- تاریخ: مهر ۲۴, ۱۴۰۰
- شناسه خبر: 24416
استاندار جدید زنجان؛ برداشت اول
گاهی مخاصمه بین دو طرف کاملا مخالف است که تشخیص آن سخت نیست، اینجا باید مدعای استاندار جدید را در عمل دید. اما نوع دیگری ازمخاصمه هم هست که بیشتر گریبان گیر جریان انقلابی است که فقط خوانش خود را مبنای انقلابی گری می داند ...
زبنب سودی- شامگاه دوشنبه مراسم تکریم و معارفه استانداران قدیم و جدید زنجان با حضور احمد وحیدی وزیر کشور برگزار شد. حضور درجلسه برای همه آزاد نبود و طبق گفته عوامل استانداری به دلیل محدودیت های کرونایی حضور خبرنگاران نیز محدود به چندخبرگزاری شده بود که باید کارت ورود به مراسم را از پیش در یافت می کردند. اینکه این مراسم می توانست در سالن بزرگتری برگزار شود فعلا موضوع ما نیست . به هرحال به لطف لایو اینستاگرام برخی دوستان توانستیم بخش هایی از سخنان سخنرانان این مراسم را ببینیم. نمی توانم مانند آنهایی که محسن افشارچی را نمی شناسند در مورد سخنان او اظهار نظر کنم. هر چند از سالهای دانشجویی ما در دوره ریاست افشارچی سالها می گذرد ولی آخرین باری که سخنرانی او را شنیدم ۴ سال پیش بود. محسن افشارچی دقیقا همان طور بود که باید می بود و همانطور که با آن شناخته می شود. از لحاظ فکری و اعتقادی سوی مشخص و قاطع و تکلیفش روشن است . نشانه بارز این تکلیف روشن را در این چند جمله به خوبی می توان دید:
” برای من دو تا فوق ارزش در انقلاب اسلامی وجود دارد که نزدیک شدن به آن فوق ارزشها باعث می شود که خوشحال شوم و دور شدن از آنها در سالهای گشته باعث شده که برنجم و همیشه دغدغه ام این دوتا فوق ارزش بوده است. یکی کفر به طاغوت و دیگری اقامه عدل.آیه ” و من یکفر بالطاغوت و یومن بالله …” برخلاف لفظش معنای خشنی ندارد. کفر به طاغوت به معنای مقابله نیست، به معنای جنگ نیست ،به معنای عدم تعامل هم نیست و حتی به معنای عدم تبادل دانش هم نیست .کفر به طاغوت یعنی آن استقلال هویت ایمانی که انقلاب اسلامی به ما داده را حفظ کنیم .کفر به طاغوت به این معناست که ما مرزبندی برای هویت ایمانی خودمان داشته باشم در مقابل آن چیزی که در دنیا هژمون هست و سبک زندگی که تبلیغ می شود.من که شخصا استخوان بندی وجوی ام در ۵۰ سال زندگی ام در گشتن دنیا شکل گرفته احساس می کنم آن چیزی که در دنیا غالب است، انسان را به سمت سعادت نمی برد . انقلاب اسلامی منادی حیات طیبه است و این هویت ایمانی ما دنبال آن حیات طیبه است. “
افشارچی با همین سخنان نشان داد که در این خصوص رودربایستی ندارد و مثل برخی ها یکی به نعل و یکی به میخ نمی زند. حرفهایی که در سالهای اخیر از کمتر کسی شنیده شد و حقیقتا داشت فراموشمان می شد. با دوباره شنیدنش احساس کردم که تریبون در اختیار حاکمان چقدر می تواند اندیشه مردم را جهت بدهد.
محسن افشارچی این را مبنای استقلا ل فکری عنوان کرد و گفت: “ ما در بخش هایی برای رسیدن به این استقلال خیلی خوب عمل کرده ایم. در حوزه نظامی یک خرد خوبی حاکم بوده و خیلی از تهدیدها از حوزه برداشته شده . اتقاقات خیلی خوبی در این حوزه افتاده ، مواردی که در دنیا نمونه ندارد .در حوزه اقتصاد نیاز به کار داریم و باید از این گردنه هم عبور کنیم .“
از آنجایی که سابقه مدیریت افشارچی مستقیماً اقتضای سخنرانی درخصوص مسائل استان را نداشت منتظر بودم تحلیل او را از شرایط استان بدانم، از اینجا که گفت: “برش استانی حرفهای من می شود اینکه ما چگونه در استان، خودمان را باید تقویت کنیم ؟ اولین هدف مان باید در استان افزایش تولید ناخالص داخلی باشد. زحمات زیادی کشیده شده است. آمار هم این را نشان میدهد. ولی من باید این ترند را حفظ کنم .مسیر را باید حفظ کنم و تلاش کنم تا جایی که ممکن است افزایش تولید ناخالص داخلی حفظ شود . کار ساده ای نیست ولی کار سخت تر این است که سهم تولید ناخالص داخلی استان را بالاتر بیریم. استان زنجان یک و سه دهم درصد جمعیت کشور و یک و سه دهم مساحت کشور را دارد. ولی سهم مان از تولید ناخالص داخلی از کران پایین نزدیک به یک است.این کار انرژی و زحمت می خواهد. چون استان های دیگر هم دارند تلاش می کنند. اینکه به آنجا برسیم یا نه را نمی دانم ولی تمام تلاشم را خواهم کرد و این عدد هدفگذاری ما هست و برای آن تلاش خواهیم کرد . “
افزايش توليد ناخالص داخلي، معياري براي سنجش عملکرد اقتصادي يک جامعه است که البته استاندار جدید باید در مجال دیگری چگونگی برنامه ریزی برای افزایش تولید ناخالص استان را تشریح کند و اینکه موانع و عوامل موثر بر آن را چگونه مدیریت خواهد کرد ؟ و همینطور چگونگی استفاده از سرمایه فرهنگی استان در افزایش تولید ناخالص داخلی استان را . از همه مهم تر اینکه اگر قرار است این افزایش تولید ناخالص داخلی به قیمت نابودی محیط زیست استان تمام شود هیچ ارزشی نخواهد داشت و در پایان دوره خدمتش کارنامه او را سیاه خواهدکرد. لذا باید درکنار هر طرحی که ارائه می کند پیوست تایید محیط زیستی آن را زمینه ارائه کند. بدیهی است که منظورمان چیزی فراتر از نامه نگاری های معمول در این زمینه است.
اما این بخش از سخنان افشارچی توجه همه را جلب کرد: “باید سبد حرکتی را متنوع کنیم . صنایع و معادن به جای خود، باید حواسمان به جاهایی که می توانیم در زمان کوتاه افزایش تولید ناخالص داخلی داشته باشیم، باشد.مثلا برویم سراغ اقتصاد دیجیتال و همینطور اقتصاد دانش بنیان . بالاخره من خودم را نمی بخشم اگر در این زمینه نتوانم حرکتی ایجاد کنم و بسیار مهم است برای من.”
اینجا استاندار جدید از حوزه تخصصی خودش سخن می گوید.اقتصاد دیجیتال یعنی اقتصاد اینترنت (Internet Economy) .اقتصادی است که پایهی آن بر تراکنشها و تعاملهای اینترنتی گذاشته شده است.بخش عمدهای از این تعاملهای اینترنتی، از جنس تجارت الکترونیکی هستند. البته اینجا هم باید تشریح کند که ستون فقرات اقتصاد دیجیتال که زیر ساختهای فناورانه است را چگونه مهیا خواهد کرد؟
بخش دیگر سخنان افشارچی اشاره به موضوعی دارد که همواره در ذهن مردم سنجه مقبولیت مدیران چه در سطح ملی و چه درسطح استانی بوده است . عدالت اجتماعی. که نشان می دهد در فهم وضعیت موجود از خیلی ها که تخیلات خود را مبنای مدیریت می کنند ،جلوتر است. ” اما اگر این کارها را هم بکنیم رضایت عامه را جلب خواهیم کرد؟ ما الان احساس خوبی در مردم نمی بینیم که دو دلیل دارد .یکی از اینها مسئولیت کلان و ملی هست ولی برش استاتی آن را باید عمل کنیم . اگر ارزش پول ملی حفظ نشود هرچقدرهم کارکنیم مردم از ما راضی نخواهند بود. تا کسری بودجه کنترل نشود تا بودجه با کسری بسته شود ما همین وضعیت را خواهیم داشت و مسااله دیگر عدالت است.”
باز هم یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر فراموش شده بود و کم کم داشت خوی اشرافیت و تبختر را به عنوان رفتار عادی و طبیعی بین مسئولان جا می انداخت ،وظیفه حاکمان در قبال مردم بود . اشاره خوبی که محسن افشارچی به نامه امیر المومنین (ع)به مالک اشتر داشت. که حقیقتا اگر نصب العین مدیران عالی و میانی و حتی سطوح پایین ما نباشد، به هیچ جایی در مدیریت نخواهیم رسید.
…“وَ اِنَّ اَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلاةِ اسْتِقامَةُ الْعَدْلِ فِى الْبِلادِ، وَ ظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ….. برترین چیزی که موجب چشم روشنی زمامداران می شود برقراری عدالت در شهرها، و ظهور دوستی و محبت رعیت است.“فرازی بود که افشارچی به آن اشاره کرد وگفت:” نورچشمی من باید اجرای عدالت باشد. مثلا اگر بدانم که در روستایی توانسته ام آب را برقرار کنم این باید نورچشم من باشد و اگر این کار را بکنیم خود به خود دوستی و محبت و رضایت مردم خودش را نشان می دهد. منظورم از عدالت فقط عدالت اقتصادی نیست. عدالت اقتصادی بخشی از قسط است. ولی خیلی موارد دیگر را باید با تکنولوژی به آن برسیم . مثلا اینکه افراد وقتی وارد سیستم درمانی می شوند بدون اینکه کسی که از روستا آمده با آن کسی که آشنایی در سیستم دارد فرقی داشته باشد هم ، بخشی ن سیستم ندارد بخشی از عدالت ایت از عدالت است که امروز با نرم افزار قابل حصول است.
اما از نظر من شاه بیت سخنان محسن افشارچی اینجا بود که ساعتها می شود در موردش حرف زد: ” همه ما سرمایه های انسانی کشور هستیم. سوزاندن این سرمایه انسانی کفران نعمت است و کفران نعمت هم عقوبت دارد . یکی از اتفاقاتی که در سرمایه های انسانی می افتد اصطکاک است . به جان هم افتادن و مخاصمه از اخلاق اهل جهنم است .”
مخاصمه گاهی بین دو طرف کاملا مخالف است که خیلی تشخیصش سخت نیست و اینجا باید این مدعای استاندار جدید را در عمل دید که در تعاملش با جریانها و گروه ها و افراد غیر همسو چگونه رفتار خواهد کرد؟ اما نوع دیگری از مخاصمه هم هست که بیشتر گریبان گیر جریان انقلابی است که فقط باورها و خوانش خود را مبنا و اساس انقلابی گری می داند و در میان انقلابی ها حلقه ای انحصاری ایجاد کرده و خود انقلابی ها را به جان هم می اندازد . من خطر و آسیب این مخاصمه را بیشتر از مخاصمه و جدال گرایشات مختلف سیاسی می بینم که در میان اطرافیان محسن افشارچی هم کم نیستند که خود را نماینده تام جریان انقلاب می دانند و هر خوانشی غیر از خود را درون این جبهه مطرود و حتی تخریب می کنند که نتیجه اش انزوا و گوشه نشنی آنها است . کاش استاندارجدید حواسش به این کفران نعمت بیشتر باشد. که حلقه اطرافیان مانع از شناخت و به کارگرفتن و شنیدن نظرات تخصصی دیگران نشوند .
استاندار جدید به فرصت طلایی همسویی و همراهی نمایندگان مجلس در استان هم واقف است که باید دید این فرصت طلایی که جای هرگونه بهانه جویی برای خدمت را هم می گیرد چگونه در راستای اهدافی که برای استان تعیین کرده به کار گرفته خواهد شد. همانطور که خودش در پایان سخنانش گفت:“ اصل مدیریت نگاه به اهداف کلان است. من لوکوموتیو خواهم بود و مدیران دنبال من خواهند آمد.” قطعا استاندار توانمند می تواند خود را فراتر از یک پست اداری و مطیع اوامر مرکزنشینان، در مسیر تحقق مطالبات توسعه ای استان باشد.
و اما چند نکته :
طبیعی است که اقتضای جلسه تودیع و معارفه اختصار در سخنان است که نمیتوان انتظار داشت استاندار جدید همه حرفها و برنامه هایش ار در آنجا تشریح کند. اما مواردی هست که باید نظر استاندار جدید را درمورد آن بدانیم ؛
اولی نحوه برخورد او با مفاسد است ، یکی از مواردی که بارها در برخورد با مفاسد، مشاهده شده فرصتی است که متخلفان در دوران مدیریت دارند و معمولا پس از پایان مسئولیت تشت رسوایی شان می افتد. قطعا شناخت ما از محسن افشارچی گرای مماشات با مدیر مفسد را به ما نمی دهد . امیدواریم این فقط یک تصور ذهنی نباشد و در عمل شاهد باشیم که از مدیران خود حساب کشی کند. چون بسیاری از تخلفات از دفتر مدیران آغاز شده؛ که خود دست در دست مفسدین داشته اند یا بر حسب نفوذ و قدرت مفسد، مماشات کرده اند. برخورد با آنها همان و بازگشت اعتماد و رضایت عمومی مردم هم همان . به تعبیر امیرالمومنین (ع)“خشم خواص را خشنودی مردم بی اثر می کند اما خشم توده مردم را خشنودی خواص نمی تواند بی اثر کند“.
نکته دوم چینش مدیران درون استانی است که اگر برمبنای آن میزان همت شان در استاندار شدن افشارچی باشد همان کفران نعمت اتفاق خواهد افتاد.
نکته دیگر توجه به جوانان استان است که باید دید محسن افشارچی هم مانندگذشتگان از برگزاری چند جلسه بی فایده با جوانان به عنوان ویترین خبری ارتباط با جوانان استفاده خواهدکرد یا برنامه دیگری دارد
نکته مهم تر درخصوص وضعیت بانوان استان است که من تا کنون اظهار نظری از محسن افشارچی در این خصوص نشنیده ام و منتظر خواهم ماند که اولین اقدام او یعنی انتخاب مدیر کل امور بانوان استان را ببینم و بعد قضاوتش کنم.
نکته آخر،توجه به تعامل با رسانه ها است که اگر مدیری فقط از آنها سوت و کف و مجیزه گویی بخواهد و منتقد را طرد کند نشان از نشناختن اصول مدیریت و همینطور رسالت رسانه ها است؛ چرا که کار روزنامه نگار کف زدن نیست.
ضمن توصیه همه رسانه های استان به رعایت انصاف در قضاوت عملکرد اسناندارجدید، پایان سخنم همین فراز از رساله حقوق حضرت سجاد (ع) “…وحق الناصح ان تلین له جناحک و تصفی الیه بسمعک فأن أتی بالصواب حمدت الله عزّوجّل وان لم یوافق رحمت .. حق ناقد و نصیحت کننده آن است که با او نرم رفتاری کنی؛ و به سخنان او گوش فرا دهی، اگر سخن وی درست بود، خدای را سپاس گویی و اگر سخن او نادرست بود، با او مهربان باشی و او را از خود دور نسازی.“