- تاریخ: فروردین ۴, ۱۴۰۰
- شناسه خبر: 22721
«انتخاباتِ سرد» می تواند مصداق «بیاعتمادی عمومی» تلقی شود
جلال جلالیزاده فعال سیاسی اصلاحطلب با تاکید بر اینکه همه باید تلاش خود را به کار بگیرند تا انتخابات ۱۴۰۰ به سرنوشتِ مشارکت پایین در انتخابات اسفندماه ۹۸ دچار نشود، گفت: تندروها همانند موریانهای، انقلاب و کشور را به طو ...
پیام ملّت – انتخابات در ایران همیشه جدی گرفته میشود تا با بها دادن به این شاخصهِ مردمسالاری، نظمی لازم در ساختار اجرایی و مدیریتی به وجود بیاید. همچنین باید گفت قانونی نانوشته در فرایند انتخابات، رای به این میدهد که هر چقدر میزان رجوع عموم به پای صندوقها بیشتر باشد، هم نتیجهای موثرتر و کارآمدتر خواهد بود و هم اینکه نشانهای آشکار از مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی قلمداد خواهد شد.ایران در حالی به استقبال انتخاب رئیسِ سیزدهمین دوره دولت میرود که مانعهای ناشی از تحریم، کرونا و … دهکهای مختلف جامعه را با تنگناهایی سخت مواجه کرده است.
گفت و گوی جلال جلالیزاده فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب اتحاد ملت در گفتوگو با ایرناپلاس در ادامه می آید:
مشارکت در انتخابات چرا باید مهم تلقی شود و اساسا با توجه به چه الزامهایی میتواند مقدمات انتخاباتی با شکوه را فراهم کرد؟
انتخابات هم مانند دیگر پدیدهها به شرایط و زمینههایی احتیاج دارد تا به طور مطلوب به سرانجام برسد؛ با این تاکید که اصلِ واجب در انتخابات برگزاری «آزاد» است. به این معنی که انتخابکنندگان باید با هر طرز تفکر و سلیقهای، این فرصت را داشته باشند تا گزینهِ مورد نظرشان را در فرایند رقابت ببینند و برای رایدادن به او مانعی را بر سر راه نبینند.
به هر حال باید پذیرفت، حق هر شهروندی است که بتواند سهمی از این فرایند مهم داشته باشد. همچنین نمیتوان به نقش مردم یا همان انتخابکنندگان در چگونگی برگزاری انتخابات توجهی نکرد. یعنی هر کسی که رای میدهد، باید نسبت به شرایط موجود و کاندیداها فهم لازم را داشته باشد و بداند که باید هم از حق خود استفاده کند و هم انتخابی با مطالعه داشته باشد. در این صورت فردایِ انتخابات، مردم در قبال رویدادهای مثبت و منفی، مسئول خواهند بود. اما اگر مانعتراشیهای احتمالی، عدهای را از رای دادن منع کند، سیستم باید پاسخگوی شرایط دشوار باشد که در چنین حالتی گناهِ ناکارآمدیها برعهده نظام خواهد بود.
بیتوجهی مردم به امرِ انتخاب کشور را با چه هزینههایی روبرو میکند؟
باید اذعان داشت که هر رایی که به صندوق انداخته میشود، نشانهای بارز از پذیرفتن مشروعیت از جانب مردم است. به همین دلیل سردیِ انتخابات را باید مصداق بارزِ بیاعتمادی عمومی دانست. پس همه باید تلاش خود را به کار بگیرند تا خدای ناکرده انتخابات ۱۴۰۰ به سرنوشتِ انتخابات اسفندماه ۹۸ دچار نشود و مقبولیت عمومی زیرسئوال نرود. به هر حال کشور ما شرایطی را تجربه میکند که مملو از مانعهای بلند است که در چنین شرایطی، به همبستگی ملی بیش از پیش نیاز داریم.
بخشی از مردم به دلایلی نسبت به اهمیت حضور در پای صندوق رای توجیه نیستند. پرسش این است، آگاهیسازی وظیفه کجاست؟
مردم حتما بدانند، هر کسی که عهدهدار منسب ریاست جمهوری شود با همه حرف و حدیثها به هر حال از ابزار قدرت به قدرِ کافی برخوردار است. در واقع یک رئیسجهوری، مسئول برآورده کردن مطالبههای افکار عمومی است و به همین دلیل ضرورت دارد کاندیداها برنامههایشان را شفاف به اطلاع عموم برسانند.
البته ناگفته پیداست، پررنگ شدن تحرکات حزبی در انتخابات و کلا کُنش سیاسی باعث میشود پاسخگویی جزئی از وظیفههای احزاب باشد. در چنین حالتی مردم با رغبت بیشتری وارد صحنه خواهند شد. اما با وجود پیامدهای غیرقابل تحزب، در انتخابات گذشتهِ چنین روشی را نداشتهایم که رئیس دولت مشخصا نماینده یک حزب باشد.
به همین دلیل رئیسانجمهوری حتی در صورت ناکامی در چهار سال اول، در دور دوم گاها با رای بالاتری برگزیده میشوند؛ آنهم در حالی که نیازی به پاسخگویی به پرسشها و اعتراضهای مردم نمیبینند. باید تلاش کرد، در انتخابات آتی شرایطی به وجود بیاید که در زمان رقابت، کابینهشان را هم معرفی کنند تا مردم با شناختی بیشتر رای دهند.
در چنین فضای پر اشکالی، تحرکات تندروهایی که به سیاهنمایی اصرار دارند شرایط را بدتر میکند.
متاسفانه ارزشهای اخلاقی در جامعه روز به روز کمتر میشود و شرایط به قدری نگرانکننده به نظر میرسد که میتوان گفت، سیاست در ایران به دروغ و دو رویی مبتلا شده است به گونهای که تندروها به مانند موریانهای انقلاب و کشور را به طور جدی تهدید میکنند و گویی قرار نیست تحرکاتِ هزینهسازشان را تمام کنند!
تندرویها زنگ خطری جدی هستند. چون مردم، قانونمداری و اخلاقگرایی را در بین دست اندرکاران نبینند، روز به روز فاصله بیشتری با نظام پیدا میکنند. بویژه اینکه فضای مجازی مانند ذرهبین همه چیز را برای همگان عیان میکند.