- تاریخ: اردیبهشت ۳۰, ۱۳۹۹
- شناسه خبر: 16012
مهم ترین چالشهای جمعیتی ایران چیست؟
پیام ملّت- ایران در سه دهه گذشته تحولات چشمگیر جمعیتی را تجربه کرده که متاثر رنامهریزیهای مختلف بوده است حال آنکه کاهش باروری و به تبع آن کاهش جمعیت در ایران و افزایش سالمندی از مهمترین چالشهای پیش روی کشور است.
به گزارش «پایگاه خبری-تحلیلی پیام ملّت» و به نقل از ایمنا ،اگر چه ایران اکنون در شرایط پنجره جمعیتی (جمعیت جوان) قرار دارد و به عنوان فرصتی طلایی باید از آن استفاده کرد، اما از هم اکنون باید به فکر پیری و ورود به میانسالی جمعیت بود و سیاستهای جمعیتی را جدی گرفت تا ضمن استفاده از جمعیت جوان کشور به عنوان یک فرصت، برای زمان میانسالی جمعیت هم برنامهریزی مناسب انجام شود؛ طی ۳۰ سال آینده ۳۰ درصد از جمعیت ایران به پیری میرسد بنابراین امروز باید برای افزایش نرخ باروری ایرانیان برنامهریزی کرد.
باروری در ایران همگام با سایر کشورها روند نزولی داشته، رتبه باروری ایران در بین کشورها بیانگر سرعت و روند کاهشی باروری است، در سال ۲۰۱۴ ایران باروری کل ۸.۱ و رتبه ۱۴۶ را در بین ۲۲۴ کشور را داشت در حالی که در سال ۱۹۰۷ باروری کل ۴.۶ و رتبه آن زمان ایران هم ۷۰ بود.
سال ۹۸ کمترین میزان تولدها در ۵۰ سال اخیر!
کمیته رصد و پایش سیاستهای جمعیتی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی سال ۹۸ را سال کاهش بیسابقه آمار موالید طی ۵۰ سال اخیر عنوان کرده است. در این گزارش آمده که از سال ۸۰ تا ۹۴ در کشور افزایش موالید در حال رخ دادن بوده اما پس از سال ۹۴ به علت خالی شدن توان درونی جمعیت تعداد تولدها با شیب تقریباً تندی شروع به کاهش کرده و در سال ۹۷ میزان موالید کشور نسبت به سال قبل با کاهش بیش از هشت درصدی مواجه شده که در دو دهه اخیر بیسابقه بوده است.
ضمن اینکه در شش ماه اول سال ۹۸ نسبت به شش ماه اول سال ۹۷ این تعداد با ۱۳ درصد کاهش مواجه بوده که کاهش بیش از ۹۲ هزار تولدی را به همراه داشته است. همچنین در پایان ۹۸ میزان تولد کشور به رقم یک میلیون و ۲۰۵ هزار و ۹۰۴ تولد میرسد که کاهش بیسابقهای نسبت به سالهای گذشته دارد، میزان موالید از حدود ۲۰ در هر هزار نفر جمعیت در سال ۹۴ با کاهشی محسوس به ۱۶.۷ در هر هزار نفر جمعیت در سال ۹۷ رسیده است و در سال ۹۸ نرخ زاد و ولد با ۱۴.۵ تولد به ازای هر هزار نفر جمعیت به کمترین حد خود در طی ۵۰ سال گذشته میرسد.
جمعیت فعلی کشور چقدر است؟
طبق برآوردهای انجام شده بر مبنای نتایج سرشماری، جمعیت ایران در پایان نیمه اول ۹۸ به ۸۲ میلیون و ۷۷۶ هزار و ۲۷۰ نفر رسیده است، مطابق نتایج سرشماری، نرخ رشد جمعیت ایران از ۱.۲۹ درصد در سال ۹۰ به ۱.۲۴ درصد در سال ۹۵ رسیده است و برآوردها نشان میدهد که نرخ رشد جمعیت هم اکنون به حدود یک درصد رسیده باشد ضمن آنکه پیشبینی میشود در سالهای آینده با کاهش بیشتر نرخ رشد جمعیت مواجه باشیم.
بیشترین و کمترین ولادت در کدام استانها است؟
استانهای سیستان و بلوچستان، خوزستان، خراسان رضوی، هرمزگان و خراسان جنوبی دارای بیشترین ولادت و استانهای گیلان، مازندران، مرکزی، البرز و سمنان کمترین آمار ولادت را داشتهاند.
میانگین سن پدر در زمان تولد اولین فرزند ۳۳.۷ سال و سن مادر ۲۷ سال ثبت شده است.
۱۹ هزار و ۹۱۱ دو قلوزایی، ۶۴۶ سه قلو زایی، ۲۱ چهار قلو زایی (پنج مورد در اصفهان، سه مورد فارس، سه مورد خوزستان، ۲ مورد آذربایجان غربی و یک مورد در آذربایجان شرقی، اردبیل، ایلام، تهران، خوزستان، سمنان، گلستان و همدان) و دو مورد پنج قلو زایی در اصفهان و مرکزی به ثبت رسیده است.
آمار فوت و علت وفات
در سال ۹۷ میزان ۳۷۷ هزار و ۲۴۵ فوت به ثبت رسیده که از این تعداد ۲۱۱ هزار و ۵۱۸ مورد مرد و ۱۶۵ هزار و ۶۷۵ مورد زن بودند و نسبت جنسیت حاصل از وفات در ازای فوت ۱۲۷ مرد، فوت ۱۰۰ زن ثبت شده است.
نسبت فوت برای ساکنان شهرها ۷۳.۸ درصد بوده است، که بیماریهای قلبی عروقی با ۳۸.۴ درصد، سرطانها و تومورها با ۱۱.۳ و بیماریهای دستگاه تنفسی با ۹.۸ درصد بیشترین علت فوت بوده است.
همچنین تعداد مرگهای ثبت شده که به علت حوادث ترافیکی رخ داده ۱۰ هزار و ۲۸۴ مورد بود که از این میان ۷ هزار و ۹۹۴ مورد آنها را مردان و ۲۲۹۰ آن مربوط به زنان بودند.
در سال ۱۳۹۶ یک میلیون ۴۵۰ هزار و ۲۷۱ واقعه ولادت در مهلت قانونی به ثبت رسیده و در سال ۹۵ هم یک میلیون ۴۸۷ هزار و ۸۷۳ و در سال ۹۴ هم یک میلیون ۵۲۹ هزار و ۶۸۹ و در سال ۹۳ شمار ولادتهای به ثبت رسیده در مهلت قانونی به یک میلیون ۵۳۴ هزار و ۳۶۲ واقعه رسیده بود.
متوسط طول عمر و ترکیب سنی جمعیت در ایران
علی اکبر محزون مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار هم در زمینه متوسط طول عمر در ایران، اظهار میکند: متوسط طول عمر یا همان شاخص امید به زندگی از ۵۹ سال در اوایل انقلاب به ۷۴ سال رسیده که ۷۵ و نیم سال برای خانمها و ۷۲ و نیم سال برای آقایان است.
وی میافزاید: ۲۵ میلیون و ۶۰۰ هزار خانوار در کشورمان وجود دارد که به طور متوسط هر خانوار شامل سه و ۲۳ صدم نفر است.
محزون در خصوص ترکیب سنی جمعیت، تصریح میکند: برآوردهای جمعیتی نشان میدهد حدود ۲۴ و شش دهم درصد جمعیت کشور زیر ۱۵ سال، ۲۲ درصد یعنی حدود ۱۸ میلیون و ۲۶۹ هزار نفر جمعیت جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال، حدود ۴۷ درصد جمعیت کشور میانسال ۳۰ تا ۶۴ ساله و ۶ و چهار دهم درصد هم جمعیت بالای ۶۵ سال است.
وی خاطرنشان میکند: اکنون جمعیت سالمند بالای ۶۰ سال کشورمان با رقم ۸ میلیون و ۲۳۱ هزار نفر، حدود ۹.۹ دهم درصد جمعیت کشور است.
محزون در خصوص ورود ایران به فاز میانسالی میگوید: تا پیش از سال ۱۳۷۵ عمده جمعیت یعنی بیش از ۴۰ درصد زیر ۱۵ سال بودند و از سال ۷۵ تا ۹۰ در فاز جوانی جمعیت قرار داشتیم و از سال ۹۰ به بعد وارد فاز میانسالی شدیم.
میانگین سن مادران ایرانی در زمان تولد فرزند
میانگین سن مادران ایرانی که ازدواج کرده و حداقل یک فرزند به دنیا آوردهاند ۴۳ سال است، بر پایه دادههای پایگاه اطلاعات جمعیت کشور در سال ۱۳۹۵، میانگین سن مادر در زمان ثبت تولد فرزند برابر با ۲۸.۷ است که این رقم در سال ۱۳۹۱ تا ۱.۱ سال افزایش داشته است، این رقم شامل تمامی ولادتهای ثبت شده است و نه به ضرورت اولین زایمان مادران.
در سال ۱۳۹۵ میانگین سنی زنانی که شهرنشین بودند و فرزندی به دنیا آوردهاند، حدود ۲۹ سال و برای زنان روستانشین ۲۸ سال بوده است،
بر پایه مطالعه نسلی انجام شده بر روی کسانی که در سال ۱۳۹۱ ازدواج کردهاند، میانگین سن مادران در زمان تولد اولین فرزند برابر با ۲۴.۹ سال بوده است که ۷۵ درصد افراد این نسل در زمان تولد اولین فرزند خود کمتر از ۲۸ سال سن داشتند، زنان ازدواج کرده در سال ۱۳۹۱، به طور متوسط ۲.۵ سال میان فرزند اول و دومشان فاصله گذاشتند.
۴۸.۸ درصد از زنانی که در سال ۱۳۹۱ ازدواج کردهاند تا پایان سال ۱۳۹۵ تنها یک فرزند به دنیا آوردهاند و سهم کسانی که دو فرزند دارند، ۵.۳ درصد است، همچنین حدود ۴۵ درصد زنانی که در سال ۱۳۹۱ ازدواج کردهاند هنوز صاحب فرزند نشدهاند.
۱۴ درصد خانوادههای ایرانی به یک فرزند راضی هستند
بررسیهای مشترک مرکز آمار ایران، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نشان میدهد که هم اکنون نیز حدود ۶۰ درصد مردم خواهان حداقل دو فرزند هستند، ۱۴ درصد جمعیت کشور یک فرزند را کافی میدانند و فقط یک درصد خانوادهها هستند که فرزندی نمیخواهند.
در واقع حدود ۷۵ درصد جامعه بین یک تا دو فرزند را میخواهند اما ضعف برنامهریزیهای اقتصادی مانع تحقق این خواسته شده و باعث شده نرخ باروری کلی جامعه در حد نازلی حدود ۱.۸ بماند.
نرخ باروری باید به ۳ فرزند برسد
مشاور عالی وزیر بهداشت در امر اجتماعی شدن سلامت، با بیان اینکه نرخ باروری در کشور باید به بالای سه فرزند برسد، میگوید: تعداد بچهها در هر خانوار نباید کمتر از سه فرزند باشد تا به جمعیت نرمال برسیم، در حال حاضر نرخ باروری ما ۲.۰۱ است، نرخ جایگزینی در کشور ما با نرخ جایگزینی در کشورهای دیگر متفاوت است.
وی میافزاید: به نظر من هیچ نرخ جایگزینی زیر سه به ما کمک نمیکند و حداقل باید به سه برسیم، وقتی میخواهیم مردم سه بچه دنیا آورند، باید مانند تمام دنیا به خانوادهها تسهیلات بدهیم، به عنوان مثال در بسیاری از کشورهای اروپای شرقی خانه رایگان میدهند، در بسیاری از کشورها مانند فرانسه افراد از مالیات معاف میشوند. در کانادا اگر کسی سومین بچهاش به دنیا بیاید، پدر و مادر حقوق میگیرند، اما تا زمانی که کودک به سن مدرسه برسد، در خانه میمانند.
اکبری تصریح میکند: همه دنیا به این فکر افتادند که خطاهای گذشتهشان را در حوزه جمعیت جبران کنند، اینکه کانادا ناگهانی دربهای مهاجرتش را باز کرد، برای این بود که نیروی کارش را تأمین کند، ما این ساختارهای مدیریتی را رها کردیم و در کشور برای استخدام هایمان به دنبال این هستیم که چه کسی مجرد است! این کار نادرست است، بلکه باید افراد بچهدار باید در اولویت قرار گیرند.
وی با بیان اینکه بارداری حداکثر باید زیر ۲۵ سال اتفاق افتد و شاخص باروری باید به حداقل سه فرزند برسد، گفت: البته بارداریها باید با فاصله شیردهی مناسب اتفاق افتند؛ زیرا اگر یک بچه دو سال از شیر مادر تغذیه کند، مادر قادر است بچه بعدی را هم سالم به دنیا آورد، یعنی فاصله کودکان حداقل دو سال باشد حال اگر این اتفاقات بیفتد و همه بخشها به افراد تسهیلات داده و کمک کنند، میتوان وضعیت جمعیتی کشور را کنترل کرد البته در این صورت وظیفه وزارت بهداشت سختتر هم میشود زیرا باید افراد بیشتری را مراقبت کند.
کاهش رشد جمعیت ایران تا ۳۰ سال آینده ادامه دارد
مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار در خصوص آینده جمعیتی ایران، میگوید: برآوردهای رسمی نشان میدهد تا افق سال ۱۴۳۰ کاهش شاخص رشد جمعیت ادامه خواهد داشت.
وی میافزاید: در سال ۱۳۹۰، بیست و سه میلیون و ۷۰۰ هزار نفر جمعیت جوان ۱۵ تا ۲۹ سال داشتیم و در مدت ۵ سال این رقم به ۲۰ میلیون نفر و اکنون به ۱۸ میلیون نفر کاهش داشته یعنی جمعیت جوان کشورمان با نرخ رشد منفی سه و ۲۴ صدم درصد در حال کاهش است.
محزون تصریح میکند: در سال ۱۴۰۰ سهم سالمندی جمعیت از مرز ۱۰ درصد عبور میکند در سال ۱۴۲۰ از مرز ۱۹.۴ درصد و در سال ۱۴۳۰ از مرز ۲۶.۱ درصد عبور خواهد کرد یعنی در آن زمان یک چهارم جمعیت کشور سالمند خواهند بود.
مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار، میگوید: میانگین سن ازدواج در دهه اخیر برای آقایان از ۲۴ به ۲۷ سال و برای خانمها از ۱۹ به ۲۴ سال افزایش یافته است و در تهران برای آقایان ۲۷ و برای خانمها ۲۶ سال است.
هر یک درصد رشد جمعیت نیازمند ۳ درصد رشد اقتصادی است
از سوی دیگر شاخص نرخ باروری در شهرها و روستاها نیز متفاوت است، نرخ باروری در شهرها حدود ۱.۷ و در روستاها ۲.۲ است. علاوه بر آن نرخ باروری در خانوادههایی که موقعیت اقتصادی پایینتری دارند نیز بالاتر است.
نرخ باروری در خانوادههای با موقعیت اقتصادی بالا ۱.۴ در خانوادههای با موقعیت اقتصادی متوسط ۱.۸ و در خانوادههای با موقعیت اقتصادی پایین ۲.۳ است.
رشد جمعیت مستلزم رشد اقتصادی است، هر یک درصد رشد جمعیت باید با ۳ درصد رشد اقتصادی همراه باشد تا پاسخگوی نیازهای جمعیت و سرمایه گذاری لازم باشد.
اگر چنین رشدی وجود نداشته باشد، ممکن است کاستیهایی در شاخصها به وجود بیاید حتی در صورتی که اقتصاد مسیر مثبتی داشته باشد و اشتغال هم ایجاد شود، نمیتواند جمعیتی که با رشد بالا افزایش یافته است را جذب کند.
مهمترین چالشهای جمعیتی ایران در آینده
نتایج پیشبینیهای سال ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد درباره تحولات باروری نشان میدهد که در صورت ادامه روند کنونی کاهش باروری و تحقق پیش بینیهای یاد شده، کشور ما با مسائل و چالشهای گوناگونی روبهرو خواهد شد که مهمترین آنها عبارتند از:
چالشهای جمعیتی
کاهش حجم کل جمعیت ملی موجب خواهد شد که کشور با رشد منفی یا سقوط جمعیتی مواجه شود همچنین بحران کاهش نیروی انسانی در سن کار، بحران سالمندی جمعیت، افزایش مهاجرتهای بینالمللی و تغییرات هویتی و فرهنگی، از مهمترین مصادیق چالشهای جمعیتی به شمار میروند.
چالشهای فرهنگی، اجتماعی
مهمترین چالشهای فرهنگی، اجتماعی ناشی از کاهش ناگهانی رشد جمعیت عبارتند از: بحران ساختاری خانواده، شکافهای نسلی بر اثر به هم خوردن توازن جمعیت نسلها، جمع شدن چترهای حمایتی خانواده از سالمندان و کاهش تدریجی سرمایه اجتماعی.
چالشهای اقتصادی
از نگاه جمعیت شناختی، جمعیت در حال رشد و جوان، احتیاج بیشتری به کالا و خدمات دارد و به همین دلیل در جامعه در حال رشد، تقاضا برای امکانات مسکن، املاک و مستغلات افزایش مییابد، ولی با کاهش سطح باروری و کم شدن جمعیت، جمعیت متقاضی کالاهای اساسی از جمله مسکن و امکانات رفاهی کاهش خواهد یافت و این موضوع زمینهساز ایجاد بحران اقتصادی در جامعه خواهد بود.
چالشهای سیاسی، امنیتی
کاهش جمعیت جوان، به معنای کم شدن تعداد نیروهای توانمند برای دفاع از اقتدار، امنیت و تمامیت ارضی کشور است و این موضوع برای کشوری با ویژگیهای نظام جمهوری اسلامی ایران که همواره در معرض تهدیدهای فزاینده نظام سلطه و جهان استکبار است، بسیار خطرساز است، همچنین کودکان خانوادههای کم جمعیت، به ویژه تک فرزندی، همواره با سلسله انتظارات بیپایانی رشد میکنند از این رو، فرزندان در چنین خانوادههایی با مفاهیم ارزشی و اخلاقی بیگانه خواهند بود.
رشد جمعیت ایران رشد جانشینی نیست
مرتضی پدریان، آسیبشناس اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: در کشور ما پنجره جمعیتی بسته شده بدین معنا که در حال حاضر موضوعی به نام افزایش جمعیت نداریم و رشد جمعیت دقیقاً رشد جانشینی نیست و اگر با همین روند ادامه یابد در ۳۰ سال آینده تا ۱۴۳۰ جمعیت سالمند ما حدود ۳۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل خواهد داد.
این آسیبشناس اجتماعی، تصریح میکند: بلوغ اقتصادی در جامعه امروز ما به سختی شکل میگیرد که این ناشی از عملکرد نهادهای اقتصادی جامعه است، دستیابی به بلوغ اجتماعی هم در جامعه ما تا حدودی مشکل شده است چرا که افراد باید فرایندی مانند تحصیل، سربازی را طی کنند و این امر بلوغ اجتماعی را به تأخیر میاندازد از طرف دیگر اعضای جامعه امروز به تأمین انواع نیازهای جنسی به روشهای غیراصولی مانند ازدواج سفید یا ارتباطات خارج از چارچوب روی آوردهاند که از مواردی است که مانع بروز بلوغ اجتماعی است.
افزایش جمعیت و کیفیت زندگی در ایران رابطه معکوس دارد
وی با تاکید بر اینکه افزایش جمعیت با بحث کیفیت زندگی در نظام فکری ما یک رابطه معکوس پیدا کرده است، تصریح میکند: وقتی بحث فرزندآوری مطرح میشود باید ساختار اقتصادیمان به گونهای باشد که بتوانیم نیازهای آنها را تأمین کنیم و مهمتر از همه اینکه کودکان امروز نیازهایی دارند که فراتر از مسائل مادی است و نیازهای ثانویه آنها بسیار بیشتر از نیازهای اولیه آنها، زندگی خانوارها را تحتالشعاع قرار داده است.
این آسیبشناس اجتماعی میافزاید: فرزند زمانی برای والدین یار تلقی میشد در حالی که امروز فرزندان برای افراد بار تلقی میشوند حتی این تصورات امروز در روستاها هم نهادینه شده است پس بدین معنا سبک زندگی و مسائل فرهنگی نگاه به موضوع فرزندآوری را تغییر داده است.
فرزندآوری دغدغه خانوادههای ایرانی نیست
وی با تاکید بر اینکه امروز فرزندآوری نیز از دغدغههای خانوادهها نیست و این امر در انجام یک نظرسنجی در سال ۹۴ نشان داده شده است، ادامه میدهد: نبود عدالت یا نبود ثبات اجتماعی خود باعث نگرانی افراد است چرا که افراد نمیدانند چه مشکلاتی در آینده گریبانگیر فرزندانشان خواهد بود و خود به خود وقتی که آینده فرزندان ایجاد نگرانی کند اعضای جامعه از فرزندآوری صرفنظر میکنند و حتی بعضاً شنیده شده که در برخی ازدواجهای امروزی نداشتن فرزند جز شروط اولیه ازدواجشان است!
پدریان تاکید میکند: جامعهای که بتواند پنج نیاز اولیه اعضای خود را برآورده کند و اعضای آن جامعه دغدغه نیازهای اولیه فرزندان خود مانند آموزش، بهداشت و درمان، مسکن، اشتغال و معیشت شامل خوراک و پوشاک را نداشته باشند چنین جامعهای جمعیت متناسب دارد و با داشتن این ساختار میتواند تفکر افزایش جمعیت در حد متناسب یا تا حدودی بیشتر خود را داشته باشد اما اگر نتواند از عهده تأمین نیازهای شهروندان خود بربیاید هرچه به تعداد جمعیت چنین جامعهای اضافه شود برای آن جامعه نامتناسب است.