این بزرگواران همواره مصداق هایی را در اثبات این جمله بیان می کنند. بعنوان مثال، وقتی بتدریج ناکارآمدی ” نهضت بزرگراه سازی” برای حل مشکل ترافیک در شهر های کوچک و بزرگ کشور نمایان می شود، این مدیران همه ی مشکل را به فرهنگ پایین رانندگی شهروندان مرتبط می کنند.
وقتی به آنها گوشزد می شود که اقدام به تعریض یک خیابان همواره بر بهسازی پیاده رو ها اولویت ندارد، فریاد می زنند که در فلان نقطه از شهر که پیاده رو ساخته ایم شهروندان پیاده روی نمی کنند. و یا وقتی به آنها یادآوری می کنید که احداث “مجتمع های مسکونی جدید” با فاصله زیاد از شهر سلامت شهروندان را تهدید می کند، بی محابا بر شما می تازند و مقصر سلامت شهروندان را تنها رفتار نامناسب آنها در “مصرف بی رویه ی نمک” و “عدم تحرک بدنی “می دانند.
خلاصه گویا عبارت”رفتار نامناسب شهروندان” پناهگاه مطمئنی برای برخی مدیران و تصمیم گیران شهری کشور شده است که هر گاه عواقب تصمیمات شهرسازی شان که حتی منطبق بر اصول علمی شهرسازی پنجاه سال قبل دنیا هم نیست آشکار می شود ، به آن پناه می برند. همچنین این پناهگاه مطمئن باعث شده است که برخی از این مدیران احساس نیازی به هیچ مشورت علمی شهرسازی نمی کنند چرا که در نهایت می توانند به راحتی مقصر اصلی را “رفتار نامناسب شهروندان” معرفی کنند.
خطاب به این دسته از مدیران و تصمیم گیران شهرسازی خیرخواهانه عرض میکنم که :
درر علم روز دنیا هیچکس منکر تاثیرات عوامل فردی و اجتماعی بر روی رفتار شهروندان نمی باشد. ولی نقش عوامل محیطی (از جمله شهرسازی) در شکل گیری رفتار شهروندان هم بسیار پررنگ می باشد.
بعنوان مثال همانطور که ضروری است از طریق برنامه های تبلیغی به شهروندان از فواید و ضرورت انجام تحرک بدنی در زندگی روزمره گفته شود، شهر محل سکونت این شهروندان هم می بایست فرصت انجام این رفتار را به آنها بدهد. نمی توان مداوم شهروندان را به پیاده روی ترغیب کرد، در حالیکه با اندک بارندگی پیاده روهای یک شهر تبدیل به “گودال های مرگ” می شود.
به زبان ساده نمی توان فردی را به شنا کردن تشویق کرد، درحالیکه هیچ استخری وجود ندارد. جدیدترین مطالعات علمی شهرسازی نشان داده اند که عوامل شهرسازی حتی اگر در ایجاد یک رفتار مناسب در فرد کم تاثیر باشند، در تداوم آن رفتار بسیار مهم و حیاتی می باشد. بعنوان مثال ممکن است فردی تحت تاثیر مشاوره ی پزشک تصمیم بگیرد یکبار در هفته برای پیاده روی به پارک برود. مشاوره ی پزشک شاید در ایجاد این “رفتار” موثر باشد، ولی اگر این فرد به یک پارک مناسب با فاصله ی مناسب از منزلش دسترسی نداشته باشد، بسیار بعید است که بتواند یا بخواهد بیشتر از چند هفته به این “رفتار مناسب” که به سلامتش کمک می کند مبادرت ورزد.
سنجش و ارزیابی رفتار شهروندان نیازمند بکارگیری یک رویکرد علمی می باشد. یک مدیر شهری نمی تواند صرفا بر اساس مشاهدات شخصی یا شنیده های مشاورانش با قاطعیت سخن از رفتار نامناسب شهروندان بزند. یا تنها بر اساس یک نظرسنجی فاقد سندیت علمی، اولویت های شهرسازی یک کلانشهر را برای اصلاح رفتار شهروندان نمی توان تعیین کرد و بر آن اساس اقدام نمود. همچنین آثار و نتایج اقدامات شهرسازی معمولا میان مدت یا به صورت درازمدت است. نتایج یک اقدام صحیح شهرسازی بلافاصله برای مدیران و یا شهروندان نمایان نمی شود. یا اثرات مخرب یک اقدام شهرسازی بر رفتار شهروندان می تواند برای سالها پنهان بماند.
در حالیکه این مدیران و تصمیم گیران شهرسازی در بسیاری از موارد ابزار علمی لازم (استفاده از دانش شهرسازی لازم توسط مشاورین متخصص) برای بررسی تاثیر اقدامات شهرسازی را ندارند، مشخص نیست این عزیزان چطور کماکان در توجیه عملکردشان توپ را به زمین “رفتار نامناسب شهروندان” می اندازند. رفتار شهروندان شدیدا تحت تاثیر محیط ساخته شده ی پیرامونشان است. نمی توان از شهروندان انتظار یک رفتار مناسب در شهری که زمینه برآورده شدن این رفتار را ندارد داشت.
و کلام پایانی به اینگونه مدیران و تصمیم گیران شهری اینکه شهرسازی نه یک “هنر فانتزی” و نه یک “عمل تجربی” است. شهرسازی امروز در دنیا یک “علم” است. نمی توان وقتی برای حل موضوعات علمی از رویکردهای “غیرعلمی” استفاده می شود، انتظار معجزه داشت. بیایید بجای اینکه توجیه کنید که شهروندان رفتار مناسبی ندارند، نگاهی علمی به تصمیمات و اقدامات شهرسازی داشته باشید.
* دکترای طراحی شهری
استاد دانشگاه واسدا ژاپن و انستیتو قلب و دیابت بیکر استرالیا
(بر اساس اطلاعات پایگاه علمی Web of Science دکتر کوهساری رتبه ی دوم بیشترین پژوهش در پنج سال اخیر در زمینه “طراحی شهری” در دنیا دارند.)
- منبع : الف