• تاریخ: آبان ۷, ۱۴۰۱
  • شناسه خبر: 29494

میانگین سنی کشاورزان زنجان هم افزایش یافته ولی این یک مسئله فرعی است

افزایش میانگین سنی کشاورزان یک مسئله فرعی است. اگر می خواهیم در مورد کشاورزی تدبیری بیاندیشیم موضوع سن کشاورزان شاید در رده های آخر باشد و در اولویت نیست.

زینب سودی- در چند روز گذشته خبری مبنی بر افزایش میانگین سنی کشاورزان از سوی معاون آموزش و ترویج سازمان جهاد کشاورزی و منابع طبیعی کشور منتشر شد که از جهات مختلف می تواند موجب نگرانی شود و علاوه بر مباحث  جمعیت شناسی، از منظر کاهش تولیدات کشاورزی مورد توجه و اهمیت است. بنابر گفته معاون آموزش و ترویج سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی کشور میانگین سن نیروی کار در کشاورزی ۵۲ سال است که باتوجه به ضریب نفوذ تکنولوژی و صنعتی شدن کشاورزی به نیروی کار جوان، تحصیل کرده و ماهر و فنی بیش از هر زمانی نیازمندیم. این موضوع در زنجان نیز از جهات مختلف قابل بررسی  است.

در این خصوص خلیل پیمان مدیر هماهنگی ترویج کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان زنجان در گفت و گو با پیام ملّت این موضوع را صحیح ندانست و گفت: اتفاقا کشاورزان رفته رفته جوانتر هم  می شوند. به این دلیل که نسق زراعی به نام کشاورزان هست و وقتی کشاورزی می میرد تا اقدامات مربوط به انحصار وراثت انجام شود طول می کشد و زمین مال دو نسل قبل است در حالیکه کشاورزی که روی آن کار می کند پیر نیست و در  واقعیت می بینید  که یک پسر متولد ۸۰ روی آن کار می کند. ولی آمار در سامانه چیز دیگری می گوید.

وی گفت: در زنجان تجربه به من می گوید که اتفاقا سن کشاورزان خیلی پایین است. ولی چون نسقها به نام نیست و مال گذشتگان است در محاسبات بیان نمی شود. دلیل اینکه استقبال از هنرستانهای کشاورزی هم نمی شود این است که کشاورز امروز خودش به تجربه در زمین یاد می گیرد و می گوید با همین سوادم کار می کنم مثلا چه چیزهایی می خواهند به من یاد بدهند که من نمی دانم . امروز با یک گوشی هر اطلاعاتی که می خواهد به دست می آورد .مثلا در ماهنشان ما کشاورزی داریم که زیر دیپلم یا نهایتا دیپلم است اما تجربه اش از چندین مهندس هم بالاتر است. چون از صبح تا شب در ایران در حال گشت و حضور درنمایشگاه های مختلف داخلی و خارجی است.

خلیل پیمان مدیر هماهنگی ترویج کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان زنجان افزود: واقعیت این است که اتقاقا سن کشاورزان الان پایین است و در دهه هشتادی یا هفتادی هستند و این خبر اصلا به همین دلیل نسق زراعی زمین ها می تواند درست نباشد . چون هنوز یک آمار دقیق ثابت  و متقن قانونی از کشاوزان وزمین های کشاورزی نداریم .چون  ما کشاورز را نمی شناسیم و زمین را می شناسیم ،زمین هم به نام کشاورزی است که مال یک یا دونسل پیش است  و برای آنها سند صادر نشده و فقط برمبنای خود اظهاری است .البته اتفاقی در این روزها خواهد افتاد که براساس آن حد نگاری و مساحی انجام خواهد شد که کم کم به این سمت برویم که زمین را با کشاورز بشناسیم .

اما حیدر قلی زاده دانشیار دانشکده کشاورزی و مدیر گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی دانشگاه زنجان نظر دیگری  دارد.

قلی زاده در گفت و گو با پیام ملّت گفت: میانگین سنی کشاورزان به دلایل مختلف بالا رفته و من این خبر را  تایید می کنم  و با استناد به داده های مرکز آمار ایران و آمار و ارقام  صحبت می کنم، هرچند تجربیات دیگران چیز دیگری بگوید. روستا یک بافت جمعیتی خاصی دارد که در طول زمان تغییراتی دارد و ما نمی توانم بگوییم چون ما رفتیم دیدیم در زمین، کشاورز جوان کار می کند پس افراد روستا جوان هستند. جمعیت و روستا در طول زمان به دلیل مهاجرت و جابجایی تغییر پیدا میکند و آمارهای جمعیت شناختی نیز تغییر می کند. مثلا در روستاها بعد خانوار و میانگین سنی افراد دچار تغییرات جدی شده است.فارغ از مثبت یا منفی بودن آن باید بگوییم این اتفاق افتاده است.

وی افزود: میانگین سن سرپرستان خانوارهای روستایی در سال ۶۹ در کل کشور ۴۸/۱۱ سال بوده است. در سال ۹۹ این عدد ۵۲/۲۶ شده است . پس در طول این ۳۰ سال میانگین سن سرپرستان خانوار روستایی حدود ۴ سال در کل کشور بالاتر رفته است و در زنجان نیز این عدد از ۴۶/۴ به ۵۱/۶ رسیده است. یعنی در زنجان نسبت پیر شدن سریعتر اتفاق افتاده است. اما اگر میانگین سن تمام افراد روستایی  از بچه تا افراد کهن سال را ببینیم  تغییرات بسیار چشمگیر تر است. میانگین افراد سن افراد روستایی در سال ۶۹  در کل کشور ۲۲/۳ سال است . این عدد در سال ۹۹ می شود ۳۰/۵ یعنی یک و نیم برابر شده است و افزایش۵۰ درصدی داریم. یعنی ۱۲ سال افزایش میانیگن سنی اتفاق افتاده است که  در زنجان شدیدتر است. در سال ۶۹ کمتر از میانگین کل کشور بود یعنی ۰/۶ سال از کل کشور جوانتر بوده اند. اما در سال ۹۹ این عدد ۳۵شده یعنی یک و نیم سال از میانگین کشور مسن تر شده است. در این دوره زمانی نسبت به حرکت کشور که ۱۱ سال پیرتر شده جمعیت روستایی زنجان ۱۳ سال پیر شده است  که نمی توانیم منکرش شویم . پس جمعیت روستایی به سمت پیر شدن حرکت کرده و این روند دایمی است و ادامه دار است.

دانشیار دانشکده کشاورزی دانشگاه زنجان گفت: ما که مسئله ای به نام بازنشستگی در روستا نداریم . روستا پیرتر شده و کشاورزها هم پیرتر شده اند و به لحاظ سنی این اتفاقی است که افتاده و هر کسی که ادعا بکند که کشاوزها پیرتر نشده اند قطعا این حرف درست نیست چون میانگین سنی بالاتر رفته است . باتوجه به این فرض که عموم روستانشینان کشاورز هستند، برای همین ما اینها را کشاورز فرض می کنیم و برای همین با قطعیت می توانیم بگوییم که سن کشاورزها افزایش یافته است.

قلی زاده افزود: از یک بعد دیگر هم می توانیم این موضوع را بررسی کنیم . بعد خانوار . معمولا خانوارهای ایرانی متشکل از پدر و مادر و فرزندان هستند . خود این عدد را اگر تحلیل کنیم می بینیم که این تغییر اتفاق افتاده است و در روستاها جوانها کمتر شده اند. بعد خانوارهای روستایی کشور در سال ۶۹ حدود ۵/۸۵ است که  در زنجان هم همینطور بوده است .یعنی با یک اختلاف جزئی خانواده های روستایی ۳۰ سال پیش ۶ نفره بودند. الان میانگین کل کشور ۳/۴۷ و در زنجان ۳/۱٫ یعنی سه نفره هستند. پدر ومادر یک بچه .طبق آمار ما در خانوارهای روستایی کمتر از یک بچه داریم . یعنی اگر بخواهیم ادعا کنیم که الان بازهم خانواده های روستایی دارای فرزندان جوانتری هستند و سرِزمین می روند، درست نیست.

وی گفت: البته این موضوع  یک وجه دیگری هم دارد که مثلا فردی که مهاجرت کرده در شهر ساکن است و می آید در روستا کشاورزی می کند و برمیگردد به شهر. ولی آیا این فرض موجب میشود که ما بگوییم کارایی کشاورزی بالارفته است ؟ کشاورزی یک فعالیتی است که فقط تابع سن نیست. ما از جوان انتظار کارایی بیشتر و از پیر هم انتظار داریم تجربه بیشتری داشته باشد . مشکل ما در بالارفتن سن کشاورزان این بود کارایی کشاورزی پایین نیاید. وقتی کسی از شهر مراجعه میکند به روستا یعنی کشاورزی حرفه اصلی او نیست . وقتی حرفه اصلی نیست تمرکز بر روی آن کاهش پیدا می کند و کارایی این فعالیت طبیعتاً کاهش پیدا می کند.

مدیر گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی دانشگاه زنجان  گفت: آیا باید  از افزایش سن کشاورزان نگران باشیم؟ به نظر من یک مسئله فرعی است . مسئله اصلی ما این است که ساختار کشاورزی ما تغییر پیدا می کند. بله از لحاظ جامعه شناختی افزایش سن کشاورزان یک مسئله جدی است. چون وقتی من مراجعه می کنم به روستا احساس می کنم به خانه سالمندان رفته ام. روستاهای ما تبدیل به خانه های سالمندان شده است . این به لحاظ اجتماعی و روانشناختی نیازمند تحلیل های بیشتری است. چون میانگین سنی روی ۳۵ سال خیلی عدد بالایی است. اما اثرش بر کشاورزی ما چه میتواند باشد؟ به نظر من چندان اتفاق مهمی در این زمینه با افزایش سن نمی افتد . چون با وجود جوانان که انرژی بالاتری دارند و پیرها هم تجربه بالاتری، همدیگر را خنثی و یا تکمیل میکنند.

مسئله اصلی که باید مورد توجه قرار بگیرد تغییر ساختاربخش کشاروزی است . ممکن است به تدریج افراد کمتری روی آن زمین کار کنند اما همان تولید را حفظ می کند. به نوعی می خواهد مدرن باشد ولی اتفاق دیگری می افتد. چون اگر پدری زمین ۱۰ هکتاری داشت و مدیریتش مقیاس ده هکتاری بود با تقسیم زمین به فرزندانش این زمین کوچکتر شده و به لحاظ اقتصادی هم کار در زمینها کوچک عملا درست نیست . من ترجیحم این است تعداد کشاورزان و حتی جمعیت روستانشین هم کمتر شود ولی مقیاس کشاورزی بزرگتر شود ،  دراین صورت کاراریی اقتصادی افزایش پیدا می کند و تولید کشاورزی هم بیشتر می شود. چون ما عوامل موثر بر کارایی وتولید داریم  که میتواند  آسیب های بیشتری بزند. در مورد افراد اگر بخواهیم تحلیل کنیم باید بگوییم افراد ما با افراد ۳۰ سال قبل یکی نیستند .اگر ۳۰ سال قبل کشاورزی در روستا حضور داشت الان همان همان کشاورز با مختصات دیگری ازعلم و دانش و ارتباطات در روستا حضور دارد. ممکن است سنش افزایش پیدا کرده باشد ولی مختصات فرق کرده است . شاخص باسوادی سرپرستان خانوار در روستا از ۳۰ سال قبل تا کنون مثال خوبی برای این موضوع است . در طول این سالها میانگین باسوادی نزدیک به دوبرابر شده یعنی به حدود ۷۰ درصد رسیده است که یکی از شاخص های مهمی هست که می توانیم استفاده کنیم.

ولی این به این معنی نیست که افراد جوانتر هستند بلکه  افراد توانمندی هایشان نسبت به قبل بیشتر شده است. لذا ما چندان نگران کاهش تولید کشاورزی نیستیم .مشکل اصلی در جاهای دیگری است و اگر می خواهیم در مورد کشاورزی تدبیری بیاندیشیم موضوع سن کشاورزان شاید در رده های آخر باشد و در اولویت نیست. البته نه در بحث های جامعه شناسی. چون در آن حوزه واقعا مسئله مهمی است. چون روستا دارد روحش را از دست می دهد. ولی ساختار کشاورزی ما باید قدرت تولید بیشتری کسب کند و به سمتی برود که امکان ورود تکنولوژی نوین و امکان اینکه کشاروزان کارآمدتری روی زمین کار کنند وجود داشته باشد. اینجاست که باید حساس تر باشیم .

حیدر قلی زاده در خصوص مشکل عدم اشتغال به کشاورزی در فارغ التحصیلان این رشته  نیز گفت: این مسئله ایست که  در همه رشته های  آموزش عالی وجود دارد و فقط مختص کشاورزی نیست. در این مورد دو رویکرد وجود دارد.یک عده معتقدند که دانشگاه کلا به بیراهه رفته و نقشی در اشتغال نداشته که نگاه بد بینانه ای است و رویکرد دیگر این است که اصلا ما ازدانشگاه انتظار نداریم که شغل ایجاد کند. من باورم هست که در اشتغال تاثیر گذار بوده ولی میتوانسته بیشتر از این باشد. الان خیلی از اصطلاحات علمی در کشاورزی را کشاورز با آن سروکار دارد و از آن استفاده می کند. این ناشی از این است که افرادی فارغ التحصیل شدند و رفته اند بستر ترویج و نشرش رافراهم کرده اند. ولی بیشتر از نیاز در دانشگاه دانشجو و متخصص تربیت کرده ایم و تعدادی رفته اند و کار کشاورزی میکنند و برخی هم  نه. الان دانشجویانی داریم که از کشاورزان و روستاییان هستند و این خود کمک می کند به ارتقاء ساختار کشاورزی. یعنی همان فعالیت های روستا را می برند به سمت کارآمدتر شدن که از دل همین دانشگاه بیرون آمده است. ولی میتوانست بیشتر باشد. اینجا مقصرش دانشگاه نیست بلکه ساختار کلان اقتصاد است. وظیفه دانشگاه تربیت متخصص است و اینکه به کار گرفته میشوند یا نه، مقصرش دانشگاه نیست . همین موضوع مهاجرت متخصصین، نشانه خوبی است که دانشگاه متخصصین خوبی پرورش داده است. رسالت دانشگاه ایجاد شغل نیست. بلکه رسالت دانشگاه این است که افراد متخصصی تربیت کند و آنها فعالیتهای نوآورانه ایجاد کنند و ارزش افزوده خلق کنند.

وی در خصوص ورود تکنولوژی به کشاورزی و وضعیت کشاورزی در کشور نیز گفت: در بخش نهاده ها و تکنولوژی های جدید، بله ورود تجهیزات و امکانات جدید اتفاق می افتد. مثلا در استفاده از کود،کشاورز ما جدیدترین محصول را می شناسد و به او معرفی میشود. ما دراستفاده از نهاده های تولید که مبتنی بر تکنولوژی های جدید هستند مشکلی نداریم. اما فقط نهاده نیست. یک قسمت از فناوری جدید برمیگردد به فکر جدید. باید طور دیگری  به کشاروزی نگاه کنیم . ساده ترین بحثش این است که ما به صورت کشاورزی معیشتی داریم کار می کنیم که باید به سمت کشاورزی تجاری برویم . وقتی زمینها کوچک شود، نهاده مناسب در مقیاس نامناسب استفاده می شود. این یعنی افزایش هزینه تولید.یعنی قیمت تمام شده بیشتر از  میانگین جهانی.ما پارامترهای لازم برای کشاورزی مدرن را یکجا نداریم نه به دلیل عدم استفاده از تجهیزات و تکنولوژی، کشاورز ما همه چیز دارد ولی فعالیتش اقتصادی نیست . همین عدوات در کشور دیگرکارایی بیشتر و سودآوری بیشتری دارد ،ولی عموما دراینجا تجهیزات در مقیاس نامناسب استفاده می شود و کارایی ندارد.به همین دلیل است فقط استفاده از تجهیزات مدرن نمی تواند مارا به نتیجه برساند.

هرچند توضیحات ارائه شده در خصوص شهرستان زنجان بود اما در این شرایط که  هرکشوری که تولید کننده باشد به سوی توسعه قدم برداشته و تولید کشاورزی هم قطعاً  یکی از مصادیق آن است و  به عنوان کشوری که  در تاریخ سابقه و در تولید مواد غذایی حرفی برای گفتن داریم ، وقتی به گذشته نگاه می کنیم میبینیم که دنیا ما را به کشاورزی می شناسد ، در حالی که کشورهای صنعتی جهان، کشاورزی را فدای صنعت نکرده اند ، در کشور ما  وضعیت کشاورزی نسبت به صنعت در شرایط  پایین تری قرار دارد. شرایط سنی کشاورزان و عدم رغبت جوانان به کشاورزی به دلایل مختلف در کنار سیاستگذاری هایی که منجر به نتیجه نگرفتن از پتانسیل بزرگ کشاورزی در ایران شده ، شرایط را طوری رقم زده که نگرانی از وضعیت امروز و آینده کشاورزی باید ما را به چاره اندیشی وادار کند و سیاستگذاری های کلان ، کشاورزی ایران  را یکپارچه مورد توجه قرار دهد و  اقدامات کوچک و بدون برنامه ریزی را رها کند.

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست