی داستان میدادم. قرار بود در محلهي ما هم داستانک بنویسم، اما کم کم وارد دنیای گزارشگری شدم. فکر کردم با دیدن و تجربه لایههای مختلف مردم وسعت دیدم در داستان نویسی زیاد میشود، هر چند آن قدر کار پُراسترس و پر تنشی بود که کمتر توانستم داستان بنویسم.
شما روزنامه نگاری تخصصی حوزه کودک و نوجوان هستید. چگونه وارد این حوزه شدید؟
قبلا گفتم به درخواست استاد عزیزم لیلا رستگار و جناب عموزاده خلیلی روزنامهنگار و نویسنده در نشریهی دوچرخه روزنامهي همشهری شروع به کار کرد.
آیا به این حوزه علاقه داشتید؟
حوزهی مهمی است. بر خلاف تصور عموم که روزنامهنگاری برای کودک را با اهمیت نميدانند و مدام به من میگویند، حیف نیست گزارش نویسی برای بزرگسالان را رها کردی و برای کودک و نوجوان می نویسی؟. در حالی که من فکر میکنم، روزنامه نگاری برای کودکان کار بسیار سخت و پیچیدهاي است. شما وقتي در يك نشريهي كودك و نوجوان مينويسي، علاوه بر اصول روزنامهنگاري، بايد حواست به واژهها و حساسيت واژهها باشد. شما اگر بتوانيد خوانندهي كودك و نوجوان تربيت كنيد كه مقاله بخواند، خبر بخواند، داستان بخواند، در آينده خوانندگان روزنامه و كتاب حرفه اي خواهيد داشت.
خبرنگار حوزه کودک و نوجوان چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
دانستن زبان کودکی و نوجوانی بسیار با اهمیت است. باید حوزهی کودک و نوجوان را بشناسی. باید از ادبیاتی برای کودکان استفاده کنی که برای این گروه جالب باشد. شناخت مخاطب بسیار پر اهمیت است. باید با شناختی که از مخاطب کودک و نوجوان داری کار کنی. کار برای کودکان و نوجوانان یعنی مسئولیت.
در این حوزه خانم ها بیشتر موفق بوده اند یا آقایان؟
این کار نیاز به عشق و علاقه و شناخت دارد و فرقی بين زنان و مردان نيست.
جایگاه حوزه کودک و نوجوان را در مطبوعات ایران چطور می بینید؟
خبر براي مخاطب کودک و نوجوان و خبر دربارهي كودكان و نوجوانان اين دو مقولهي جداست. کلا در کشور ما حوزهی کودک و نوجوان جدی تلقی نمیشود، در حالی که اگر درست برای این گروه سنی سرمایهگذاری کنیم، در آينده اهالي اهل مطالعه و روزنامهخوان حرفهاي خواهيم داشت.
احساس می شود، کودکان و نوجوانان امروز نسبت به چند دهه گذشته چندان با جراید این حوزه انس و الفت ندارند. شما علت را در چه می دانید؟
اين كه ما مردمي اهل مطالعهاي نيستيم، بحث تازهاي نيست. الان با رسانههاي ديجيتال و فضاهاي مجازي هم كار نشريات كاغذي سختتر شده است، اما به نظرم نشريات كاغذي جذابيتهاي خودش را دارد. رسانه هاي ديجيتال و تصويري هم جذابيتهاي خودشان را دارند. بايد با دقت و به روز پيش رفت و من بدبين نيستم و فكر ميكنم، اگر بتوانيم خوراك خوبي براي كودك و نوجوان در مجلهها و نشريات كاغذي توليد كنيم، آنها جذب خواهند شد.
ارزیابی شما از محتوای جراید و مطبوعات این حوزه نسبت به سال های گذشته چیست؟
اين روزها نشريات كاغذي مسايل خودشان را دارند. مشكلات اقتصادي و مشكلات كاغذ و چاپ. اما علاوه بر اين مشكلات چيزي كه من به عنوان مشكل در رسانههاي كودك و ميبينم، بحران شناخت مخاطب است. متاسفانه كار براي كودك و نوجوان نياز به كارشناسي دارد. شناخت اين مخاطب خيلي مهم است. متاسفانه چيزي كه هست، عدم شناخت اين مخاطب است. تلويزيون، نشريات كاغذي و… همه در اين مقوله ضعف دارند.
نگاه شما به حوزه خبر کودکان و نوجوانان از چه ابعادی است؟
خبرهاي كودك و نوجوان خبرهايي هستند كه طبق اصول خبرنويسي تهيه ميشوند، اما خبرها كمي نرم بايد باشند. ادبيات و واژهها بايد ساده باشند. منابع خبري را خيلي مستقيم بايد به مخاطب معرفي كنيم. شخصيتها و عنوانهايشان را بايد خيلي ساده و در كنار هم بياوريم. ممكن است بعضي خبرها براي بزرگسالان جذاب و براي كودكان خسته كننده باشد. بايد به موضوعاتي پرداخت كه جذاب باشند. در ضمن ما هرگز خبرهاي تلخ را نميتوانيم، براي كودكان به طور مستقيم بگوييم. خبر خودكشي، اعتياد، مرگ و … اگر بخواهيم به موضوعات تلخ هم بپردازيم با يك ترفندي باشد كه تاثير منفي بر كوك و نوجوان نگذارد.
علاقه کودکان و نوجوانان به خبرنگاری را چطور می بینید؟( منظورم اینه بیشتر که علاقمند به نوشتن بوده اند).
ما سالهايي كه در دوچرخه هستيم. خبرنگاران افتخاري داشتيم كه در سراسر ايران به ما مطلب ميدادند. آنها علاوه بر داستان و شعر، گزارش و خبر تهيه ميكردند و مصاحبه ميكردند. ما در دوچرخه آموزشهايي براي اين خبرنگاران داشتيم. عدهاي از اين خبرنگاران حالا بزرگ شدهاند و خبرنگاران حرفه اي هستند و همكار خود ما در دوچرخهاند.
پیشنهاد شما برای مدیریت اطلاعات برای این قشر چیست؟
ما نميتوانيم در برابر فضاي مجازي و اينترنت مقاومت كنيم، اما ميتوانيم مهارتهاي كودكان و نوجوانان را افزايش بدهيم. مدرسه خيلي مهم است. مديريت ديتا يا همان مديريت اطلاعات، خطرها، مشكلاتي كه ممكن است، براي كودكان پيش بيايد همهي اينها مهم هستند. اين كه اگر مشكلي برايشان پيش آمد، از چه كساني كمك بگيرند و غيره… هنوز ما فكري براي اين موضوعات نكردهايم. فقط نفي ميكنيم، راهكار نميدهيم. كودكان بايد بدانند هر پيامي كه به ما ميرسد نبايد آن را دانلود كنند. هر پيامي ارزش ديدن و خواندن ندارد.
برای اینکه کودک و نوجوان امروز را به روزنامه خواندن و نوشتن تشویق کنیم، چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟
داشتن بخشهاي كودك و نوجوان در روزنامهها خيلي مهم هستند. آنها را تشويق كنيم، مطلب بفرستند و با كارشناسي مطالب به آنها كمك كنيم و مطالبشان را ويرايش كنند. به آنها آگاهي بدهيم که چگونه يك خوراك خوب ميشود با يک روزنامه تهيه كرد و اصول و قوانين آن چيست؟ آنها اين راه را دنبال خواهندكرد و لذت خواهند برد.